Document Type : Research Paper
Authors
1 Ph.D. in Persian Language and Literature, Department of Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, Lorestan University, Khorramabad, Iran
2 Master of Persian Language and Literature, Department of Persian Language and Literature, Faculty of Persian Literature and Foreign Languages, Tabriz University, Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
. مقدمه
انیسالخلوه و جلیسالسلوه، سفینهای است کهن متعلق به حدود سال 800 ق. افشین وفایی و مرادی بر چاپ عکسی این سفینه مقدمهای مبسوط و ارزشمند نوشتهاند که به صورت مقاله هم چاپ شده است. در ابتدای این مقدمه چنین آمده است: «سفینۀ کهنی از شعر و نثر به نام انیسالخلوة و جلیسالسلوة به شمارۀ 1670 در کتابخانۀ ایاصوفیۀ استانبول نگهداری میشده که اکنون به کتابخانۀ سلیمانیه منتقل شده است. این سفینه را مسافربن ناصر ملطوی برای مطالعۀ مخدومزادۀ خود ضیاالدین امیر محمود فرزند امیر جلالالدین عمربک گردآوری کرده است» (افشین وفایی و مرادی، 1389، ص. 85). مونسالعشاق و تحفۀالآفاق نیز سفینهای است متعلق به سدۀ نهم هجری که سلیمان قونوی آن را گردآوری و کتابت کرده است: «سفینۀ مونسالعشاق و تحفۀالآفاق در اصل مشتمل بر قصاید، غزلیات، ترجیعات، قصیدۀ مصنوع رائیه، قطعات و تعدادی رباعی و مثنوی است که از آثار برخی شاعران سدههای ششم، هفتم، هشتم و نهم بهره برده است» (یلمهها و جمشیدی، 1400، ص 5). تعداد ابیات این سفینه 11600 بیت شمرده شده است (نک: یلمهها و جمشیدی، 1400، ص. 5). این دو جنگ از نظر تاریخی و ادبی حائز اهمیت هستند و در هردوی آنها اشعار بسیاری از شاعران شناخته شده و گمنام ذکر شده است.
در ارتباط با غزلهای نزاری قهستانی و جلالالدین عتیقی مقاله یا پژوهش مستقلی پیدا نشد اما در ارتباط با جُنگهای انیسالخلوه و جلیسالسلوه و مونسالعشاق و تحفۀالآفاق به دو پژوهش دست یافتیم:
نخست مقالۀ «معرفی سفینۀ انیسالخلوه و جلیسالسلوه» از محمد افشین وفایی و ارحام مرادی (نک: افشین وفایی و مرادی، 1389). این مقاله که مقدمۀ چاپ عکسی سفینه نیز هست (نک: ملطوی،1390)، سفینۀ مدنظر را کامل و مبسوط معرفی کرده است.
دوم مقالهای با عنوان «معرفی نسخۀ خطی سفینۀ مونسالعشاق و تحفۀالآفاق از سلیمان قونوی» نوشتۀ احمدرضا یلمهها و راضیه جمشیدی (نک: یلمهها و جمشیدی، 1400). در این مقاله، شرح مبسوطی از ویژگیهای نسخۀ مونسالعشاق و شاعران مندرج در آن به صورت آماری آمده است.
در ارتباط با غزلهای ناصر بجهای نیز سه پژوهش به دست آمد: نخست دیوانچهای از ناصر بجهای شیرازی به تصحیح محمود مدبری. این دیوانچه در ناموارۀ دکتر محمود افشار، جلد نهم به چاپ رسیده است (مدبری، 1375، ج. 9/5291-5290).
دوم مقالهای از میلاد عظیمی منتشر شده در نشریۀ بخارا با عنوان «آویزهها (38)» که هفت غزل از ناصر بجه شیرازی را معرفی میکند (نک: عظیمی، 1396، ص. 214-211). این هفت غزل درست پشت سر هم در جنگ خطی انیسالخلوه و جلیسالسلوه آمده است. غزل مدنظر این پژوهش در مقالۀ عظیمی از قلم افتاده است.
سوم نوشتاری دیگر از میلاد عظیمی با عنوان «آویزهها (33)» که در ذیل دو مطلب از آن اشعار نویافتۀ ناصر را بررسی میکند (عظیمی، 1395).
