ماجرای تصحیح ترجمه رساله قشیریه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان

چکیده

در قرن پنجم هجری همزمان با اوج گرفتن مباحث عرفانی و به تبع آن رواج روزافزون تألیفات متعدد در حوزة عرفان اسلامی، ابوالقاسم قشیری با دقت نظر خاصی که در اندیشه‌های عرفانی داشت، اثری برجا گذاشت که از همان زمان تألیف جایگاه خود را به دست آورد و اندکی بعد به فارسی نیز ترجمه شد. نخستین بار حدود نیم قرن پیش ترجمه رسالة قشیریه با انتساب به ابوعلی عثمانی، توسط فروزانفر تصحیح و چاپ شد. این اثر بخصوص با توجه به مقدمه و تعلیقات فروزانفر از امتیازات بسیاری برخوردار بود؛ لیکن کاستی‌هایی در متن و حواشی آن به چشم می‌خورد و با گذشت زمان، احساس نیاز به وجود متنی منقّح از ترجمة رساله قشیریه بخصوص برای تدریس در مقطع تحصیلات تکمیلی، تصحیح دوبارة ترجمة رسالة قشیریه را ضروری ساخت. اخیراً تصحیح تازه‌ای از این اثر توسط مهدی محبتی منتشر شده که پرسش‌هایی را به دنبال داشته است: آیا تصحیح محبتی از ترجمة رسالة قشیریه انتظار خوانندگان را برای روبه رو شدن با متنی منقّح از این اثر برآورده می سازد یا این که ماجرای تصحیح ترجمة رسالة قشیریه به دلیل راه یافتن کاستی‌هایی مشابه تصحیح پیشین و یا افزون بر آن همچنان ادامه دارد؟ مقالة حاضر برای پاسخ به این پرسش‌ها تدوین شده است.
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Story behind the Correction of Risaleh Qusheirie Translation

نویسنده [English]

  • M Rozatian
Associate Professor, University of Isfahan
چکیده [English]

In fifth century, simultaneous with the flourishing of mystical issues and prevalence of various writings in the field of Islamic mysticism, via his deep understanding of mystical thoughts, Abulqasem Qusheiri created a work which had a high status from the beginning and was translated into Persian shortly after. Ascribed to Abu Ali Othmani, the translation of this work was corrected and published by Forouzanfar for the first time almost fifty years ago. Regarding the preface and annotations of Forouzanfar, this work has many advantages but there are also a number of shortcomings in the text and its annotations and, given time, the need for an authentic text of Risaleh Qushirie translation for teaching in postgraduate courses, necessitates the re-correction of this translation. Recently, a new correction by Mehdi Mohabati has been published which raised a number of questions like: Does this new translation come up to expectations of readers for an authentic text or it still repeats the very shortcomings of the previous correction? This article aims to answer such questions.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Risaleh Qushirie translation
  • Abu Ali Othmani
  • corrected text of Forouzanfar
  • corrected text of Mohabati

مقدمه

تهیة تصویر نسخه‌های خطی ترجمة رسالة قشیریه، مقابله و تصحیح آن کار معظمی بود که برای نخستین بار بدیع الزمان فروزانفر بدان همت گماشت و علی رغم سنّت تصحیح مکرّر یک اثر ادبی توسط مصحّحان مختلف، ترجمة رسالة قشیریه تا اندکی پیش به نام تنها مصحّح آن تجدید چاپ می‌شد. این اثر در کنار کوشش‌های ارزندة فروزانفر از کاستی‌هایی نیز برخوردار بود که پیش از این در دو مقاله به نام های «کاستی‌های ترجمه و تصحیح رسالة قشیریه» و «ضرورت تصحیح ترجمه ابوعلی عثمانی از رساله قشیریه» به آنها پرداخته شده است. اخیراً تصحیح تازه‌ای از ترجمة رسالة قشیریه توسط مهدی محبتی به چاپ رسیده و مصحّح محترم در مقدمة کتاب تصریح کرده که نقایص تصحیح فروزانفر را در متن مصحّح خود برطرف کرده است. چاپ این اثر پرسش مهمی را به دنبال داشته است: آیا متن مصحّح اخیر توانسته است انتظار پژوهشگران ادبیات عرفانی؛ بخصوص علاقمندان ترجمة رسالة قشیریه را برای در اختیار داشتن متنی پیراسته و منقّح برآورده سازد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، در این مقاله شیوة محبتی در تصحیح ترجمه رسالة قشیریه و میزان توفیق یا عدم موفقیت وی در رفع کاستی‌های تصحیح فروزانفر، بررسی شده است. بدین منظور متن مصحّح محبتی از نظر انتخاب نام مترجم، شیوة تصحیح متن و ارائه حواشی با توجه به دست نوشته‌های موجود از ترجمه رساله قشیریه و نیز متن مصحّح فروزانفر تحلیل و نقد شده است.

 

