نویسندگان
دانشگاه قم
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
اÛÙ Ù ÙاÙ٠با Ùد٠٠عرÙÛ ÛÚ©Û Ø§Ø² شخصÛت ÙØ§Û Ø¨Ø²Ø±Ú¯ ÙÙÛ Ú¯Ù Ùا٠در عرص٠تعزÛ٠سراÛÛ Ø¯Ø± اÛرا٠ب٠Ùا٠٠Ûرزا٠Ø٠د رÙØاÙÛ Ù Ø¹Ø±Ù٠ب٠«Ù ÛراÙØÙ » ٠٠تخÙص ب٠«Ø§ÙØÙ » Ø¨Ù Ø±Ø´ØªÙ Û ØªØرÛر درآ٠د٠است. ابتدا Ø¨Ù Ø¨Ø±Ø±Ø³Û Ø²ÙØ¯Ú¯Û Ù Ûرزا٠Ø٠د رÙØاÙÛ«Ù ÛراÙØÙ » Ù Û Ù¾Ø±Ø¯Ø§Ø²Ø¯. سپس با ذکر ÙÙ ÙÙÙ ÙاÛÛ Ø§Ø² شاÙکار ÙÙØ±Û Ù Ø§Ø¯Ø¨Û Ø§Ù Ø´ÛÙÙ Û Ø´Ø§Ø¹Ø±ÛØ´ را Ù Ùرد ارزÛØ§Ø¨Û Ùرار Ù Û Ø¯Ùد. در ادا٠٠ÙÛÚÚ¯Û ÙØ§Û Ùسخ تعزÛÙ ÙØ§Û Ø§Û٠شاعر تعزÛ٠سرا را Ù٠را٠با Ø´ÙاÙØ¯Û Ø§Ø² Ù ØÙ ÙØ¹Ù Û Ùد٠گا٠اÙØÙ (1) Ú©Ù Ø¨Ø®Ø´Û Ø§Ø² اثر Ùاخر اÙØ³ØªØ ØªØ¨ÛÛÙ Ù Û Ú©Ùد ٠ب٠دÙبا٠آ٠درÙÙ٠اÛÙ ÙØ§Û Ù ØاÙس تعزÛÙ ÙØ§Û Ø§Ù Ø¨Ø§ استÙاد٠از ÙÙ ÙÙÙ ÙØ§Û Ø´Ø¹Ø±Û Ù Ø´Ø®Øµ Ù Û Ú¯Ø±Ø¯Ø¯. در خات٠٠ÙÛز ÙÛÚÚ¯Û ÙØ§Û Ø²Ø¨Ø§ÙÛ ØªØ¹Ø²ÛÙ Ùا Ù Ùرد تØزÛ٠٠تØÙÛÙ Ùرار Ù Û Ú¯Ûرد.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
آن دسته که تعزیه سرایان را عمدتاً مردم ساده و کم سواد و اشعارشان را فاقد جایگاه ادبی می دانند در طول تاریخ نیز حتی الامکان ذکری از این شاعران بی ادعا در آثار خود به میان نیاورده اند. برای همین است که در کتب تاریخ ادبیات و تذکره ها یا کمتر نامی از تعزیه سرایان به میان آمده است و یا گاه نام آن ها را به طور کل از صحنه ادبی محو کرده اند و آنها را به فراموشی سپرده اند.
یکی از شخصیت هایی که با وجود هنرمندی اش در عرصه تعزیه و تعزیه سرایی در گمنامی مطلق به سر می برد، میرزا محمد روحانی ملقب به «میر انجم» و متخلص به «انجم» است. او به لطف هنر شاعری و تعهدش از سوی ناصرالدین شاه لقب «امیر انجمن» را به دست می آورد و به واسطه همین عنوان به میر انجم مشهور می شود و تخلص «انجم» را برای خود برمی گزیند. چون هیچ سند مکتوبی درباره زندگی او موجود نبود، معرفی شخصیت و زندگی نامه او که از زبان نوه اش مرحوم شیخ مهدی انجمی به رشته تحریر درآمده، شیوه شاعری و دسته بندی اشعارش بر اساس مجالس تعزیه های ایشان به همراه نمونههایی از اشعار تبیین گردیده است.
زندگی نامه میرزا محمد روحانی (میرانجم)
میرزا محمد روحانی متخلص به انجم فرزند عبدالصمد در سال 1240 هـ.ق. در خانواده ای مذهبی - که به روایت بستگان ایشان تا پانزده نسل قبل از وی از مبلغان و علمای مذهبی بودند – در خوانسار به دنیا آمد. در کودکی از نعمت پدر محروم گردید و تحت سرپرستی عموی عالم خود عبدالصاحب قرار گرفت. به علت مشکلاتی همراه خانواده خود از خوانسار به شازند نقل مکان کرد. ابتدا در روستای غینر ساکن شد و به فراگیری علوم معقول و منقول نزد عمویش عبدالصاحب پرداخت. از همان کودکی قریحه شعر و شاعری داشت ولی عمدتاً اشعار کوچه بازاری می گفت. به سبب سرودن این اشعار مورد بی مهری عمو و استاد خود واقع گردید تا جایی که او را کتک می زد. میرزا محمد نیز با حالت قهر به مسجد روستای محل خود پناه آورد و در آنجا به خواب رفت. در خواب کنیزی از کنیزان حضرت فاطمه (س) را دید که برایش خوشه ای انگور می آورد و از او می خواهد که از آن انگور تناول کند. او از خوردن انگور امتناع میکند و می گوید: «من علم می خواهم نه انگور». کنیز به نقل از حضرت فاطمه زهرا (س) عرضه می دارد که «مقصود تو در همین خوشه انگور است ولی باید متعهد شوی که اشعار خود را در رثای فرزندم حسین (ع) بسرایی. اگر این کار را ترک کنی دچار مشکل می شوی».