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است؛ بر این اساس، نسخههای خطیِ انیسالخلوه و جلیسالسلوه و مونسالعشاق و تحفۀالآفاق مبنای پژوهش قرار گرفت. همچنین در تأیید یا رد انتسابهایی که بررسی شد، از نسخههای خطی و چاپی دیگر نیز استفاده شده است.
دیوانهای شاعران بر اساس نسخ خطی که از آنان به جا مانده، تصحیح میشوند. بااینحال، گاهی پیش میآید که نسخۀ دستنویس از شاعری به جا نمانده است یا اینکه شعر یا اشعاری در نسخههای دستنویس شاعران ذکر نشده است. در این زمینه، با رعایت جوانب احتیاط پژوهشی، میتوان از سفینههای شعری بهرهمند شد. در ارتباط با شاعرانی که نسخة دستنویس از آنان به جای نمانده است، جنگهای شعری، تذکرهها، متون نثر، کتب تاریخی و متونی از این قبیل میتواند یاریدهنده باشد. چه بسا شعری از یک شاعر تنها در یک متن به جای میماند و از این گذرگاه به دیوان چاپی او راه مییابد. در این پژوهش، یک غزل از نزاری قهستانی، یک غزل و رباعی از ناصر بجهای شیرازی و سه غزل از جلالالدین عتیقی بررسی میشود. تصاویر نسخۀ خطی این اشعار در بخش یادداشتها آمدهاند. 1
1-4. نزاری قهستانی
«حکیم سعدالدین بن شمسالدین بن محمد نزاری بیرجندی قهستانی از شاعران معروف قرن هفتم و هشتم هجری است» (صفا، 1396، ج. 3/731، 732). «ولادت نزاری در اواسط قرن هفتم و نزدیک به سال 650 هجری اتفاق افتاد» (صفا، 1396، ج. 3/734). مظاهر مصفا سال ولادت نزاری را 645 هجریقمری ذکر میکند (نک: نزاری، 1371، ص. 14). او تخلص نزاری را در اشعارش برگزیده و به کار برده است. در بیان علت این تخلص، صاحب تذکرۀ هفت اقلیم میگوید: «بعد از فوت المستنصر، اسماعیلیه دو فرقه شدند. زمرهای بنا بر اصل مذهب که اعتبار نص اول دارد، به امامت نزاری قایل گشتند و به نام او خلق را دعوت کردند. مثل حسن صباح و اتباعش و نزاری نیز آن مذهب داشته و باعث این بوده» (رازی، 1389، ج. 2/866). ذبیحالله صفا معتقد است که نزاری نام فامیل او بوده و همان را تخلص گرفته است: «نزاری که به صورت تخلص گوینده در اشعارش به کار رفته، عنوان خاندان اوست و او پسر عمی همنام خود (یعنی به نام سعدالدین) داشته که او هم عنوان نزاری داشت و در دربار شاهان آل کرت صاحب مقامی ارجمند بود» (صفا، 1369، ج. 3/734). فصیح خوافی در ارتباط با مرگ حکیم نزاری، آن را در ذیل حوادث سال 721 هجری قمری برمیشمرد: «وفات حکیم نزاری قهستانی شاعر (و لقب او سعدالدین بود) و او از بیرجند است از نسل علاالدین ملحد و مرید نزاری مستنصر اسماعیلی بود و دایم به شرب خمر مشغول» (خوافی، 1339، ص. 33). «کلیات دیوان نزاری مشتمل است بر قصاید، غزلها، ترکیبات، ترجیعات، مقطعات و مثنویهای دستورنامه (به بحر متقارب) و ادبنامه بر همان بحر، سفرنامه به بحر رمل مسدس مقصور و ازهر و مزهر بر وزن و به تقلید شیرین و خسرو، مثنوی مناظرۀ روز و شب و مکاتبات منظوم». (صفا، 1369، ج. 3/740).