متن

1- ابوعلی عثمانی به عنوان مترجم رسالة قشیریه

رسالة قشیریه در اواخر عمر قشیری یا اندکی پس از درگذشت او، به دست یکی از شاگردانش به نام ابوعلی عثمانی به فارسی ترجمه شد. در اواسط یا اواخر قرن ششم ترجمة رسالة قشیریه به کرمان رسید و شیخ الشیوخ خواجه احمدبن ابراهیم پارسا آن را به نزد ابوالفتوح النیسابوری که آن زمان در کرمان به سر می برد، فرستاد تا ترجمه را که به نظر سقیم می‌رسید، اصلاح کند. ابوالفتوح برآن شد تا رساله را دوباره ترجمه کند؛ اما اجل به او مهلت نداد و تنها برخی قسمت‌ها ترجمه شد و در سایر بخش‌ها اصلاحاتی در ترجمة اول صورت گرفت.از ترجمه اول دو دست نوشته موجود است: نسخة قدیم‌تر که سال 601 توسط محمّدبن عمرقزوینی کتابت شده در موزة بریتانیا نگهداری می‌شود. البته ترتیب برخی باب‌ها در این نسخه با متن عربی متفاوت است و اوراق آن جابه جا شده است. نسخة دوم در سال 859 کتابت شده و نام کاتب ندارد. این نسخه که در کتابخانة ایاصوفیه نگهداری می‌شود، کامل است و ابواب آن با متن عربی مطابقت دارد. تنها دست‌نوشتة شناخته شده از ترجمة دوم در کتابخانة لالا اسماعیل ترکیه محفوظ است و تاریخ و نام کاتب ندارد. دیباچه‌ای که بر ترجمه دوم نوشته شده، قدیم‌ترین اثری است که از خواجه امام ابوعلی بن احمد العثمانی به عنوان مترجم رسالة قشیریه نام برده است. این دیباچه همچنین تنها سندی است که از مترجم دوم؛ یعنی خواجه امام اجل زاهد ابوالفتوح عبدالرحمن بن محمد النیسابوری و مشوّق او؛ یعنی شیخ الشیوخ احمد بن ابراهیم پارسا نیز نام برده است. فروزانفر تنها دست‌نوشتة ترجمه دوم را نسخه اساس خود قرار داد و اختلاف‌های نسخة بریتانیا را با آن در حاشیه ذکر کرد و هرجا نسخة بریتانیا صحیح به نظر رسید؛ در داخل قلاب به متن منتقل کرد. بنابراین متن مصحّح فروزانفر ترجمة ابوعلی عثمانی از رسالة قشیریه نیست؛ بلکه وی در حقیقت ترجمة ابوالفتوح النیسابوری را تصحیح کرده است، هرچند به دلیل مقابله و گاه تلفیق آن با یکی از نسخه‌های ترجمة اول، اصالت ترجمة دوم نیز از بین رفته است. نهایتاً این که متن مصحّح فروزانفر با آن که به نام ابوعلی عثمانی چاپ شده، نه ترجمة عثمانی است و نه ترجمة نیسابوری (روضاتیان و میرباقری فرد، 1389: 192). نظیر همین انتقاد بر تصحیح محبتی نیز وارد است، با این تفاوت که محبتی ترجمة و دریافت خود را از متن عربی رساله با تصحیح فروزانفر آمیخته و به نام ابوعلی عثمانی چاپ کرده و بدین ترتیب متن مصحح محبتی از ترجمه اصیل رساله قشیریه بسیار دور افتاده است. از سوی دیگر محبتی توجهی به اختلاف نسخه‌های بر جا مانده از ترجمه رساله قشیریه نداشته و در پانوشت هر صفحه بیشتر به ترجمه عبارات عربی و شرح لغات و مشکلات متن پرداخته و گاه اختلاف ترجمه را با متن عربی ذکر کرده است. این اشکال در بخش بعد که به بررسی شیوه تصحیح محبتی اختصاص دارد، روشن‌تر تبیین شده است.

 