این خواب تأثیر عمیقی بر رفتار و اندیشه های میرزا محمد گذاشت. تصمیم گرفت که از آن تاریخ به بعد محور اشعار خود را رثای امام حسین (ع) و مسائل دینی قرار دهد. از سوی دیگر نیز با جدّیت تمام از محضر عموی استاد خود از گنجینه علوم توشه برداشت. وی تا آنجا پیش رفت که در زمینه فقه به کسب درجه اجتهاد نائل گشت. او علاوه بر تبحر در علوم دینی و شعر و شاعری در موسیقی، ستاره شناسی، خطاطی و حتی طب به جایگاه والایی دست یافت. وی صدای خوشی نیز داشت و در مجالس تعزیه خوانی مخالف می خواند.
وقتی ناصرالدین شاه به حکومت رسید از آنجا که توجه ویژه ای به تعزیه خوانی داشت از سراسر کشور تعزیه خوانان و دست اندرکاران امر تعزیه را به تکیه دولت فرا خواند. یکی از کسانی که در دربار ناصری ورود پیدا کرد میرزا محمد روحانی است. وی بر اساس نسخ تعزیه خود آن چنان مجلس تعزیه ای در تکیه دولت بر پا کرد که از سوی ناصر الدین شاه لقب «امیر انجمن»، «میر انجم» را دریافت کرد. همین عنوان زمینه را برای این نسخه نویس تعزیه به وجود آورد تا تخلص خویش را «انجم» قرار دهد. نائل شدن به این مقام برای یک روستازاده دلباخته به خاندان رسالت یک افتخار بزرگ محسوب می شد و او را وادار کرد که در جاهای مختلف ایران، به خصوص اصفهان، به مناسبت های مختلف مجالس تعزیه بر پا سازد و حتی به پرورش شاگردانی در این حوزه و حوزه علوم دینی همت گمارد. سرانجام در سال 1320 هـ.ق. «انجم» تعزیه ایران افول کرد و بعد از هشتاد سال زندگی پر افتخار چهره در نقاب خاک کشید و در قبرستان روستای قدمگاه آرام گرفت.
بعد از ارتحال میر انجم از آنجا که فرزندش کودکی بیش نبود و به ارزش آثار هنری وی آگاهی نداشت، نسخه های تعزیه ایشان بعضاً مورد دستبرد واقع شد. آنچه از ایشان به عنوان نسخه های تعزیه باقی مانده است 75 مجلس تعزیه است.
شیوه شاعری میر انجم
دسته بندی اشعار مجالس تعزیه میر انجم
نسخه های تعزیه میر انجم تماماً به نظم است. در این نسخه ها به سه دسته اشعار بر می خوریم:
1- اشعار ساده و روان: که از لحاظ زبان و شیوه بیان روشن و در خور فهم عامه مردم است که مخاطبان اصلی تعزیه به حساب می آیند. پاره ای از لغات و اصطلاحات عامیانه که از نگاه جامعه شناختی مبین گفتار مردم منطقه شازند است، در کنار لغات و تعبیرات ادبی سهل و قابل فهم در این گونه اشعار دیده می شود.
امیرالمؤمنین آقا هوار است |
|
ببین طفلان زارت بی قرار است |
(چوپان در تعزیه شهادت طفلان حضرت مسلم (ع))
برادر قوتی برپا ندارم |
|
دگر از راه رفتن نا ندارم |
(ابراهیم در تعزیه شهادت طفلان حضرت مسلم (ع))
چند سالی است که این تازه جوان یار من است |
|
در لقب شوذب و هم نوکر پادار من است |
(عباس در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
2- اشعار خوب و در حد متعارف: بیشترین اشعار موجود در تعزیه های میر انجم با لحنی حماسی در این بخش قرار میگیرد. در این اشعار رعایت قواعد و ضوابط ادبی و دستوری زبان شعری به خوبی مشهود است. این امر از ادیب بودن و توانایی شاعر در پردازش صحیح وقایع و توصیف و تصویر هنرمندانه صحنه ها حکایت دارد. در این اشعار از اقسام آرایه های بیان و بدیع لفظی و معنوی در کنار ترکیبات خودساخته به خوبی استفاده کرده است.
مژده ای باد صبا فصل گلستان من است |
|
این طراوت ز من و سنبل و ریحان من است |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
غمم نگذاشت من تنها نشینم |
|
مریزا بارک الله مرحبا غم |
(چوپان در تعزیه شهادت طفلان مسلم)
3- اشعار عالی و فخیم: بر خلاف اشعار دسته اول که در نهایت سادگی است، در بعضی از موارد آن چنان میر انجم از ذوق و استعداد ادبی و دایره علوم خویش بهره میگیرد که برای فهم گفته هایش به تفکر عمیق و گاه فرهنگ لغت نیاز است. این بخش از اشعار از دایره وسیع لغات و تسلط وی بر علوم مختلف به خصوص قرآن و تفسیر آن، موسیقی، نجوم و جغرافیا حکایت دارد.
دست و گردن بسته در نزد رسولم می برند |
|
نار قطرانم دمادم ثوب ذلت می دهند |
(ابن سعد در تعزیه شهادت حر)
یا بگو داور به محشر نیست جد آن جناب |
|
یا بکن ثابت که ناسخ بهر قرآن آمده |
(ابن سعد در تعزیه شهادت حر)
از بهر خانواده اش آورده از سما |
|
نازل شده است آیه تطهیر و هل اتی |
(حر در تعزیه شهادت حر)
تو بیا و بخوان ایا کافر |
|
شرح اما الیتیم فلا تقهر |
(عبدالله در تعزیه شهادت حر)
ایها الاطفال با صوت حجاز |
|
بر زبان آرید نام بی نیاز |
(معلم در تعزیه پسر فروختن)
ویژگی های نسخ تعزیه میر انجم
با دقت در تمام نسخه های تعزیه به ویژگی های مشترکی می رسیم ولی برخی ویژگی ها کارکرد هنری میر انجم را از سایر نسخه نویسان متمایز ساخته است:
1- تحمیدیه ها و مناجات آغاز نسخه ها: شاعران و نویسندگان از دیرباز، آغاز دیوان و منظومه های بلند خویش را با مناجات و راز و نیاز با پروردگار می آراسته اند. این مناجات ها و نیایش های سرشار از مضامین لطیف و عمیق، گواه ذوق و روح لطیف گویندگان آنهاست که با حمد الهی و توصیف عظمت او سخن خویش را آغاز می کرده اند و صفات جمال و جلال الهی را در قالب زیباترین واژه ها بر می شمردند. این شیوه سخن پردازی در غالب نسخه های میرزا محمد روحانی دیده می شود.