دیوان حکیم نزاری قهستانی را مظاهر مصفا بر اساس نُه نسخۀ خطی کهن و معتبر و متن ماشینشدۀ رسالۀ دکتری رضا مجتهدزاده تصحیح کرده است. بر مبنای گفته و آدرس نسخی که مصفا از آنها استفاده کرده، تمامی نسخ ناقص هستند و نسخهای کامل از نزاری در دست نیست. از همینرو، او در تصحیح متن، شیوۀ التقاطی را در پیش گرفته است و در این ارتباط میگوید: «شیوۀ تصحیح در این دیوان التقاطی است و جزین با این همه نسخه که در دست است، به گمان من راهی دیگر در پیش نمیتوان گرفت؛ زیرا هیچ یک از نسخهها کامل نیست. نسخهها مکمل دیگریست، حتی بسیاری از غزلها با هیچ یک از نسخهها به تنهایی کامل نمیشود. نسخهها بعضی منتخب است و بعضی ناقص و ناتمام». (نزاری، 1371، ص. 406).
ده نسخۀ استفادهشدۀ مصفا بدین شرح هستند:
بر همین مبنا با رعایت جوانب احتیاط پژوهشی میتوان بر آن بود که بسیاری از اشعار نزاری میتواند در نقص نسخهها گم شده باشد و محتملاً یکی از این اشعار همین غزل نویافته است.
2-4. غزلی نویافته از نزاری قهستانی در انیسالخلوه و جلیسالسلوه
در انیسالخلوه و جلیسالسلوه، غزلهایی از سیدالشعرا نزاری قهستانی با مطلعهای ذیل آمده است:
روزگاریست که در خاطرم آشوب فلانست/ روزگارم چو سر زلف پریشانش از آنست» 2 (ملطوی، بیتا، برگ 311پ)، چه محنتست که از عاشقی به ما نرسید/ کجا شدیم که صد فتنه در قفا نرسید» (ملطوی، بیتا، برگ 312پ)، ما را بدام عشق درافکند دیده باز/ باری نکردمی بکس این شوخ دیده باز» (همان. برگ 313ر) و «آوازه درافتاده که باز آمدم از می/ بهتان صریحست، من و توبه کجا؟ کی؟» (ملطوی، بیتا، برگ 313پ).
غزلی تازه یافته از نزاری قهستانی در جنگ شعری انیسالخلوه یافتیم که در دیوان چاپی نزاری قهستانی نیامده است. این غزل در بحر مجتث مخفف مخبون محذوف در کنار چهار غزل دیگر از نزاری در برگهای 308 تا 320 آمده است. بیت نخست این غزل در مقالۀ افشین وفایی و مرادی تصحیح شده اما به نو بودن آن اشارهای نشده است (نک: افشین وفایی و مرادی، 1389، ص. 308). غزل مدنظر این است:
بدان امید که روزی کنم وصال تو حاصـل |
|
دریغ عمر که کردم به هرزه در ره باطل |
نویسندگان این پژوهش غزل مزبور را در هیچ نسخۀ خطی یا چاپی دیگری ندیدهاند و تنها منبعی که آن را ذکر کرده، همین انیسالخلوه است؛ بنابراین با استناد به این متن، غزل فوق نویافته تلقی میشود.
نیز در غزلی با مطلعِ چه محنتست که از عاشقی به ما نرسید/ کجاشدیم که صد فتنه در قفا نرسید، بیتی اضافه بر دیوان شعری او (نک: نزاری، 1371، ص. 1187) در انیسالخلوه ذکر شده است. بیت انیسالخلوه این است:
به خویشتن نتواند رسید دوست به دوست |
|
به پادشاه کسی جز به پیشوا نرسید |
در باقی غزلها بیتی افزون بر دیوان نزاری یافته نشد.
3-4. ناصر بجهای شیرازی
ناصرالدین بجّهای شیرازی (بجه قصبهای از متعلقات رامجرد) بیشتر در شیراز زیسته و از معاصران سعدی است. «ناصر اصلش از قریۀ بجه مضاف به شیراز شاعریست نکته پرداز» (سلیم بهوپالی، 1390، ج. 2/1036). در تذکرۀ صبح گلشن به همین اشارت کوتاه و دو بیت اکتفا شده است. صاحب تذکرۀ هفت اقلیم با اشاره به همعصری او با سعدی میگوید: «شعر کم از وی شهرت گرفته [است]» (رازی، 1389، ج. 1/215). دیوانش در دست نیست و در اشعارش تاثیر سبک و سخن سعدی و مولوی دیده میشود. وفاتش را به سال ۷۱۵ قمری در شیراز نوشتهاند.