2-شیوه تصحیح متن

2-1 تفاوت شیوه تصحیح محبتی و فروزانفر

محبتی در مقدمه متن مصحّح خود ضمن ارج نهادن بر کوشش هشت ساله فروزانفر، یادآور شده است « از روزی که استاد فروزانفر تصحیح ترجمة رساله را آغاز کرد، بیش از نیم قرن می‌گذرد؛ ولی چاپ و نشر رساله بر همان منوال ادامه یافته است و علی رغم ضرورت نگاه و ویرایش نوین و مجدّد آن، تقریباً هیچ تغییر عمده و قابل ذکری در محتوا و شکل کتاب صورت نگرفته است و این در حالی است که وجود دلایل و عوامل استوار و تازه سالهاست که چاپ جدید و مجدّدی از ترجمة رسالة قشیریه را امری ناگزیر و ضروری می‌نماید» (قشیری،1391: 27 مقدمه). محبتی پس از ذکر این نکتة مطالبی تحت عنوان " مقابله با اقدم و اصح نسخ" بیان کرده است. چنین عنوانی این شبهه را ایجاد می‌کند که مصحّح دست‌نوشتة تازه‌ای از ترجمة رساله قشیریه یافته است؛ لیکن مطالب ذیل عنوان نشان می‌دهد که مقصود محبتی از اقدم و اصح نسخ، نسخة بغداد است که متن عربی رساله است و نه ترجمه ابوعلی عثمانی. البته باتوجه به مناسبات بینامتنی که در میان آثار عرفانی وجود دارد (رک: روضاتیان و میرباقری فرد، 1390:105 ) در تصحیح متنی که ترجمة مستقیم از عربی است، مراجعه به متن اصلی ضروری به نظر می رسد؛ اما نه به گونه‌ای که استقلال ترجمة فارسی نادیده انگاشته شود و این نکته‌ای است که محبتی خود بر آن تأکید کرده است:" این جمله‌ها و نکته‌ها از هرکس بوده باشد، امروزه از آن زبان فارسی است؛ چرا که سوخته دلی جان افروخته با روغن واژه‌های خود آنها را به جان و زبان فارسی ریخته و چشم و چراغ این زبان ساخته است " (قشیری،1391: 27 مقدمه). با این حال محبتی در شیوة تصحیح خود به گونه دیگری عمل کرده است: «برای تصحیح و تطبیق دقیق متن فارسی ناگزیر باید متنی جدید و پیراسته که از همه جهات با موزه بغداد که به اعتراف بسیاری صحیح‌ترین و قدیم‌ترین نسخة رسالة قشیریه است – همخوانی داشته باشد فراهم می آمد» (همان، 29 مقدمه). محبتی در جای دیگر از مقدمه نیز بر این شیوة تصحیح در مقایسه با شیوة فروزانفر تأکید کرده است: «نکتة بسیار مهم آن است که در چاپ استاد فروزانفر متن فارسی حاصل ترکیب و تلفیق دو نسخه فارسی است (یعنی اول نسخة موزة بریتانیا به شماره 574118 به کتابت محمدبن عمر قزوینی در پنجم ذی الحجه سال 601 در بغداد و موجود در کتابخانه ایاصوفیه به شماره 2077 کتابت شده به سال 859 و دوم نسخة لالا اسماعیل به شمارة 120 کتابت شده در نیمة دوم قرن ششم یا اوایل قرن هفتم که کاتب آن شناخته شده نیست) که نسخه نخستین را ایشان «مب» نام نهاده و دومین را اصل گرفته‌اند. متن پدید آمده فارسی فروزانفر آمیزش هوشمندانه و عالمانه و در عین حال درهم ریخته این دو نسخه است. مبنای ما در این ویرایش مطابقت قطعی و حتی لفظی متن فارسی با نسخة عربی موزة بغداد- به عنوان اقدم و اصح نسخ- است. به همین خاطر از ترکیب دو متن فارسی عبارات را از کروشه خارج کرده‌ایم و در صورتی نو ریخته‌ایم تا صرفاً مطابق متن اصلی عربی باشد» (همان،36-37 مقدمه). محبتی در معرفی شیوة تصحیح فروزانفر دقت لازم را نداشته است؛ زیرا اولاً فروزانفر از نسخة ایاصوفیه به دلیل آن که در اواسط کار به دستش رسیده چندان استفاده نکرده است (قشیری،1383:78 مقدمه) و از سوی دیگر، مبنای کار خود را ترجمه دوم؛ یعنی نسخة لالا اسماعیل قرار داده و هرجا نسخه بریتانیا را صحیح‌تر یافته داخل کروشه وارد متن کرده است. البته باید توجه داشت، این شیوه در تمام متن رعایت نشده و مقایسه متن مصحّح فروزانفر با نسخه‌های خطی دلالت بر پریشانی عملکرد فروزانفر در بخش‌های مختلف کتاب دارد (روضاتیان و میرباقری فرد،1389:191 ). شیوة محبتی نیز بسامان‌تر از شیوة فروزانفر نیست؛ زیرا نه تنها توجهی به معیارهای مطلوب و پذیرفته شده تصحیح نسخه نداشته و ظاهراً در هیچ یک از نسخ خطی موجود از ترجمه‌های رسالة قشیریه تعمّق نکرده، تنها بر ویرایش متن مصحّح فروزانفر و تطبیق آن با متن عربی رساله پای فشرده است. به همین دلیل برخلاف تصحیح پیشین که بخش عمده‌ای از پانوشت هرصفحه به اختلاف نسخه‌ها اختصاص یافته بود، در متن مصحّح محبتی به اختلاف نسخه‌ها پرداخته نشده و فقط در برخی پانوشت‌ها کلمه «متن» وارد شده که نشان می دهد، مصحّح بر اساس نسخة عربی، ترجمه را تغییر داده است.

2-2.افتادگی‌ها و محذوفات

محبتی در بخش دیگری از مقدمه، ذیل این عنوان به مواردی اشاره کرده  که از متن عربی به ترجمة فارسی منتقل نشده است. از جمله حذف کامل یک تا چند بیت، حذف برخی ترکیبات دعایی و معترضه، حذف سلسله اسنادها و...سپس تاکید کرده است " در لابه لای متن مصحّح جدید انواع این حذف و افتادگی‌ها را آورده‌ایم " (قشیری،1391: 30 مقدمه). روشن است که هر دو مترجم رسالة قشیریه گاه در ترجمه یا نقل مطلبی از متن اصلی دچار خطا شده اند(روضاتیان،1386: 148)؛ اما باید در نظر داشت که جای پرداختن به این نکات در تعلیقات متن است و وارد کردن هرگونه عبارتی از متن عربی، اعم از جمله های معترضه یا سلسله اسناد و یا عبارت‌ها و ابیات حذف شده عربی، اصالت ترجمه فارسی را از بین می برد. علاوه بر آن تعمّق در متون عرفانی فارسی –خواه ترجمه یا شرح مستقیم متنی عربی باشد و یا تألیفی که غیر مستقیم از آثار عربی تأثیر پذیرفته- نشان می دهد که جمله های معترضة دعایی که بوفور در آثار عربی دیده می‌شود و نیز سلسله اسناد طولانی با ذوق خوانندگان فارسی زبان تناسبی ندارد و به همین دلیل بیشتر متون عرفانی فارسی، از این گونه عبارت‌ها پیراسته شده است. بدین ترتیب وارد کردن اسنادها یا جمله‌های دعایی در بهبود تصحیح متن تأثیری ندارد؛ بخصوص که در دست‌نوشته‌های ترجمه رسالة قشیریه و حتی متن عربی آن نیز در ذکر این عبارت‌ها اختلاف وجود دارد. در یک متن «رضی الله عنه» آمده و در متنی «رحمه الله» و در متنی دیگر هیچ عبارت دعایی ذکر نشده است و همین نکته نشان می‌دهد که به کار بردن این گونه عبارت‌ها بیشتر مربوط به ذوق و سلیقه کاتبان بوده است، نه خواست مؤلّف یا مترجم اثر مورد نظر.