ای خالق کریم خداوند انس و جان |
|
ای آن که واقفی تو ز اسرار بندگان |
(پیغمبر (ص) در آغاز تعزیه شهادت حمزه (ع))
ای خداوند قادر ستار |
|
شکر گویم تو را به لیل و نهار |
(آغاز مجلس نامه خاتم دزدی از حضرت سلیمان (ع))
2- تضمین و اقتباس: تضمین و اقتباس با ایجاد تنوع سبب لذت خواننده می شود و ایجاز در کلام را به همراه میآورد و از سویی نشانگر آگاهی شاعر در موضوعات مختلف است. هر قدر تضمین و اقتباس طبیعی تر باشد هنری تر است. میر انجم در مجالس تعزیه خود به گونه های مختلف از آرایه تضمین و اقتباس بهره برده است که اوج آنها را می توان اقتباس از قرآن کریم و آثار سعدی دانست:
الف) اقتباس از آیات قرآن
شکرلله شدم فایز از این فیض عظیم |
|
ای غلام این لحظه «بسم الله الرحمن الرحیم» |
(عباس در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
تو بیا و بخوان ایا کافر |
|
شرح «اما الیتیم فلا تقهر» |
(عبدالله در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
ب) تضمین از مولوی
بشنو از من ناامید از او مشو |
|
«گندم از گندم بروید جو ز جو» |
(زن سعد در تعزیه پسر فروختن)
ج) تضمین از اشعار حافظ
این کربلاست یاران دادند مژده ما را |
|
«دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا» |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت حر)
«ما در اینجا نه پی حشمت و جاه آمده ایم |
|
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم» |
(حضرت عباس در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
3- تقلید و نظیرهگویی: تقلید(Imitaton) از واژههای کلیدی در هنر است که به شکل تقلید از طبیعت و تقلید از الگوهای هنری گذشته صورت میگیرد. این تقلید و نظیرهگویی و الگوبرداری از نمونههای گذشته، بخشی از لوازم خلاقیت را شکل میدهد. میر انجم در مجالس تعزیه خود گاه از الگوهای والا و نمونههای برجسته گذشته به خصوص در محتوا و ساختار و در جهت عمق بخشیدن به آثار خود بهره میگیرد. بیگمان فردوسی و شاعرانی برجسته چون مولوی، سعدی، حافظ و محتشم کاشانی از جمله کسانی هستند که در برابر دیدگان میر انجم بیشترین حضور را داشتهاند. نمونههایی از این تقلید و نظیرهگویی در ذیل می آید:
ز گرد سم اسب زرین رکاب |
|
کنم تیره رخشان رخ آفتاب |
ابیات بالا از زبان «حر» در تعزیه شهادت حر بر وزن شاهنامه فردوسی و به شیوه رجزخوانی های پهلوانان در شاهنامه بیان شده است. اشعار بحر متقارب نمونههای فوق و نظایر آن در تعزیه بیشتر برای حماسه خوانی اولیاخوانان ساخته می شدند. نمونه ای دیگر را که به تقلید از ترکیب بند معروف محتشم کاشانی با مطلع «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» در آغاز تعزیه حجه الوداع (هجرت مدینه) از زبان امام حسین (ع) به شکل زیر می بینیم:
باز این چه شورش است که در خلق ما سواست |
|
باز این چه بانگ و غلغله در ارض و کبریاست |
نمونه دیگر به تقلید از مثنوی مولوی:
خواندن قرآن ز خواندن ها جداست |
|
آیه آیه پله پله تا سماست |
(معلم در تعزیه پسر فروختن)
علاوه بر نمونههای فوق نمونههایی بسیار را در مجالس تعزیه میر انجم می توان یافت که خود نیازمند یک فصل مفصل است.
4- براعت استهلال: در اصطلاح علم بدیع معنوی براعت استهلال این است که گوینده مقدمه سخن خود را به گونهای بیاورد که خواننده بعد از مطالعه این مقدمه به محتوای سخن و تفصیل پیام گوینده پی ببرد و در حقیقت نوعی حسن مطلع به حساب می آید. این شیوه سخن پردازی در اکثر نسخه های تعزیه میر انجم دیده می شود:
ای درد غریبی تو مگر چاره نداری |
|
یا خوف ز آه دل آواره نداری |
(محمد و ابراهیم در آغاز تعزیه شهادت طفلان مسلم)
شها باشد دلم از بهر قتلت بی قرار امشب نه خود تنها به همراه نهنگ لجه سیما |
|
قدم بگذار در میدان برای کار و زار امشب هژبر جنگجو عباس کیوان اقتدار امشب |
(ابن سعد در آغاز تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
5- توجه به محور عمودی در نسخه ها: در کنار محور افقی در ابیات و تک مصراع های هر نسخه یک محور عمودی نیز بر تمام آن نسخه حاکم است. بدین صورت که میر انجم کوشیده است علاوه بر تنوع شخصیت یک ماجرا، محتوای آن داستان را از آغاز تا پایان با تمام فراز و فرودها با یک طرح مشخص روایت کند.
مثلاً طرح مجلس تعزیه شهادت حضرت مسلم (ع) این گونه است که کوفیان برای امام حسین (ع) نامه های بسیاری نوشتند و از امام خواستند تا به کوفه مشرف شوند و خلق کوفه را امامت کنند. امام حسین (ع) که با علم خود از نیت و بی وفایی آن مردم با خبر است، برای اثبات این حقیقت پسر عموی خود حضرت مسلم (ع) را به عنوان سفیر خویش به آنجا می فرستد. در ابتدا با استقبال بی سابقه کوفیان روبرو می شوند ولی ابن زیاد خیانت می کند و با فریب مردم کوفه و تنها گذاشتن حضرت مسلم، موجبات شهادت سفیر امام (ع) را فراهم می آورد. حضرت مسلم (ع) غریبانه و مظلومانه در شهر کوفه به شهادت می رسد.