محمود مدبری با استناد بر چند جنگ و تذکره، ۸۱۵ بیت از اشعار ناصر بجهای را بازیافته و در سال 1375 دیوانچهای از اشعار او ترتیب داد: «دیوان اشعار ناصر بجهای مانند بسیاری دیگر از شاعران در دست نیست؛ اما مسلم است که در قرنهای هشتم و نهم مشهور بوده بهطوریکه برخی از اشعارش در جنگهای متقدم حفظ شده است. آنچه از این میان به دست آمد، 815 بیت شامل: 61 غزل، یک ترجیع بند بلند، دو مسمط، دو رباعی، یک قطعۀ دوبیتی و شش بیت مفرد به شاهد لغت است. بیشترین تعداد ابیات در چهار جنگ به ترتیب زیر آمده است: 1. جنگ خطی به شمارۀ 5319 محفوظ در کتابخانۀ ملک، موسوم به تذکرةالشعرا که در قرن یازدهم کتابت شده است. [..] 2. جنگی به میکروفیلم 601 و شمارۀ عکس 3676 که اصل آن در کتابخانۀ نافذ پاشا به شمارۀ 1026 است و در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است. شمس حاجی دولتشاه، که خود نیز شاعر است، کتابت آن را در سال 741 انجام داده است. 3. جنگی که میکروفیلم آن به شمارۀ 108 در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است و اصل آن متعلق است به کتابخانۀ ایاصوفیه و احتمالا در قرن هشتم کتابت شده است. 4. مونسالاحرار اثر محمدبن بدر جاجرمی به تصحیح میرصالح طیبی، انجمن آثار ملی سال 1350» (مدبری، 1375، ج. 9/5291-5290). علاوه بر منابع استفاده شدۀ ایشان، میلاد عظیمی 8 غزل (و در مجموع 73 بیت) از ناصر در انیسالخلوه و ۱۴ غزل در جنگ منصور بن کمالالدین حسینی (۱۰ غزل نویافته مشتمل بر ۱۰۰ بیت) در سالهای 1395 و 1396 در مجلۀ بخارا منتشر کرد (نک: عظیمی، 1395؛ عظیمی، 1396).
4-4. غزلی نویافته از ناصر بجهای شیرازی در انیسالخلوه و یک رباعی جدید در تذکرةالشعرا (جنگ خطی کتابخانۀ ملک)
در جُنگ انیسالخلوه و جلیسالسلوه، غزلی دیگر از ناصر بجهای شیرازی وجود دارد که میلاد عظیمی آن را در مقالههای خود درج نکرده است. به نظر میرسد عظیمی تنها به غزلهای پشت سرهم آمدۀ ناصر در انیسالخلوه اکتفا کرده و این غزل چون جدای از آن هفت غزل آمده، از دید او پنهان مانده است. غزل مزبور در برگ 86 انیسالخلوه آمده و به این شرح است:
ناصر بجه گوید:
ای دلبــر خطایی، ای آنکه بی خــــطایی |
|
باید که در خطایی 3 خه زانکه در خطایی |
غزل فوق در هیچکدام از منابع استفاده شدۀ مدبری نیامده و تنها منبعی که به آن اشاره داشته همین انیسالخلوه و جلیسالسلوه است. بر این اساس غزل مزبور در ذیل غزلهای نویافتۀ ناصر بجهای تلقی میشود. از دیگر مغفولات ناصر میتوان به یک رباعی نیز اشاره کرد. این رباعی در جنگ خطی کتابخانۀ ملک، موسوم به تذکرةالشعرا، به شمارۀ 5319 نقل شده و از دید مدبری که دیوانچۀ ناصر را بر مبنای آن تدوین کرده، پنهان مانده است. این جنگ حاوی بیشترین تعداد ابیات از اشعار ناصر بجهای است. میلاد عظیمی (نک: عظیمی، 1395، ص. 398) تاریخ تدوین (و نه کتابت) این جنگ را سدۀ هشتم میداند. رباعی مدنظر که از دید مدبری و عظیمی پنهان مانده، این است:
گفتم که لبت، گفت که جان میطلبی |
|
گفتم وصلت، گفت جهان میطلبی |
5-4. جلالالدین عتیقی
