بررسی و تحلیل ساختمان جمله در بوستان سعدی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه شیراز

2 شیراز

چکیده

افصح المتکلمین، سعدی شیرازی، از بزرگ‌ترین ارکان ادب پارسی است. نقادان ِسخن از قدیم شیوه‌ هنری وی را سهلِ ممتنع نامیده‌اند. عنوانی متناقض‌نما که نه تنها نکته‌ای بر خواننده نمی‌گشاید بلکه او را در ابهامی بیش‌تر فرو می‌بَرد. از آن جا که برای پی بردن به راز و رمز زبان شگفت­انگیز وی راهی جز بررسی علمی و موشکافانه‌ آثار وی نیست، به همین سبب بر آن شدیم تا ساختمان جمله‌های بوستان را به شکلی کاملاً علمی و آماری بررسی نماییم. بدین منظور 1100 بیت از بوستان را که از مهم‌ترین آثار شیخ اجل است، به عنوان جامعه‌ آماری از متن برگزیدیم و از دیدگاه «ساختمان جمله» بررسی نمودیم و پس از آن به مستقیم یا غیر مستقیم­بودن جمله­ها پرداختیم. مبانی نظری و تعاریف اصطلاحات را از کتاب «جمله و تحول آن در زبان فارسی» فرشیدورد برگرفته‌ایم که به نسبت دیگر دستورنویسان، با حوصله‌ بیش‌تری بدین موضوع پرداخته است. 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Investigation and Analysis of Sentence Structure in Sa’di’s Bustan

نویسندگان [English]

  • akbar sayadkoh 1
  • hasan dastmouze 2
1 University of Shiraz
2 University of Shiraz
چکیده [English]

Sa’di Shirazi is one of the pillars of Persian literature. From long ago, the critiques have called his artistic manner the simple prose; a paradoxical title that not only reveals the reader no point but also confuses him more. Since there is no way to understand the mystery of his wonderful language other than scientific and detailed analysis of his works, this paper aims to investigate the structure of Bustan’s sentences via a scientific and statistical method. Doing so, 1100 verses of Bustan which is one of the most important works of him were selected as the statistical sample. Then, they were studied regarding sentence structure and, finally, divided into direct and indirect ones. The theoretical foundations and the definition of terms in this study were borrowed from “The Sentence and its Evolution in Persian Language” by Farshidvard who has investigated this issue more deeply than other grammarians. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Bustan
  • sentence
  • the logic of prose
  • old and new information
  • direct and indirect sentences

مقدمه

شاعران برای انتقال اندیشه‌ها و عواطف خود به مخاطب و برانگیختن احساسات خواننده‌ای که سال‌ها و فرسنگ‌ها با او فاصله دارد، نیاز به تسلط کافی بر زبان دارند تا به کمک آن بتوانند از محدودیت‌های وزن و قافیه بگذرند و بر تأثیر سخن خود بیفزایند.

 برای دست‌یابی به مقصود یک شاعر یا نویسنده، باید زبان او را شکافت و از حصار زبان او گذشت. کمتر‌ زبانی در جهان وجود دارد که به اندازه‌ زبان فارسی تنوع بافت کلامی داشته باشد. شفیعی کدکنی معتقد است که: «وسعت و گسترشی که نحو ِزبان فارسی به خصوص از نظر جای کلمات در جمله دارد، شاید در کمتر زبانی وجود داشته باشد» (شفیعی کدکنی، 1383: 224). کوروش صفوی نیز برای جمله‌ای نظیر: « او کتاب را برای من خرید» 24 آرایش در نظر می‌گیرد(صفوی، 1373: 1/228). این تنوع ساختمانی یا به عبارت دیگر توانمندی­های شگفت­انگیز بالقوه­ زبان فارسی، فرصتی طلایی برای شاعران بزرگی چون فردوسی، سعدی، حافظ ایجاد کرده است.