تعداد شبیه خوانان این تعزیه 12 نفرند که عبارتند از: شبیه امام حسین (ع)، شبیه مسلم (ع)، شبیه طفلان، شبیه مختار، شبیه شریح، شبیه طوعه، شبیه پسر هانی، شبیه محمد اشعت، شبیه ابن زیاد، شبیه صیاد و سرانجام شبیه پسر طوعه.
6- مستند بودن متن نسخه های میر انجم: زبان گفتاری در تعزیه به دو شکل زبان «قال» و زبان «حال» است. بی شک آنجا که میر انجم از زبان «قال» بهره میگیرد، عمده تلاش وی در تعزیه های عاشورایی مصروف این نکته شده است که حقیقت دین و به خصوص وقایع قبل و بعد از ماجرای کربلا را به تصویر بکشد. اگر تمام مضامین متون نسخه های موجود را که با خط خود مرحوم میر انجم کتابت شده با تاریخ مطابقت دهیم، به این حقیقت پی خواهیم برد که در تمام درون مایه های نسخ کمترین انحرافی با واقعیت دیده نمی شود. برای همین است که در کنار شاهکار ادبی این آثار میتوان از بعد تاریخی نیز به این هنر خلاقه میر انجم استناد کرد اما آنجا که به زبان حال متوسل می شود، گاه عاطفه و احساس بر مستندات تاریخی غلبه دارد.
7- ساخت ترکیبات و اصطلاحات زیبا: هر چند اشعار میر انجم خود سندی است که بر وسعت دایره واژگان او در محدوده زبان فارسی، عربی و اصطلاحات علمی و حتی گویش های محلی گواهی میدهد اما خود او نیز گاه و بی گاه به دنبال این است که با قدرت تخیل و اندیشه خویش واژگان و ترکیبات جدیدی را به کار برد. در ذیل نمونههایی از این گونه واژه ها و ترکیبات می آید:
بشکند دستی که دندانت شکست |
|
زین مصیبت بر دلم پیکان نشست |
(حضرت علی (ع) در تعزیه شهادت حر)
سخت می ترسم مبادا آن که در بازار حشر |
|
گردم اندر سود و نقصان سنگ دکان یزید |
(ولید در تعزیه حجه الوداع و هجرت مدینه)
باید که ترک مسلم و آیین وی کنی |
|
باید کمیت عزت او را تو پی کنی |
(محمد اشعت در تعزیه شهادت مسلم (ع))
8- تخلص: میر انجم در اکثر قریب به اتفاق نسخ تعزیه خود با به کار بردن واژه «انجم» به شیوه ای ماهرانه شعر خود را امضاء می کند. گاه در برخی نسخه ها بیش از یک بار از اسم شعری «انجم» بهره میگیرد؛ مثلا در هر یک از تعزیه های حر و علی اکبر (ع) پنج بار استفاده کرده است:
ذکر انجم شده هر وقت به هر صبح و مسا |
|
که شفاعت بکنی جرم و گناهان مرا |
(ابن سعد در تعزیه شهادت حضرت قاسم (ع))
عطا کن به انجم تو اجر جمیل |
|
نصیبش نما آبی از سلسبیل |
(سعید در تعزیه پسر فروختن)
جن و ملک به ماتم من نوحه گر ببین |
|
سیلاب اشک دیده انجم به بارش است |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت علی اکبر (ع))
9- همخوانی وزن و قافیه اشعار در فرد نسخه ها به صورت زنجیره ای: در غالب فرد نسخه های مجالس تعزیه میر انجم، مکالمات آغازین مجلس تعزیه که میان شبیه خوانان مطرح می شود، هم وزن و هم قافیه اند. یکی از روش های استناد به نسخ مجالس تعزیه میر انجم در شناسایی از دیگر زمینه های موجود در ایران پایبندی به این شیوه سخن پردازی است.
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت علی اکبر (ع))
ای فلک تا به کی از دست تو آزار کشم |
|
نتوانم که دگر طعنه ز اشرار کشم |
زینب بلافاصله بعد از فرد نسخه امام می خواند:
ای فلک تا به کی این آه شرربار کشم |
|
چند ظلم و ستم از فرقه اشرار کشم |
سکینه بعد از فرد نسخه زینب می خواند:
ای خدا طفلم و از تشنگی آزار کشم |
|
از غم اصغر خود آه شرر بار کشم |
10- فهرست وار بودن مجالس تعزیه میر انجم: ظرافتی که در مجالس میر انجم به کار برده شده است این است که گاه در پایان هر فرد نسخه شروع فرد نسخه بعد مشخص می شود. این، کار معین البکاء را آسان می سازد. در قسمتی از مکالمات تعزیه شهادت امام حسین (ع) آمده است:
زینب (بیت آخر):
شه اگر کشته شود با حرم شه چه کنم |
|
شهربانو که غمش بر دل سوزان من است |
شهربانو (بیت آخر):
آه از آن دم که مبارز طلبد |
|
شمر غدار که جلاد جوانان من است |
شمر (بیت آخر):
پسر شیر خدا بغض تو در جان من است |
|
خون تو سر خط ری حجت جرجان من است |
11- استفاده از بحر طویل عامیانه (صد کلامی): «بحر طویل ها که بنا به خاصیتشان اغلب روایی هستند و به تبیین واقعه می پردازند و از زبان یکی از شخصیت ها بیان می شوند، لحنی تپنده و حالتی رجزگونه دارند. تصویرهای ارائه شده در آن ها که پی در پی نو می شوند، مخاطب را غافلگیر و او را مجذوب می کند. طنطنه کلام در بحر طویل ها، به همراه موسیقی قافیه که در آن ها اتفاقی اما حتمی است، حادثه را شکوهمند جلوه میدهد» (کافی، 1388: 377). بیشترین استفاده از بحر طویل های به دست آمده در فرد نسخه های موجود میر انجم در مجالس تعزیه های رزمی است
نمونههایی از بحر طویل عامیانه: ای خور چرخ فتوت، در دریای مروت، گل گلزار کرامت، ثمر نخل جلالت، گهر بحر سخاوت، اسد بیشه صولت، مدد بازوی شوکت، پسر شاه ولایت، بگشا چشم و نشان خشم و نشین بر سر اورنگ جلالت (شمر در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
ای خطا زاده مردود دغازاده ذی الجوشن مردود ستمگر، به حق خالق اکبر، به حق قبر پیمبر، به حق ساقی کوثر، به حق پهلوی بشکسته زهرای مطهر، به حسن ماه منور، به حسین شافع محشر، گر تو را آمده لشکر، ز ختا و ختن و مکه و مصر و حلب و شام و ...