جلال عتیقی از شاعران سدۀ هشتم هجری است. او «ولد قطبالدین عتیقی است که با فرط فضل و لطف نظم همواره نقش تالیف و تصنیف بر لوح روزگار مینگاشته [است]» (رازی، 1389، ج. 2/1391). «جلالالدین عتیقی تبریزی پسر قطبالدین مذکورست که از شاعران قرن هشتم هجری [است]» (صفا، 1369، ص. 1125). از او در تذکرۀ هفت اقلیم ابیاتی از دو غزل و یک مثنوی آمده که غزلها در دیوان او پیدا شد. (نک: عتیقی، 1388، ص. 310، 221)؛ اما چهار بیت مثنوی در دیوان او و در بخش مثنویهایش به دست نیامد. چهار بیت مثنوی مذکور در هفت اقلیم بدین شرح است:
در انـــصاف او تا باز بــــودی |
|
سماع کبک بانگ باز بودی |
از دیوان جلالالدین عتیقی یک نسخۀ خطی به شمارۀ 3843 در کتابخانۀ فاتح استانبول محفوظ است. این نسخه را نصرالله پورجوادی و سعید کریمی به صورت چاپ عکسی همراه با مقدمه منتشر کردهاند 4 (نک: عتیقی، 1388). «نسخه به خط نسخ و شامل 399 برگ است و در تاریخ جمعه بیستم ذیالحجۀ سال 743 به دست علیشاه بن احمدشاه بن علی الضایع الاصفهانی کتابت شده است» (پورجوادی و کریمی، 1388، ص. 8). پورجوادی و کریمی چند منبع دیگر برای اشعار عتیقی برشمردهاند. سفینۀ تبریز به شمارۀ 14590 محفوظ در کتابخانۀ مجلس، جنگ ایاصوفیه به شمارۀ 363 در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، جنگ موزۀ بریتانیا به صورت عکسی و به شمارۀ 6082 واقع در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، جنگ نافذ پاشا به صورت عکسی و به شمارۀ 3676 در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، جنگ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران به شمارۀ 8922 و جنگ لالا اسماعیل به صورت عکسی به شمارۀ 1032 تا 1034 در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، از منابعی است که در مقدمۀ دیوان ذکر شدهاند (نک: پورجوادی و کریمی، 1388، ص. 26-29).
6-4. غزلهایی از جلالالدین عتیقی در انیسالخلوه و مونسالعشاق
در دو جنگ دیگر که نگارندگان مقدمۀ دیوان عتیقی در آن غفلت کردهاند، اشعاری از جلالالدین عتیقی ذکر شده است؛ یک: مونسالعشاق و تحفةالآفاق. دو: انیسالخلوه و جلیسالسلوه. در مونسالعشاق در بیست موضع غزلهایی با نام عتیقی آمده که هفده غزل تخلص عتیقی دارد. از غزلهای عتیقی دو غزل در نسخۀ دیوان عتیقی پیدا نشد. یلمهها و جمشیدی در مقالهای که جنگ مونسالعشاق را معرفی کردهاند، به اشعار نویافته از شاعران جنگ بهطور کلی اشاره داشتهاند 5 (نک: یلمهها و جمشیدی، 1400، ص. 14) اما در ارتباط با اینکه مشخص کنند کدام غزلها نویافتهاند، سخنی گفته نشده است. دو غزل به شرح زیر است:
عتیقی فرماید:
ما در این کوی ز شوق تو به جان آمدهایم |
|
از برای تو و عشقت به جهان آمدهایم |
غزل دوم:
ای نســیم روحپــرور راحــت جان آمـدی |
|
بوی جان داری مگر از کوی جانان آمدی |
علاوه بر دو غزل مدنظر به این نیز اشاره میکنیم که در برگ 109 مونسالعشاق غزلی آمده که یک بیت متفاوت و تازه نسبت به غزل دیوان عتیقی دارد. بیت:
در یکی ملک نسازند دو سلطان با هم |
|
جان برون رفت چو او در دل غمگین بنشست |
همچنین در مونسالعشاق (نک: قونوی، 860ق، برگ 194ر)، غزلی یازده بیتی با مطلع: خیال روی تو از سر نمیرود بیرون/ ز چشم رفتی و بیرون نمیشوی ز درون، آمده است. از یازده بیت این غزل تنها سه بیت در غزلی واحد در دیوان آمده و مابقی ابیات در سه غزل دیگر با همین وزن و قافیه به کار رفته است (نک: عتیقی، 1388، برگ 323پ-322ر). نیز در غزلی دیگر از عتیقی (نک: قونوی، 860ق، برگ 183پ) مصراع نخست از سعدی 8 ذکر شده درحالیکه مصراع عتیقی در دیوانش متفاوت آمده است (نک: عتیقی، 1388، ص. 576).