2-3.طرح اشکالات نگارشی متن مصحّح فروزانفر

محبتی در بخشی از مقدمه به "اشکالات و مشکلات نگارش و ویرایش متن مصحح فروزانفر " پرداخته و مواردی را همچون " تفاوت نگارش یک کلمه در یک صفحه،سرهم نوشتن و یا ضبط نادرست برخی کلمات، جدا نوشتن حروفی که جزء فعل هستند، یک دست نبودن جمله‌های دعایی، شیوة ضبط واژه‌ها به صورتی کهنه مثلاً حرف اضافه که  در برخی جاها به صورت کی آمده و... " (قشیری،1391: 33-35 مقدمه ) مطرح کرده است. باید توجه داشت که بسیاری از این موارد به دلیل تقیید فروزانفر بر حفظ رسم الخط دست نوشته‌ها بوده است. هرچند این مساله، موانعی برای خوانش متن ایجاد می کند؛ اما با توجه به این که خوانندگان متونی چون ترجمه رسالة قشیریه عمدتاً دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پژوهشگران ادبیات عرفانی هستند، طبیعتاً خوانندگانی با این سطح علمی باید از بسنده کردن به "متن خوانی" صرف خودداری کنند و "متن شناسی" و "متن پژوهی" را هدف اصلی خویش قرار دهند. در این صورت است که کار خوانش متن منحصر به متن چاپی نخواهد بود؛ بلکه خوانندگان در صورت لزوم به نسخه‌های خطی هر اثر نیز –که امروزه دسترسی به تصاویر آنها غالباً بسادگی و از طریق اینترنت نیز امکان پذیر است - مراجعه خواهند کرد و فی المثل درخواهند یافت که در دست نوشتة ترجمة رسالة قشیریه حرف "که" به شکل "کی" نوشته شده است. متأسفانه بی‌دقتی در همین مسأله سبب راه یافتن اشکالاتی در چاپ های اخیر ترجمه رساله قشیریه مصحّح فروزانفر شده و ظاهراً محبتی نیز بیشترین اشکالات وارد بر متن مصحّح فروزانفر را به دلیل در اختیار داشتن چاپ‌های تازه این اثر مطرح کرده است. 1

 

3- حواشی محبتی بر ترجمة رسالة قشیریه

3-1.ترجمه عبارت های عربی

محبتی در بخشی از مقدمه ذیل عنوان «مستند سازی،ترجمه آیات، روایات،ابیات و عبارات عربی» بیان می کند: «فهم بسیاری از جمله‌ها و ابیات عربی موجود در ترجمه برای بسیاری از خوانندگان حتی در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکتری براحتی قابل فهم نبود و بر هیچ مأخذ و مستندی جز آیات قرآن کریم تکیه نداشت». وی تأکید می‌کند که این موارد در ویرایش جدید ترجمه و به یکی از کتاب‌های مهم روایی یا دیوان های شعری و... مستند گشته است(همان، 35 مقدمه). با توجه به این که برای اولین بار مهدوی دامغانی دربارة مآخذ ابیات عربی رسالة قشیریه تحقیق کرده بود و چاپ‌های اخیر متن فروزانفر  به همراه تحقیقات مهدوی دامغانی منتشر شده است و نیز انتشار اثری با عنوان تحقیق در رسالة قشیریه توسط محرم رضایتی کیشه خاله، انجام دوباره چنین کاری چندان قابل توجیه به نظر نمی‌رسد، خصوصاً که دانشجویان تحصیلات تکمیلی لازم است، با تمامی آثار مرتبط با متن اصلی از قبیل کتاب، مقاله و پایان نامه آشنایی پیدا کنند، بدین ترتیب این کوشش مصحّح نیز کمک چندانی به رفع مشکلات اساسی متن رسالة قشیریه نکرده است.

3-2- توضیح ابهامات متن فارسی

در متن مصحّح محبتی، بخشی از هرصفحه به بیان توضیحات مرتبط با متن به شکل پانوشت اختصاص داده شده است. معنای کلمه‌های عربی و فارسی، ترجمه عبارت ها و ابیات عربی و گاه شرح برخی عبارت های فارسی از این جمله است. علی رغم تأکید مکرّر مصحّح محترم بر این که کوشش شده متن مصحّح دارای کمترین ابهام باشد و تمامی جمله‌ها و واژه‌های مشکل متن با نثری ساده و امروزین شرح و تفسیر شود (همان، 36)؛ اما ظاهراً اشکالات بسیاری در متن وجود دارد که مغفول مانده است. برای خودداری از تطویل کلام به ذکر نمونه هایی از این اشکالات که به طور تصادفی از باب های توبه و ورع انتخاب شده است، بسنده می‌شود:

2-3-1.باب توبه

قشیری توبه را «اول منزل از منزل های این راه» می‌نامد و باب توبه ترجمه رسالة قشیریه مدخل پرداختن به سایر مراحل سیر و سلوک به شمار می‌آید. مطالب این باب از یک سو با متون کهن‌تر همچون شرح تعرّف در ارتباط است و از دیگر سو به متونی چون کشف المحجوب نیز راه یافته است. باتوجه به اهمیت مبحث توبه و نیز جایگاه رسالة قشیریه در زنجیرة روابط بینامتنی آثار عرفانی، دریافت درست از مباحث این باب اهمیت ویژه‌ای دارد، با این حال در متن مصحّح فروزانفر از ترجمة رسالة قشیریة اشکالاتی راه یافته که تحلیل مطالب را دشوار می‌کند. این اشکالات در متن محبتی نیز کمابیش باقی است مثلاً:

2-3-1-1.: «و محال بود که از آنچه گذشته بود بر پشیمانی بود و بر آن مصر بودن مانند او یا بر آن عزم بود که نیز آن گناه کند» (قشیری،1391: 179).