(حضرت عباس (ع) در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
درونمایه های مجالس تعزیه میر انجم
کلیّت درونمایه های موجود در مجالس تعزیه های میر انجم بر اساس عنوان هر مجلس در محور عمودی مشخص است. بیشتر درونمایه ها بر محور مرثیه می چرخد. «مرثیه از نظر ماهیت جزو ادبیات غنایی است زیرا شاعر در آن احساسات و عواطف خود را بیان می کند. مرثیه در ادب فارسی سابقه دیرین دارد و در نخستین دوران شعر فارسی، یعنی دوران رودکی دیده می شود و هم امروز هم در آثار شاعران معاصر رواج دارد» (شمیسا، 1374: 221). عمده مرثیههای موجود در نسخه های تعزیه میر انجم درباره شخصیت های دینی به خصوص امام حسین (ع) و یارانش است. علاوه بر مرثیه در درون این نسخ با درون مایه های دیگری نیز روبرو می شویم که در این بخش به پاره ای از آنها به همراه نمونههایی از هر کدام اشاره می شود:
1- شفاعت
مخور غم، تو را یار و یاور منم |
|
شفیع تو در روز محشر منم |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت حر)
خون می رود ز دیده انجم از این جفا |
|
دارد امید آن که شفاعت کنم ورا |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
2- مشورت
الا ای شمر یکدم مشورت کن عقل دانا را |
|
رها کن از کف خود دامن این جهل ترسا را |
(شمر در تعزیه شهادت علی اکبر (ع))
امشبی را مهلتی ده تا نمایم مشورت |
|
تا به فردا حق که را بر فرق افسر مینهد |
(ابن سعد در تعزیه شهادت حر)
خوش بود مشورتی با سپه خویش کنم |
|
که از این شور به من نکته نمایان آید |
(حر در تعزیه شهادت حر)
3- شهادت
چه هست شوق شهادت تو را ایا مضطر |
|
بیا نظاره نما جای خویشتن بنگر |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت حر)
چون شدم بهر شهادت مستقیم |
|
قلت بسم الله الرحمن الرحیم |
(قاسم (ع) در تعزیه شهادت قاسم (ع))
بلی امروز دریابم اگر فیض شهادت را |
|
شود فردا مرا ممکن تمنای شفاعت را |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت عباس (ع))
4- شکر
شکر خدا هر آنچه طلب کردم از خدا |
|
شد بر سریر ملک ولایت مقام ما |
(ابن زیاد در تعزیه شهادت حر)
دیگر نماند غم به دل من هزار شکر |
|
یاران زنید سکه دولت به نام ما |
(ابن زیاد در تعزیه شهادت حر)
شکر خدا که حر ز حسین کامیاب شد |
|
در کربلا ز جمله شهیدان حساب شد |
(حر در تعزیه شهادت حر)
صد شکر گشتم مقبول درگاه |
|
کامم روا شد الحمدلله |
(حضرت علی اکبر (ع) در تعزیه شهادت علی اکبر (ع))
5- علم لدنی امام
نگویی نیستم ز اسرار آگاه |
|
امام آگه ز ماهی هست تا ماه |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت مسلم)
قسم به حق خدایی که کرده کشف رموز |
|
مراست علم که خواهم شهید شد به چه روز |
(امام حسین (ع) در تعزیه حجه الوداع، هجرت مدینه)
به فردا اندر این دشت بلا خیز |
|
سرم گردد جدا از خنجر تیز |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت عباس (ع))
6- ایثار و از خود گذشتگی
خداوندا به آن عهدی که از روز ازل کردم |
|
گذشتم از سر و جان با همه یار و تبار امشب |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت عباس (ع))
گر اذن دهد شاه شهیدان به برادر |
|
تا جان کنم ایثار شهنشاه ملک فر |
(حضرت عباس (ع) در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
7-توکل
ای قبله حاجات، توکلت علیک |
|
جان گفته قبول درگهت را لبیک |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت حر)
اگر این حنجر نازک تر از گل را کشی خنجر |
|
توکلت علی الحی الذی من شأنه سبحان |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
8- حیرت
می روی ای حر که بندی راه بر سبط رسول |
|
در میان جنت و دوزخ یکی را کن قبول |
(حر در تعزیه شهادت حر)
از چه باشد بر دلت واهمه و بیم و هراس |
|
از غم کیست چنین مضطرب و حیرانی |
(مصعب در تعزیه شهادت حر)
چرا غم در دلت جا کرده بهر چیست حیرانی |
|
هنوز ازرق نمرده دارد اینک در بدن جان را |
(ازرق در تعزیه شهادت قاسم (ع))
9- اطاعت و فرمانبرداری
غم عباس اگر چه دل خراشد |
|
نپیچم سر ز حکمت هر چه باشد |
(حضرت زینب (س) در تعزیه شهادت حر)
دهد اذن جنگم اگر شهریار |
|
برآرم ز خیل سپاهت دمار |
(حضرت عباس (ع) در تعزیه شهادت حر)
گر اذن داشتم ز حسین شاه تاجدار |
|
می شد سر تو طعمه شمشیر آبدار |
(حر در تعزیه شهادت حر)
10- صبر
بستان ز من تو پیرهن ای شاه کم سپاه |
|
در هر بلیه صبر به زینب دهد خدا |
(فضه در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
اگر چه داغ عباس است دشوار |
|
ولیکن صبر خواهم کرد ناچار |
(زینب (س) در تعزیه شهادت حر)
دارم وصیتی به تو کز بعد قتل من |
|
باشی صبور گر چه به طبع تو ناخوشم |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت علی اکبر (ع))
11- رضا
رضا گشتم که خونم در زمین کربلا ریزد |
|