سعدی شیرازی از بزرگ‌ترین شاعرانی است که توانمندی او در به کاربردن گونه‌های مختلف زبان و استفاده‌ از ساختمان‌های متنوع نحوی زبانزد است. بدون شک نزدیک‌کردن زبان شعر به زبان‌ گفتاری روزمره، یکی از مهم‌ترین رموزی است که سعدی توانسته است به وسیله‌ آن مخاطبان خود را قرن‌ها به دنبال خود بکشاند. در حوزه‌ زبان، چیرگی او بر نهفته‌های زبان فارسی بی­نظیر است. انعطاف شگفت‌انگیز کلام او تا حد فهم عوام، پایبندی وی در بسیاری از موارد به شکل مستقیم ارکان نحوی یا منطق نثر، فشردگی‌ها و گستردگی‌های هنری و دلایل متعدد دیگر، از رازهای صدرنشینی او در بسیاری از حوزه‌های هنری و زبانی است.

صیادکوه معتقد است که «در ساختار زبان سعدی، چه نثر و چه نظم، اجزای کلام اغلب سر جای دستوری خود نشسته­اند و تقدیم و تأخیر زیادی در ارکان سخن روی نداده است به­گونه­ای که گاه با اندک جابه­جایی، سخن به شیوه­ نثر مستقیم درمی­آید و این یکی از وجوهِ سهل ممتنع بودن زبان سعدی قلمداد می­شود» ( صیادکوه، 1386 :154 با اندکی تصرف) همه‌ فارسی‌دانان، سعدی پژوهان و هر کسی که در اشعار شیخ اجل اندک تفرجّی کرده، ستایش­گر ِزبان و شیوه‌ بیان او است. تقریباً در هر کتاب یا مقاله‌ای که درباره سعدی نگاشته شده، با هر موضوعی، چه اخلاقی، چه اجتماعی، چه تجزیه و تحلیل حکایت‌ها، چه بررسی دیدگاه‌های سیاسی او و ... به زبان سحرآمیز و شیوه‌ بیان متفاوت سعدی اشاره شده است. در فهرست ریزموضوعی کتاب­های منتشر شده در پیوند با سعدی که اخیرا به چاپ رسیده است، به مدخل­های فراوانی برمی­خوردیم که با این مطلب پیوند دارد(حسن لی، 1391). همین امر بیش‌تر ما را به انجام این پژوهش ترغیب نمود. بدین منظور از میان آثار متعدد شیخ اجل، بوستان را که یکی از امهات کتب ادبی زبان فارسی است، برگزیدیم. باشد که با بررسی ساختمان جمله‌های آن تا اندازه‌ای به راز و رمزهای نحوی زبان سعدی و کارکرد آن پی ببریم و گوشه­ای از اسرار وی را دریابیم.

ما در بررسی ساختمان جمله‌ها در بوسـتان سعدی، نه برآنیم و نه توانایی آن را داریم که دستور زبان و ساختمان نحوی زبانی وی را نقد کنیم؛ چه، سخنِ او معیار سنجش زبان فارسی است و نوشته‌های فارسی‌نویسان و اشعار پارسی‌گویان در ترازوی کلام او سنجیده می‌شود. هدف ما فقط ارائه‌ طرحی جامع- در حد توان- از ویژگی‌های دستوری ِکلام او و هم‌چنین میزان استفاده‌ او از ظرفیت‌های زبان فارسی و کشف ِالگوها و قالب‌های مورد استفاده‌ او در ترتیب اجزای جمله‌ها است. بدین منظور نخست بر اساس الگوهای جمله در زبان فارسی، جمله‌های بوستان را سنجیده­ایم و نتایج را در قالب نمودار ارائه داده‌ایم. پس از آن، جمله‌ها را از نظر مستقیم و غیرمستقیم بودن و به نسبت رکن جابه‌جا­ شده، دسته بندی کردیم و نتایج به­دست­آمده را در قالب نمودارهایی ارائه کردیم.

مبانی نظری و تعاریف این پژوهش بر اساس کتاب «جمله و تحول آن در زبان فارسی» اثر خسرو فرشیدورد است ولی در برخی موارد –بر حسب نیاز- به آثار دستورنویسان دیگر نیز استناد شده که مأخذ آن­ها ذکر گردیده است.

 

1 – بررسی و تحلیل گونه­های جمله و بسامد آن­ها در بوستان سعدی

به دلیل تعدد و گسترگی تعریف جمله در کتاب­های دستوری، اینجا نظر دو تن از دستورنویسان را ذکر می کنیم:

خیام پور جمله را چنین تعریف کرده است: « جمله، مجموعه کلماتی است که مقصودی را برساند یعنی دارای اسنادی باشد که ذاتاً تام است خواه نقض عَرضی داشته باشد یا نه» (خیّامپور، 1388 :18 ).