این عبارت در متن مصحّح فروزانفر دقیقاً به همین صورت آورده شده و محبتی در توضیح آن  تنها به ذکر عبارت عربی و ترجمه آن به نقل از فروزانفر اکتفا کرده است، حال آن که اشکال متن همچنان باقی است. با آن که محبتی در مقدمه تأکید کرده است که «گذاردن نشانه‌های نگارشی» با دقت انجام شده «به گونه‌ای که کمترین ابهام را در درک مطالب برای خواننده ایجاد کنند» (همان، 36)؛ اما در این عبارت هیچ نشانة نگارشی وجود ندارد و در تصحیح آن نیز دقت لازم مبذول نشده و این درحالی است که این عبارت محل اشکال بسیاری از خوانندگان متن بوده است. مقایسة دست‌نوشته‌های ترجمة رسالة قشیریه نشان می‌دهد که کلمه «بودن» مطابق دست نوشته ترجمه دوم است (لالا اسماعیل،54 :الف) اما عبارت در دست نوشته قدیم‌تر ترجمه اول چنین است: «و محال بود کی آنچ برگذشته بود و پشیمانی شده بران مصر باشد و عزم دارد کی با سر آن شود» (بریتانیا، 79:ب). هرچند مترجم اول کمی از ترجمة تحت اللفظی متن عربی دور شده است؛ اما عبارت دست‌نوشتة ترجمه اول صحیح تر است. 2 این عبارت در نسخة ایاصوفیه که نسخة متأخّر ترجمة اول است، با دقت بیشتری وارد شده است «و محال بود که از انچه بر گذشته بود پشیمان شده بران مصر باشد و عزم دارد که با سر آن بشود» (ایاصوفیه،44:الف).

2-3-1-2.: «اول از آن، بیداری دل است از خواب غفلت و دیدن آنچه بر وی می رود، از احوال بد بر او تا این جمله بپیوندد به توفیق به گوش داشتن بدانچه بر خاطرش درآید از زجرکنندگان از جهت حق به گوش دل» (قشیری،1391: 179).

در این عبارت تفاوت تصحیح محبتی با فروزانفر در حد تغییر رسم الخط کلمات برو، بتوفیق  و بگوش است. محبتی عبارت را در پانویس به این صورت توضیح داده است: " یعنی اول قدم، بیداری دل است از خواب غفلت و دیدن بنده احوال بدی را که در وجود او جاری و حاکم است تا این فهم بنده را توفیق دهد تا گوش کند به مواعظ بازدارنده‌ای که از دلش به او می رسد و او را از بدی باز می دارد"(همان).

توضیحاتی از این دست در پانوشت های متن مصحّح محبتی فراوان است و هیچ گره‌ای از مشکلات متن بازنمی‌کند. این عبارت - همچون بسیاری دیگر از بخشهای ترجمه رسالة قشیریه – باید باتوجه به مناسبات بینامتنی آثار عرفانی و نیز ویژگی‌های ذکر شده برای مراحل سیر و سلوک شرح شود، به این صورت که پاسخ گوی پرسش های زیر باشد:

1-     چرا قشیری اول توبه را بیداری از خواب غفلت می داند؟ مراجعه به منازل السائرین خواجه عبداله انصاری و بحثی که درباره یقظه و انتباه دارد پاسخ گوی این پرسش است (رک: انصاری، 1417: 35-37).

2-     احوال بد و دیدن آنها چه مفهومی دارد؟ برای یافتن این پرسش نیز مناسبت بینامتنی رسالة قشیریه با بحث یقظه در منازل السائرین راه گشاست (همان) و توضیحات خواجه عبداله نشان می‌دهد، مفهوم ارائه شده توسط محبتی برای احوال بد دقیق نیست.

3-     منظور از زجرکنندگان از جهت حق چیست؟ بحث خواطر در متون عرفانی و اقسام آن و وجود خاطر حقانی و تأثیر آن در توبه می‌تواند ابهام این عبارت را برطرف کند، حال آن که در توضیح محبتی هیچ اشاره‌ای به خواطر نشده و در نتیجه معنای «از جهت حق» مغفول مانده است.

این عبارت در دست نوشته ترجمة اول موجز تر و سلیس‌تر است: «اول بیداری دلست از خواب غفلت و دیدن بنده انچ بروی می رود از احوال بد بگوش داشتن بدانچ بخاطرش دراید از زواجر حق بسمع دل» (بریتانیا،80:الف) و (ایاصوفیه،44:الف).

2-3-1-3. «چون به دل فکرت کند – آنچه بر وی رفته باشد از ناشایستها – توبه اندر دل وی فرا دیدار آید و از {معاملت زشت } بازایستد و حق، او را مدد فرستد به عزم درست کردن و کارهای نیکو بر دست گرفتن» (قشیری،1391: 179).

محبتی رسم الخط کلماتی چون بدل، بعزم، کارهاء را تغییر داده؛ اما برای این عبارت هیچ توضیحی ذکر نکرده و علاوه بر آن با استفاده نادرست از نشانة نگارشی خط فاصله اشکال متن را بیشتر کرده است. یکی از ویژگی های سبکی ترجمة رسالة قشیریه حذف حروف اضافه است. در این عبارت نیز، «آنچه بر وی رفته باشد از ناشایستها» جمله معترضه نیست تا بین خط فاصله ذکر شود؛ بلکه حذف حرف «در» پیش از آنچه سبب ابهام عبارت شده است:( چون درباره آنچه بر وی رفته باشد  بیندیشد...)

این عبارت با اندک تفاوتی در دست نوشته‌های ترجمة اول دیده می‌شود و محبتی به شیوة فروزانفر عبارت ]معاملت زشت[ را از ترجمه اول وارد متن کرده و برخلاف آنچه در مقدمه نوشته است، عبارت افزوده شده، از این نسخه را از قلاب خارج نکرده است.

2-3-1-4. «و اسباب توبه را ساختن، اول آن بریدن است از یاران بد که رفیق بد، بدسگال بود و درستی عزم بر وی بشولیده کند و تمامی دواعی که او را بدین راه خواند خوف و رجا است» (قشیری،1391: 179-180).