رضا گشتم شود زینب اسیر اشقیا یا رب |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
راضی ام بند ز بندم بنمایید جدا |
|
نزند تیر به این مشک کس از بهر خدا |
(حضرت عباس (ع) در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
12- تلفیق حماسه و عرفان
در مجالس تعزیه میر انجم پیوند اغلب عشق و حماسه با زبانی تپنده و گرم و با نگاهی عرفانی به واقعه عاشورا که سبب جذابیت محتوا می شود، به چشم می خورد:
مژده ای باد صبا فصل گلستان من است |
|
این طراوت ز گل و سنبل و ریحان من است |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
نوشته جسم اکبر را کنم صد پاره از خنجر |
|
که تا لیلا شود مجنون به دشت کربلا امشب |
(ابن سعد در تعزیه شهادت عباس (ع))
مطرب بساز ساز مخالف که در عراق |
|
شهناز را قرابه در این جام در رسید |
(ابن زیاد در تعزیه شهادت حر)
وقت آن است که نوشم می مستانه یار |
|
جان شیرین به سوی یار وفادار کشم |
(امام حسین (ع) در شهادت علی اکبر (ع))
13- رجعت
«رجعت از معتقدات ضروری شیعه امامیه است که از آن معنای بازگشت به دنیا را افاده می کنند. البته منظور از این بازگشت، نه بازگشت ارواح و اجساد در آخرت بلکه بازگشت آنها به دنیا پس از مرگ و پیش از آخرت است» (صدر حاج سیدجوادی و همکاران، 1375: 180)؛ مثلا در تعزیه «پسر فروختن» از جمله مجالس تعزیه قدمگاه انجم، حضرت فاطمه زهرا (س) 8 بار و امام حسین (ع) 18 بار حضور پیدا می کنند و خود سخن می گویند یا در تعزیه طفلان مسلم از همین مجموعه حضرت علی (ع) 22 بار و در تعزیه حضرت عباس (ع) همین مجموعه حضرت علی (ع) 2 بار حضور می یابند و در تعزیه حجه الوداع (هجرت مدینه) نبی مکرم اسلام با 2 بار حضور خود در همین مجموعه سخن می گویند.
زمین ماریه بس دلپذیر می آید |
|
صدای غرش هفتاد و دو شیر می آید |
(حضرت علی (ع) در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
14- حضور نیروهای ماورایی در اغلب تعزیه های میر انجم
در تعزیه شهادت امام حسین (ع) در قدمگاه انجم، جبرئیل 12 بار و میکائیل 9 بار حاضر می شوند و بر اساس فرد نسخه خود سخن می رانند.
ایا گروه ملائک به حکم لم یزلی |
|
روید سوی عزاخانه حسین علی |
(جبرئیل در تعزیه پسر فروختن)
ای حسین بن علی این دشت دشت کربلاست |
|
این مکان وعدگاه عهد و پیمان شماست |
(هاتف در تعزیه شهادت حر)
مژده بادت به جنان ای حر پاکیزه سرشت |
|
حوریان منتظر وصل تو در باغ بهشت |
(هاتف در تعزیه شهادت حر)
روم این دم به درگاهی که جبریلش بود دربان |
|
به خرگاهی که خاکش لؤلؤ شهوار می گردد
|
(شمر در تعزیه شهادت قاسم (ع))
برو عباس آسایش کن از رنج سفر امشب |
|
که دارد پاس جبریلم ز هر شب بیشتر امشب
|
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
15- توجه به نقش پدیده ها و حیوانات
ز هر سو بنگرم سنگ و کلوخ و جمله اشیاء |
|
بشارت بر بهشتم می دهند حکمت چه باشد آه |
(حر در تعزیه شهادت حر)
ایا شمشیر شد وقتی که سیرابت کنم از خون |
|
اگر چه تشنگی بهر غریبان ممکن است امشب |
(حضرت عباس (ع) در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
16- توصیف آرایش نظامی و به کار بردن اصطلاحات رزمی
سمت یسار علی اکبر گرفته تنگ |
|
شیر از نهیب او بنهد روی در فرار |
(شمر در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
خبردار لشکر که اکبر رسید |
|
به کف تیغ مانند حیدر رسید |
(شمر در تعزیه شهادت حضرت علی اکبر (ع))
حمله کنید ای سپه دور خیام حسین |
|
فوج عدو از یمین خیل گروه از یسار |
(ابن سعد در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
17- توجه به پوشش جنگی
چو درع دلیری بپوشم به تن |
|
شود زهره اش آب صد اهرمن |
(حر در تعزیه شهادت حر)
من سلاح رزم پوشم بر بدن
|
|
قامت آرایم به تشریف کفن |
(حضرت قاسم (ع) در تعزیه شهادت حضرت قاسم (ع))
18- حمیّت و مردانگی
ببین این ظلم کردن، جنگ کردن سبط احمد را |
|
مروت می پسندد یا رضا جویی یکتا را |
(شمر در تعزیه شهادت علی اکبر)
چه شد حمّیت ای غرقه خون برادر من |
|
که من نشسته تو خوابیده ای برابر من |
(امام حسین (ع) در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
از حمّیت به خدا گریه امانم ندهد (حر در تعزیه شهادت حر)
19- استحلال
ای معلم حق ذات ذوالجلال |
|
کن حقوق خود به فرزندم حلال |
(سعید در تعزیه پسر فروختن)
حلالم کن ای مادر خون جگر |
|
هر آن شیر دادی به من در سحر |
(ابراهیم در تعزیه پسر فروختن)
20- استخاره
پس ای جناب بکن استخاره بر قرآن |
|
ببین که چیست در این باب حکمت یزدان |
(محمد حنفیه در تعزیه حجه الوداع (هجرت مدینه))
اگر دل تو بد است زین سفر ز من بشنو |
|
تو از کلام بکن استخاره ای زینب |
(حضرت زینب (س) در تعزیه حجه الوداع (هجرت مدینه))
21- سنت پردازی
مجالس تعزیه میر انجم در واقع دایره المعارفی از سنت های بومی- محلی و ایرانی است. در این بخش به نمونههایی از این سنت پردازی اشاره می شود.