 فرشیدورد جمله را چنین تعریف کرده است: «جمله صورتی است از زبان که دارای آهنگی خاص و درنگی پایانی و معنایی کامل باشد و در ساختمان صورت زبانی وسیع‌تری به کار نرود» (فرشیدورد، 1378:  85)

1-1- الگوی جمله‌ها‌ در زبان فارسی

واژگان یک زبان مواد اولیه‌ آن زبان هستند. اهل هر زبانی برای این که اندیشه‌های خود را  به شکل گفتار و در قالب زبان به مخاطبان خویش ارائه نمایند، برای هر رکن از ارکان سازنده‌ کلام، جایگاه نحوی خاصی در نظر می­گیرند و واژه‌ها را با توجه به نقش دستوری آن‌ها در کنار هم می‌چینند. فارسی‌زبانان نیز بر اساس قواعد خاصی، واژگانِ یک جمله را در کنار یکدیگر قرار می‌‌دهند. اگرچه بسیاری از عوامل زبانی و بلاغی در چینش نحوی واژگان تأثیر می‌گذارد و موجب تقدیم و تأخیرهایی در همنشینی اجزای کلام می‌شود ولی قاعده‌ کلی در جمله‌های عادی چنین است که: «ابتدا مسندٌالیه می­آورند سپس وابسته‌ فعل، بعد فعل را. مانند: ابن سینا دانشمند بود» (فرشیدورد، 1378 : 92 ).

فرشیدورد برای جمله­های بسیط فارسی 21 الگوی ساختمانی جمله قائل است. ما در این جا الگوهایی را آورده­ایم که در بوستان سعدی به کار رفته­اند و از آوردن الگوهایی که در بوستان به کار نرفته اند، چشم­پوشی کرده­ایم:

 1- مسندٌالیه + مکمل ( مسند ) + فعل ربطی لازم.

2- مسندٌالیه + فعل تام لازم.

3- مسندٌالیه + مفعول رائی + فعل تام متعدی. 

4- مسندٌالیه + مفعول رائی + مفعول دوم + فعل متعدی دو مفعولی.

5- مسندٌالیه + فعل مجهول.

6- مسندٌالیه + مفعول+ مکمل (مسند) + فعل ناقص متعدی (فرشیدورد، 1378 : 141-116).

البته هر کدام از این طرح ها، کوتاه‌ترین جمله در نوع خود هستند. این طرح‌ها را می‌توان با افزودن قید و متمم و

نیز با آوردن صفت، مضاف ٌالیه، بدل، معطوف و تأکید و ... گسترش داد.

 

2- شیوه­ پژوهش

برای به انجام رساندن این پژوهش، 1100 بیت از بوستان سعدی را برگزیدیم تا جامعه­ آماری تشکیل دهیم. آن­گاه جمله­های به کار رفته در این بیت­ها را استخراج و بر اساس الگوهای به کار رفته، آن­ها را تقسیم­بندی کردیم و وضعیت آن­ها را بررسی و تحلیل نمودیم. شایان یاد است که شیوه­ گزینش این ابیات به گونه­ای صورت پذیرفته  که تا سر حد امکان نتایج قابل اعتمادتر باشند؛ برای این منظور بدین شیوه عمل شده است که از مقدمه و هر یک از باب­های دهگانه­ بوستان صد بیت با ترتیب زیر برگزیده­ایم: 100 بیت نخستِ مقدمه، 100 بیت اول ِباب اول و100 بیت دوم ِباب دوم، 100بیت سومِ باب سوم، 100 بیت چهارمِ باب چهارم، 100 پنجمِ باب پنجم،100 بیت دومِ باب ششم، 100 بیت سومِ باب هفتم، 100 بیت اولِ باب هشتم،100 بیت دومِ باب نهم و همه­ بیت­های باب دهم.