در این عبارت محبتی «کی» را به صورت «که» وارد متن کرده و در پانوشت اشاره کرده است که ترجمه ناقص است. سپس ادامه مطلب را از متن عربی نقل و ترجمه کرده: «متن افزوده دارد: و لا یتم ذلک الا بالمواظبة علی المشاهد التی تزید رغبته فی التوبة و توفر دواعیه علی اتمام ما عزم علیه. و کامل نمی گردد این احوال مگر با مواظبت بر جایگاههایی که رغبت به توبه را زیاد می کند و تمامی انگیزه‌های او را بر اتمام آن معطوف می کند» ( همان). حال آن که ابهام این عبارت در جمله پایانی آن است " و تمامی دواعی که او را بدین راه خواند خوف و رجاست" و در هیچ یک از دو متن مصحّح به این نکته اشاره نشده و این نشانه بی‌توجهی به متن عربی و نیز دست نوشته‌های ترجمة رسالة قشیریه است. فروزانفر در پانوشت، عبارت را از دست‌نوشته ترجمة اول نقل کرده و تأکید کرده که در هردو ترجمة مسامحه رفته است (قشیری، 1383:183). محبتی نیز با ناقص ذکر کردن عبارت عربی، ابهام این عبارت را همچنان باقی گذاشته است. متن عربی در ادامه عبارتی که محبتی ناقص ذکر و معنا کرده افزوده دارد: «مما یقوی خوفه و رجاءه». این بخش پایانی عبارت مذکور با آن که از نظر ارتباط توبه با خوف و رجا از اهمیت فراوانی برخوردار است، هم در ترجمه‌های رسالة قشیریه و هم در دو متن مصحّح مغفول مانده و بدین ترتیب ابهام آن در متن محبتی و ترجمه ناقصی که در پانوشت ارائه داده، برطرف نشده است. عبارت در دست نوشته‌های ترجمة اول با متن عربی بیشتر مطابقت دارد و ابهام آن از ترجمه دوم کمتر است: «...و این کار تمام نشود، الا بر مواظبت بر مشاهدی کی رغبت در توبه زیادت کند و تمامی دواعی ویرا بدین راه خواند و امید بود کی چون این همه امد همه نکوهیدها از دل نفرت گیرد...» (بریتانیا، 80:الف). ]و نیز (ایاصوفیه،44:ب) با اندکی اختلاف[ اما مترجم اول نیز خوف را ترجمه نکرده و رجا را در ارتباط با ادامه متن ذکر کرده است.

2-3-1-5. «واسطی گوید طربی اندر داود (علیه السلام) فرا دیدار آمد از حلاوت طاعت، به اندوه و از حسرت به دل شد و او اندر این حال تمامتر بود از آنکه در آن وقت که کار بر وی پوشیده بود» (قشیری،1391: 184).

محبتی به اشتباه فعل «بدل شد» را به صورت «به دل شد» ضبط کرده است. از طرف دیگر ترجمه‌ای که از متن عربی مرتبط با این عبارت در پانوشت ارائه داده دقیق نیست. همچنین هیچ یک از دو مصحّح به زائد بودن حرف «از» پیش از کلمه حسرت توجه نکرده‌اند و ابهام اصلی عبارت فوق درحقیقت به همین دلیل است. عبارت در متن فروزانفر و محبتی مطابق دست نوشتة ترجمة دوم است؛ زیرا نسخة بریتانیا فاقد این عبارت است، اما علی رغم این که متن دست نوشتة لالا اسماعیل با خط نسخ بسیار روشن کتابت شده، چنین سهوی در تصحیح متن اتفاق افتاده است. در این نسخه به جای حرف «از»، کلمه «انفاس» بوضوح قابل تشخیص است «به اندوه و انفاس حسرت بدل شد» ( لالا اسماعیل،56:الف) و متأسفانه عدم مراجعه به دست نوشته‌های ترجمه رساله قشیریه و بسنده کردن به متن مصحّح فروزانفر سبب راه یافتن این اشتباه در متن محبتی نیز شده است. این عبارت در نسخه ایاصوفیه چنین نقل شده است: «واسطی گوید طرب و نشاط داود علیه السلام برانچه وی دران بود از حلاوت طاعت بود که ویرا دران اندوه بسیار افکندند وی در حالت دوم تمام تر بود ازان وقت که کار بر وی پوشیده بود» (ایاصوفیه،46:الف).

2-3-1-6. «و گفته‌اند توبه صفت مومنان بود. قال الله تعالی: و توبوا الی الله جمیعا ایها المومنون. و انابت صفت انبیا بود و آن مقرّبان علیهم السلام. قال الله تعالی نعم العبد انه اواب» (قشیری،1391: 182).

فروزانفر دربارة این عبارت نوشته است که دست‌نوشته بریتانیا مطابق متن عربی است (قشیری، 1383: 141).محبتی نیز در پانوشت اشاره کرده است که پس از مقرّبان "متن افزوده دارد قال الله تعالی و جاء بقلب منیب "و به غیر از این توضیح به ترجمه آیات قرآن کریم بسنده کرده است. در حالی که در این قسمت سهوی از جانب مترجم دوم اتفاق افتاده و یک عبارت به همراه آیه شریفه که محبتی در پانوشت ذکر کرده، از متن ترجمه افتاده و علی رغم تأکید مصحّح محترم بر مقابلة دقیق ترجمه با متن عربی، به این نکته توجهی نشده است: «التوبة صفة المومنین قال الله تعالی و توبوا الی الله جمیعا ایها المومنون و الانابة صفة الاولیا و المقربین قال الله تعالی و جاء بقلب منیب و الاوبة صفة الانبیا و المرسلین قال الله تعالی نعم العبد انه اواب». مراجعه به دست نوشته‌های ترجمة اول می‌توانست اشکال متن را برطرف کند؛ زیرا این بخش در دست‌نوشتة موزة بریتانیا و ایاصوفیه به طور دقیق وارد شده است (بریتانیا،82:الف)و (ایاصوفیه،45:الف).