بود رسم ای برادر جان ز احسان |
|
مسافر بگذرد از زیر قرآن |
(صفیه در تعزیه شهادت حضرت حمزه (ع))
زینب آمد جان بر افشانی کنید |
|
گوسفند و بره قربانی کنید |
(امام حسین (ع) در تعزیه حجه الوداع (هجرت مدینه))
گر خدا این یک پسر را از من نگیرد یا حسین |
|
شمع ها روشن به هر محراب و منبر می کنم |
(ام لیلا در تعزیه شهادت حضرت علی اکبر (ع))
به شب های جمعه به قبرم گذر کن |
|
ز اخلاص حمدی به قبرم بخوانی |
(حضرت علی اکبر (ع) در تعزیه شهادت حضرت علی اکبر (ع))
سپند افکنم من در آتش عزیزم |
|
یقین می روی ای برادر ز دستم |
(سکینه در تعزیه شهادت علی اکبر (ع))
در پایان این قسمت علاوه بر ویژگی های مذکور مجالس تعزیه میر انجم به ویژگی های دیگر نیز باید اشاره کرد؛ از قبیل تنوع اوزان عروضی در هر مجلس تعزیه، شیوه سوال و جواب ها، استفاده از تک مصراع های سه نفری و پنج نفری. درباره درونمایه های آن نیز می توان به مواردی همچون اعتقاد به سرنوشت، معجزه، خواب، معرفی کامل شخصیت ها و توصیف آنها، خوداتهامی دشمنان، اعتقاد به قیامت، تفکر، توسل، آموزش سبک زندگی اسلامی، وصیت و ده ها موضوع دیگر اشاره کرد که خود بحث درازدامنی است. در کنار این بررسی ویژگی های دستوری مجالس تعزیه مذکور خود می تواند زمینه ساز تحقیقی مفصل باشد.
زبان تعزیه های میرانجم
یکی از عناصر مهمی که موجب پیدایش شعر می شود زبان است. زبان به تعبیری مجموعه واژگان و جمله هایی است که در محور همنشینی و بر اساس خوانده ها و شنیده ها و متناسب با ضرورت معنی از سوی شاعر به کار گرفته میشود و همین عامل شاعر را از شاعران دیگر متمایز می کند. آنچه به صورت متعارف به عنوان زبان از آن یاد می کنند عبارت است از انتقال اطلاعات و یافته های ذهنی بیشتر به وسیله آواهای صوتی که در دستگاه آوایی و صوتی انسان ساخته می شود و از اجزا و نظام خاص برخوردار است. این وسیله تفهیم و تفاهم بشری دو عنصر اصلی و محوری «آواهای صوتی» و «اجزای نظام یافته» دارد. زبان ابزار کار شاعر به حساب می آید و شاعر با زیبایی آفرینی در زبان، شعر را به وجود می آورد.
باید دانست که ارزش واقعی شعر در جوهر و ذات آن است و جوهر شعر نیز همان احساس و عاطفه است که با زبانی خاص بیان می شود. به قول محمود فتوحی «زبان» سه لایه بیرونی، میانی و هسته دارد که لایه بیرونی محل ظهور صنایع لفظی بدیعی، لایه میانی محل ظهور صنایع معنوی و ایماژها و هسته زبان محل ظهور معناست (فتوحی، 1389: 78 به بعد).
زبان در یک نگاه به دو دسته «خبری» و «عاطفی» تقسیم می شود. در شعر زبان عاطفی مطرح است زیرا در این شیوه، شاعر عواطف و احساسات سرشار خود را هر چه بیشتر و ملموس تر می سازد و در تعزیه این زبان عاطفی بسیار ساده است ولی این سادگی به هیچ وجه ناقض ارزش و اعتبار کار شاعران تعزیه نیست چرا که این زبان ساده در کنار لحن حماسی تعزیه ها، به خصوص تعزیه های عاشورایی، شکوه حماسی به آنها بخشیده است. وجود واژه های ساده، نحو ساده، جمله های کوتاه، تعبیرات رایج، مثل های پرکاربرد و آشنا، تشبیهات و استعارات ساده و روشن و عدم استفاده از آرایه های دشوار و ترفندهای غریب هنر شاعری میر انجم را نشان می دهد. سادگی زبان او از همان نوعی است که عوام می فهمند و خواص بر آن صحّه می گذارند بنابراین شعر او می تواند نمونه یک اثر بلیغ باشد. دانش ادبی و اطلاعات او در زمینه فرهنگ عوام و زبان آن ها به این سادگی و ظرافت کمک بیشتر می کند. در تحلیل زبان شعری تعزیه های میر انجم از چهارچوبی که «پورنامداریان» در کتاب «سفر در مه» ترسیم کرده است استفاده شده است. بر همین اساس ویژگی های زبان تعزیه های به شکل زیر خواهد بود:
دایره لغات
از آنجا که میر انجم با فرهنگ و زبان توده مردم از یک سو و آثار نظم و نثر گذشتگان زبان فارسی از سوی دیگر آشنایی داشته، این امر سبب تنوع در واژههای نسخ «قدمگاه انجم» شده است. در زیر به پاره ای از این واژه ها اشاره می شود:
1- لغات امروزی
خوش آمدید به بزم مصیبت ای یاران |
|
غبار مقدمتان کحل دیده گریان |
(سعید در تعزیه پسر فروختن)
واژههای قهوه، قند و قلیان از لغات امروزی هستند که در نمونههای بالا به کار رفته است.