 

3- الگوهای جمله­ها در بوستان سعدی

3-1- مسندٌالیه+ مکمل(مسند)+ فعل ربطی

این قالب یکی از پرکاربردترین الگوهای جمله­ در زبان فارسی است. در جامعه­ آماری این پژوهش که در مجموع، 2565 جمله وجود دارند،562 جمله طبق الگوی یادشده ساخته شده­اند. پراکندگی این جمله­ها در سراسر بوستان به تناسب مضمون، متغیر است. چون شیخ اجل در این بیت­ها بیش­تر به نیایش و تحمیدیه پرداخته و این مضمون­ها، شکل خاصی از جمله‌ها را می‌طلبد. تعداد جمله‌هایی که از نهاد، مسند و فعل ربطی تشکیل شده است، بیش‌ از باب‌های دیگر است. در این باب 77 جمله‌ طبق این الگو ساخته شده­است. مانند بیت:

اَدیــم زمـین سـفــره‌ عـــام اوسـت

 

بر این خوان یغما،چه دشمن چه دوست
                                 (بوستان،13 ) 1

و یا:

بــری ذاتـش از تهــمت ضـد و جنس
پرســتار امــرش هــمه چیــز و کس

 

غنـی مـلکش از طاعــت جـن و انـــس
بـنی­آدم و مــرغ و مـــور و مــــگس
                                       (15و 16 )

در بخش‌هایی که جامعه­ آماری ما از بیت­های ابتدای باب­هاست و سعدی در آن­ها از مسائل کلی و پند و اندرز و .. سخن به میان می­آورد و در حقیقت پیش‌درآمد موضوع اصلی هر باب است، بسامد این الگو بیش‌تر است. در بیت‌های پایانی حکایت‌ها آن‌گاه که به استنتاج حکایت‌ها می‌پردازد، بار دیگر کاربرد این الگو فزونی می‌یابد. در باب اول، جمله‌هایی که طبق الگوی اول ساخته شده­اند، نسبت به الگوهای دیگر بیش‌تر است، شاید دلیل آن این باشد که بر حسب تصادف جامعه‌ آماری از بیت­های ابتدای این باب انتخاب شده است. مانند این بیت‌ها در باب اول :

... کــه خاطر نگهدار درویــش بـاش

رعیـت چو بیخـند و سلطان درخـت

 

نـــه در بـند آســایـش خــویـش باش
                                           (219 )

درخــت ای پــسر باشــد از بـیخ سخت
                                           (223 )

در باب پنجم، جامعه­ آماری ما از 100 بیت نخست برگزیده شد ولی به دلیل این­که این باب برخلاف معمول، با حکایت (جدال سعدی با مدعی) آغاز شده است نه با طرح مسائل کلی، بسامد این الگو نسبت به ابتدای باب­های دیگر کم­ است.

در باب هشتم نیز جامعه‌ آماری از 100 بیت نخست برگزیده شده است. در بیت­های آغازین این باب، این­گونه جمله‌‌ها، نسبت به بخش‌های دیگر بیش‌تر است؛ مانند:

....کــنار و بــر مــــادر دلــپذیـــر
درخـتی است بـالای جـان پــرورش
نـه رگ‌های پستـان درون دل اســت

 

بهـشت است و پسـتان در او جــوی شیر
ولـــــد مــیوه‌ نـازنـین بـر بـــــرش
پـس ار بنگـری شیر خـون دل است
                                 (3331-3328)

 

اما چون در این باب پس از بیست و اندی بیت، حکایت‌ها شروع می‌شوند و سعدی در حکایت‌ها کم‌تر به طرح مسائل کلی می‌پردازد، تعداد بیت‌هایی که مطابق با این الگو هستند، چندان زیاد نیست. شایان توجه است که پس از پایان داستان‌ها و هنگام استنتاج از حکایت‌ها، یعنی آن‌گاه که سعدی دوباره بر سر وعظ و اندرز و بیان جهان­بینی خود برمی­گردد، بار دیگر تعداد این گونه جمله‌ها فزونی می‌یابد. به عنوان مثال در باب سوم پس از پایان حکایت «نی آموختن نوجوان لب شکری»، بر منبر وعظ می‌رود که:

بکَـن خـرقه‌ نـام و نـامـوس و زرق
تعلـق حـجاب است و بـی حـاصــلی

 

کـه عـاجـز بـود مـرد بـا جـامه غـرق
چــــو پیـونـد‌ها بگـسلی، واصــلی
                                  (1930-1929)

در باب چهارم در پایان حکایت «در محرومی خویشتن‌بینان»، نیز بسامد این الگو افزایش می­یابد:

تو خود را گمــان کـــرده­ای پرخرد
ز دعــوی پــری، زان تهی می روی

 