در انیسالخلوه و جلیسالسلوه هم غزلهایی به نام عتیقی آمده است. در برگ 72 این جنگ غزلی از عتیقی آمده که در دیوان او وجود ندارد. 9 غزل این است:
جلالالدین عتیقی فرماید:
جهان چیست پر فتنه محنــتسرایی |
|
ازین سو غریوی ازان سو عزایی 10 |
در اشعار مندرج در انیسالخلوه، نام کامل این شاعر یعنی جلالالدین عتیقی ذکر شده و این تصور که ممکن است این اشعار از پدرش یعنی قطبالدین عتیقی باشند، بهطور کلی از بین میرود. درخور ذکر است با توجه به نسبت این دو، بعید نیست در نسخهها تخلیط اشعار صورت گرفته باشد و بهطور قطع نمیتوان گفت اشعاری که در جنگها به نام جلال ذکر شده و در دیوان او نیامده، از پدرش نیستند. بااینحال، این تنها یک حدس است و تا زمانی که نتواند اثبات شود به مستندات حاضر بسنده میکنیم.
نیز در پایان به این نکتۀ مهم باید اشاره کنیم. با توجه به اینکه اشعار ذکر شده از جلال عتیقی جز در منابع یاد شده، در هیچ منبع دیگری به دست نیامده است، این اشعار با استناد به منابع مذکور نویافته تلقی میشوند.
مبنای پژوهش حاضر بهطور اعظم، دو نسخۀ خطی انیسالخلوه و جلیسالسلوه و مونسالعشاق و تحفۀالآفاق است. جنگ انیسالخلوه و جلیسالسلوه شامل اشعار فراوان از شاعران متعدد است. این جنگ شعری در یافتن اشعار تازهای از سرایندگان، منبع مغتنمی است. این مهم در ارتباط با سفینۀ مونسالعشاق نیز صدق میکند. پژوهش حاضر مدعی است که از نزاری قهستانی، ناصر بجهای شیرازی و جلالالدین عتیقی هرکدام یک غزل نویافته در متن انیسالخلوه و جلیسالسلوه وجود دارد. این سه غزل در هیچکدام از دیوان یا دیوانچهها و یا گردآوریهای اشعار این شاعران که به صورت مقاله صورت گرفته، نیامده است. همچنین از جلالالدین عتیقی دو غزل تازهیافته در سفینۀ مونسالعشاق و تحفةالآفاق ضبط شده که در چاپ عکسی دیوان او وجود ندارند. دیگر اینکه در مقدمۀ چاپ عکسی دیوان عتیقی و پژوهشهای دیگری که در این ارتباط نوشته شده، سخنی از این غزلها به میان نیامده است. ضمن اینکه در جنگ خطی کتابخانۀ ملک به شمارۀ 5319، یک رباعی از ناصر بجهای شیرازی نقل شده که در هیچکدام از گردآوریهای اشعار او نیامده است.
پینوشتها
[1]. تصویر سه غزل در جنگ خطی انیسالخلوه و جلیسالسلوة، دو غزل در مونسالعشاق و یک رباعی در جنگ خطی 5319
|
|
|
|
|
|
۶. خوانده نشد.