2-3-1-8. «یحیی بن معاذ گوید یا رب نگویم که توبه کردم و نیز باز آن نگردم و ضمان نکنم که نیز گناه نکنم که ضعیفی خویش دانم. پس گویم نیز نکنم مگر بمیرم تا بیش گناه نکنم» (قشیری،1391: 183).

محبتی در پانوشت آورده است: " متن: ثم انی اقول لا اعود لعلی اموت قبل ان اعود که بهتر است چنین ترجمه شود: بنابراین می‌گویم برنمی‌گردم به گناه شاید که بمیرم پیش از آن که به گناه برگردم» (همان).

با توجه به این که لعل از ادات ترجی است، "مگر" ترجمه رساتری است؛ زیرا مگر از اداتی است که مفهوم امیدواری را نیز انتقال می دهد، اما در ترجمه محبتی به این نکته توجه نشده است.در ترجمه اول نیز "مگر" در مقابل لعل به کار رفته است:" مگر بمیرم پیش از آن کی گناه کنم"(بریتانیا،83:الف)و (ایاصوفیه،45:ب).

2-3-1-9. «گفتند این حکم آن بود که از وجود بیرون آمده باشد، نه حکم آن که از عدم بیرون آمده باشد» (قشیری،1391: 184). محبتی در پانوشت وجود را «مال و ثروت» و عدم را «فقر» معنی کرده است. حال آن که ثروت و فقر نه معنای لغوی وجود و عدم است و نه هیچ قرینه‌ای در این عبارت و جمله‌های قبل و بعد آن وجود دارد که مؤیّد این نکته باشد و بدین صورت ابهام این عبارت همچنان باقی مانده است.

عبارت در دست نوشته ترجمه اول چنین است: «گفتند کی این حکم کسی راست کی از وجود بیرون امده باشد حکم کسی کی از عدم بیرون اید چگونه بود» ( بریتانیا،83:الف) ]و نیز (ایاصوفیه،45:ب) با اندکی اختلاف[.علاوه بر این که ترجمة اول روشن تر است، توجه به تعریفات مذکور از فنا و بقا در آثار عرفانی و مرتبه‌های آن نیز برای توضیح این عبارت راه گشاست.

2-3-2. باب ورع

2-3-2-1. «و چون کار بر ایشان تنگ شد به آن آمدند که از هرچیز به اندکی قناعت کردند» (قشیری،1391 :202).

در پانوشت توضیح داده شده «به آن مرتبه و نتیجه رسیدند» (همان). آیا مرتبه و نتیجه هم معنی است که مصحّح محترم با ربط دادن این دو کلمه عبارت «به آن آمدند» را معنی کرده و آیا اصلاً این توضیح ابهام عبارت را برطرف می‌کند؟ باتوجه به این که عبارت در دست نوشته‌های ترجمة اول نیز همین گونه است (بریتانیا،93:الف) و (ایاصوفیه،50:ب)، با مراجعه به متن عربی می‌توان مفهوم عبارت را دریافت؛ اما در توضیح این عبارت بر خلاف شیوة مصحّح هیچ اشاره‌ای به اصل عربی نشده است: «فنظروا فی الورع فلما ضاقت علیهم الامور فزعوا الی التقلل».

2-3-2-2. «بشر حافی را به دعوتی خواندند. طعام پیش او نهادند خواست که دست فراز کند، دست وی فرمان نبرد. باری چند چنان کرد. مردی که آن عادت او دانست گفت دست وی فرا طعامی که اندر وی شبهت بود نرسد و فرمان نبرد. بی نیاز بود صاحب این دعوت از خواندن او شرم داشت» (قشیری،1391: 204).

محبتی در پانوشت، متن عربی و ترجمه فروزانفر را نقل کرده و افزوده است: «متن عربی تصریح به ماکان اغنی دارد و صحبتی از شرم میزبان هم نیست» (همان). توضیح فروزانفر و محبتی ابهام متن را برطرف نمی‌کند؛ اما می‌توان با توجه به دست نوشته‌های متن عربی توجیه دیگری برای این عبارت ارائه داد (رک: روضاتیان،1386: ). نسخة بریتانیا جمله «بی نیاز بود صاحب این دعوت از خواندن او شرم داشت» را ندارد» (بریتانیا،94:ب) در نسخة ایاصوفیه نیز عبارت با اندکی اختلاف وارد شده است: «بشر حافی را رحمة الله علیه به دعوتی بردند و طعام فراپیش او نهادند خواست که دست دراز کند دستش فرمان برداری نکرد باری چند چنان می کرد مردی که آن عادت او دانسته بود گفت دست وی بطعامی که دران شبهت بود نرسد» (ایاصوفیه،51:الف).

2-3-2-3. «مردی نامه‌ای نوشت اندر سرایی که به کرا گرفته بود. خواست که خاک بر آن نامه کند از دیوار آن خانه» (قشیری،1391: 205).

علی رغم ابهام موجود در این عبارت، هیچ توضیح در پانوشت دیده نمی شود. ظاهراً مرسوم بوده است که برای خشک شدن مرکب نامه، بر آن نوعی خاک نرم می پاشیدند (رک: فضائلی،1356: 55).

2-3-2-4. «از بهشت محبوسم که چهل سال قفیز از غبار پیمانه بر من بیرون آورده اند» (قشیری،1391: 207).

محبتی در پانوشت توضیح داده «یعنی چهل سال گناه به خاطر گرد و خاک پیمانه برایم ساخته اند» (همان).