2- کاربرد واژههای بیگانه از قبیل واژههای عربی و ترکی در تعزیه
حق تعالی حاکم و من بایع و تو مشتری |
|
مجتبی را ضامن و شاهد پیمبر می دهم |
(مادر حضرت قاسم (ع) در تعزیه شهادت حضرت قاسم (ع))
برادر قسمت ما را نوشته منشی قدرت |
|
قضا قاضی قدر حاکم بشر آماده قسمت |
(حضرت زینب (س) در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
ابن سعد بی مروت داد و بیداد ایلدون |
|
نور چشم احمد مختار ناشاد ایلدون |
(غلام ترک در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
از مشعل انجم شده افلاک معطر |
|
رفتم به خیام پسر ساقی کوثر |
(شمر در تعزیه شهادت حضرت عباس (ع))
عمده واژههای بیگانه رایج در تعزیه به عربی است. دلیل آن هم قطعاً منابع و مستنداتی بوده است که به زبان عربی در اختیار این نسخه نویس قرار داشته است. کمترین میزان نیز لغات واژههای عبری است که جز چند اسم پیامبر و تعدادی شهر چیز دیگری در نسخه های تعزیه دیده نمی شود.
3- لغاتی که بیشتر رنگ قدیمی دارند.
این لغات امروز تقریباً در زبان مردم به خصوص در زبان گفتار از رواج افتاده اند و بخش قابل توجهی از لغات تعزیه را شامل می شوند:
طرح زرین افسرم الحال کیفر می شود |
|
اشعب بختم اگر الحال صرصر می شود |
(حارث در تعزیه شهادت طفلان مسلم)
روزی که بر سمند سبک پی شود سوار |
|
شمشیر بر میان و به سر خود زرنگار |
(حر در تعزیه شهادت حر)
ز رعد کوس، برق تیغ باران خدنگ امروز |
|
پدید آرم از این بیغوله محشر خیز طوفان را |
(ارزق در تعزیه شهادت حضرت قاسم (ع))
واژههای اشعب، صرصر، خود، ابلق، فرقدان، کوس، خدنگ، بیغوله و سنان در کنار واژههای دیگری از قبیل الم، برج، کین، سبو، خیل، جبین، ساغر، نیام، سلسله، کمند از جمله واژههای پرکاربرد در این مجموعه به حساب می آیند.
ترکیبات
ترکیبات موجود در متن تعزیه ها که شامل ترکیب های وصفی و اضافی است، گاه متعلق به آثار گذشتگان است که میر انجم به کار گرفته و تا حدودی احیا گردیده و بعضاً نیز از زبان مردم گرفته شده یا ساخته خود ایشان است. ترکیباتی از قبیل شه شریف نسب، شه یوم الحساب، شاه مشرقین، شاه جم خدم، شهنشاه لافتی، شاه لوکشف، شه سپهر وقار، پادشاه کشور رنج و محن، شه اوتاد، پادشاه کشور دین، شه یاسین افسر، شه گردون سریر، شه عرش وقار و ده ها نمونه دیگر را به شکل استعاری یا وصف درباره شخصیت های دینی و به خصوص امام حسین (ع) به کار گرفته است. علاوه بر موارد بالا به نمونههای زیر که در قالب ترکیب های وصفی و اضافی اند نیز می توان اشاره کرد.
فلک دیدی چه کردی با غریبان |
|
چه کردی با دل محنت نصیبان |
(حضرت مسلم در تعزیه شهادت مسلم)
غزال شیرمست من شدی بیرون ز دست من |
|
شه یزدان پرست من تو را سردار فرمود |
(حضرت زینب (س) در تعزیه شهادت امام حسین (ع))
گر خدا ناکرده روی آری به جنگ |
|
شیشه عمرم کنون آید به سنگ |
(حضرت زینب (س) در تعزیه شهادت حضرت قاسم (ع))
افعال
فعل های این مجموعه به دو بخش کلی تقسیم می شود. دسته اول شامل فعل هایی است که در زبان فارسی امروز رواج دارد و دسته دوم فعل هایی که در زبان امروز به خصوص زبان گفتاری از رواج افتاده و به ندرت به کار می رود و بیشتر به زبان تکلم و نثر گذشته است. این فعل ها به شکل ساده، پیشوندی، مرکب و عبارت های فعلی در تعزیه کاربرد دارند که در نمونههای زیر می توان پاره ای از آنها را مشاهده کرد:
برچین ز برم سفره و بردار تو خوان را |
|
بردار نخواهم خورم این درد گران را |
(حارث در تعزیه شهادت طفلان مسلم)
سر بسای ای حر به پای رحمهه للعالمین |
|
هم کله بر آسمان فرسای هم سر بر زمین |
(حضرت عباس (ع) در تعزیه شهادت حر)
نتیجه
از بهترین مجموعه های تعزیه در ایران می توان به آثار میرزا محمد روحانی متخلص به میر انجم اشاره کرد. نسخه های هفتاد و پنج گانه مجالس تعزیه او همگی به شعر است. اشعار وی به سه دسته «ساده و روان»، «خوب و متعارف» و «عالی و فخیم» تقسیم می شود و بیشترین اشعارش خوب و متعارف هستند. مضامین شعری وی متنوع است و تضمینهایش از قرآن و شاعران بزرگی مثل مولوی و حافظ حاکی از میزان شناخت و تسلط وی به معارف و ادبیات است. زبان عاطفی اش با تمام سادگی و عامه فهمش، حماسی است. دایره لغاتش گسترده است و در کنار واژه های فارسی از لغات عربی و ترکی نیز بهره می برد. در ترکیبات وصفی و اضافی به آثار بزرگان ادب نظر داشته است اما کم نیستند ترکیبات بدیعی که در اثر توانمندی های فکری و هنری وى ایجاد شده اند. با بررسی دقیق مجالس تعزیه میر انجم به این واقعیت می رسیم که نه وی انسانی کم سواد و ساده است و نه اشعار فاقد ارزش ادبی بلکه وی آگاهانه با آفرینش تصاویر شعری به نقاشی کلمات پرداخته تا بتواند به شکل عاطفی میان عالم درون و برون خویش و مخاطب پیوندی همه جانبه برقرار کند.