نسخة بریتانیا فاقد این عبارت است؛ اما اگر مصحّح محترم به نسخة ایاصوفیه مراجعه می کرد و یا حداقل بر شیوة منتخب خود؛ یعنی مقایسة ترجمه با متن عربی استوار می بود، قطعاً اشکال وارد در این عبارت برطرف می‌شد، حال آن که ایشان هیچ اشاره‌ای به دریافت نادرست مترجم از متن عربی این عبارت نکرده است: «و قد اخرج علی من غبار القفیز الذی اکتیلته اربعین قفیزا» یعنی چهل پیمانه  نه چهل سال: «که چهل قفیز از غبار قفیز بر من بیرون آوردند» (ایاصوفیه،52:الف).

 

نتیجه‌

با وجود این که ترجمة رسالة قشیریه یکی از متون معتبر عرفانی و نیز از نخستین آثار زبان فارسی در عرفان اسلامی است که در متون پس از خود نیز تأثیر فراوان برجا گذاشته؛ اما تا امروز تصحیحی دقیق و متقن از آن ارائه نشده است. هرچند متن مصحّح فروزانفر مزایای بسیاری دارد؛ اما اشکالات و کاستی‌های راه یافته در این متن، تصحیحی تازه از این اثر را ضروری ساخته است. به همین دلیل از متنی که به عنوان تصحیح ترجمة رسالة قشیریه توسط مهدی محبتی انتشار یافته است، انتظار بود که حداقل بخشی از این کاستی‌ها را جبران کند. با این حال هرچند کوشش مصحّح محترم در ارائه متنی آراسته و پیراسته کاملاً مشهود است؛ اما شیوه‌ای که محبتی در تصحیح متن برگزیده، کار تصحیح ترجمة رسالة قشیریه را همچنان ناتمام رها کرده است. بی‌توجهی به دست نوشته‌های موجود از ترجمة رسالة قشیریه؛ بویژه نسخة ایاصوفیه که فروزانفر نیز آن گونه که باید از آن بهره نبرده بود و اتفاقاً در برطرف کردن بسیاری از اشکالات راه یافته در متن ترجمة رسالة قشیریه راهگشاست، آمیختن متن مصحّح فروزانفر با دریافت مصحّح از متن عربی، آوردن شرح و توضیحات ناکافی و گاه نامتناسب برای عبارات مبهم، عدم دقت لازم در شرح مشکلات، ذکر نادرست نام ابوعلی عثمانی به عنوان مترجم متن مصحّح و...از جمله کاستی‌های راه یافته در متن محبتی است. سخن آخر این که  ترجمه ابوعلی عثمانی از رسالة قشیریة از آغاز به دست هر که افتاد در معرض تطبیق هرچه بیشتر با متن عربی قرار گرفت. این کار با مترجم دوم آغاز شد، به واسطه فروزانفر ادامه پیدا کرد و در متن اخیر به اوج رسید و بدین ترتیب ترجمه ابوعلی عثمانی از رسالة قشیریه همچنان چشم انتظار تصحیحی قانونمند برمبنای دست نوشته‌های به جا مانده از این اثر باقی مانده است.

 

پی‌نوشت‌ها

1- چاپ های اخیرمتن مصحّح فروزانفر با افزودن تحقیقات احمد مهدوی دامغانی در مآخذ ابیات و عبارات عربی و ویرایش ایرج بهرامی منتشر شده و اغلاط بسیاری در آن راه یافته است، مثلاً ویراستار هر جا کلمه «کی» در متن فروزانفر دیده به "که"  تبدیل کرده است. به عنوان نمونه در آخرین حکایت باب توبه کلمه کی (چه زمانی) بغلط به «که» تبدیل شده است: گویند علی بن عیسی برنشسته بود به موکبی عظیم و غربا می گفتند این کیست. زنی بر بام ایستاده بود گفت تا که گویند این کیست (قشیری،1388: 205).

2- مطالب دست نوشته‌های ترجمه رساله قشیریه با حفظ رسم الخط آن‌ها نقل شده است.

1- قرآن کریم
2- انصاری،خواجه عبدالله .(1417). منازل السائرین،قم: بیدار.
3- رضایتی،کیشه خاله،محرم.(1384). تحقیق در رسالة قشیریه، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
4- روضاتیان،سیده مریم.(1386). «کاستی‌های ترجمه و تصحیح رسالة قشیریه»، نشریه علمی پژوهشی گوهر گویا، سال اول، شماره اول، ص 152- 143.
5- روضاتیان، سیده مریم و سید علی اصغر میرباقری فرد .(1389). «ضرورتتصحیح ترجمه ابوعلی عثمانی از رساله قشیریه»، نشریه ادب و زبان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، دورة جدید، شماره 27 (پیاپی 24)، ص 205- 187.
6- -------------------------------------.(1390). «خوانش بینامتنی دریافت بهتر از متون عرفانی»، کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی، سال دوازدهم، شماره 23، ص 112- 89.
7- فضائلی، حبیب الله .(1356). تعلیم خط، تهران: سروش.
8- قشیری، ابوالقاسم .(1383). رسالة قشیریه،ترجمه ابوعلی عثمانی،تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم.
9- ------------ .(1388). رسالة قشیریه، ترجمه ابوعلی عثمانی،تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، شرح حال استاد فروزانفر و ماخذ ابیات عربی از احمد مهدوی دامغانی،تهران: زوّار،چاپ دوم.
10- ------------ .(1391). رسالة قشیریه، ترجمه ابوعلی عثمانی، تصحیح مهدی محبتی، تهران: هرمس، چاپ اول.
11- ------------،رسالة قشیریه، ترجمه اول، نسخة خطّی موزة بریتانیا، شماره 4118.
12- -------------،رساله قشیریه، ترجمه اول، نسخة خطّی ایاصوفیه، شماره 2077
13- -----------، رساله قشیریه، ترجمة دوم، نسخة خطی کتابخانة لالا اسماعیل، شماره 120.