انائی که پر شد دگر چون بَرد
تهی آی تا پـــرمعانی شــوی
                                  (2325-2324)

در جامعه­ آماری این پژوهش، 2565 جمله وجود دارد. از این تعداد، 562 جمله طبق الگوی یاد شده (مسندٌالیه + مسند + فعل ربطی) ساخته شده‌اند که از نظر آماری نزدیک به 30 درصد از کل جمله­هاست. بیش‌ترین تعداد این جمله­ها در مقدمه، باب اول و باب ششم و کم‌ترین تعداد آن‌ها در باب پنجم و باب هشتم به کار رفته است. دلیل این تفاوت­ها این است که ساختمان جمله­ها پیوندی مستقیم با مضمون دارد.

3-2- مسندٌالیه + فعل تام لازم

 «فعل لازم، فعلی است که به مفعول نیاز نداشته باشد و نشانه‌اش آن است که در جواب ِ«که را» و «چه را» یا «چه کسی را» و یا «چه چیزی را» نمی‌آید و امروزه همراه با حرف اضافه‌ «را» نیست؛ مانند: من رفتم.» (فرشیدورد، 1383: 360 )

 آن­جایی جامعه­ آماری پژوهش، از ابتدای باب­ها هستند، بسامد این الگو کمتر و در باب‌هایی که بیت­ها را از حکایت‌ها برگزیده­ایم، بسامد جمله‌هایی که طبق این الگو ساخته شده است، بیش‌تر است. می‌توان گفت سعدی در حکایت‌ها، از این الگو بیش‌تر استفاده کرده است؛ به عنوان نمونه در یکی از حکایت‌های باب سوم که با بیت:

قضــا را مـن و پیـری از فــاریاب

 

رسیـــدیم در خـاک مـغرب بـه آب

شروع می­شود، در چهارده بیتِ این حکایت، دوازده جمله­ طبق این الگو ساخته شده است.

یکی از ویژگی‌های این جمله­ها، کوتاه بودن آن­هاست. در حکایت‌های بوستان که سعدی می‌خواهد یک داستان را در قالب چند بیتِ محدود نقل کند، با استفاده از این الگو است که می­تواند چند جمله و جمله‌واره را در یک بیت جای دهد. تعدد جمله­ها در یک بیت بی­تردید از عوامل پویایی و تحرک حکایت­هاست. مانند بیت­های زیر:

ز هجران ِطفـلی که در خاک رفــت
تو پاک آمـدی بـرحذر بـاش و پـاک
...نشـستی بـه جـای دگــر‌کس بــسی

 

چــه نالی؟ که پاک آمد و پاک رفت
کـه نـنگ اســت ناپــاک ‌رفـتن به خاک
نشیند به جای تو دیگر کسی
                                     (3670-3673)

 

بهترین راه برای بیان جزئیات، استفاده از قیدها و متمم‌هـاست. اما محدودیت­های وزن و قافیه این امکان را کم می‌کند. سعدی برای رهایی از این تنگنا این الگوی کوتاه را برمی­گزیند؛ در نتیجه تعداد جمله­هایی که دریک بیت می‌نشینند، بیش­تر می­شوند. علاوه بر این، استفاده از این الگو این امکان را برای وی فراهم می­آورد که در کنار ارکان اصلی جمله، تعدادی از ارکان غیراصلی از قبیل: قید و متمم و صفت و ... را بیاورد و بدین وسیله، جزئیات بیش­ترِ حکایت را با آن­ها برای مخاطب روشن ­کند.

در 1100 بیت بررسی شده،860 جمله و جمله‌واره وجود دارد که طبق الگوی دوم (نهاد + فعـل لازم) ساخته شـده است. این تعداد، 5/33 درصـد از کـل جمله‌ها و جمله‌واره‌ها است.

3-3- مسندٌالیه + مفعول رایی + فعل تام متعدی  

به نظر می­رسد این الگو در دوره­های مختلف، پربسامد بوده است؛ همچنان که امروزه هم بسامد این قالب نحوی به نسبت دیگر قالب­ها بیش­تر است. در بوستان نیز تعداد جمله‌هایی که طبق این الگو ساخته شده‌اند، از الگوهای دیگر بیش‌تر است. دلیل اصلی آن، کاربرد فراوان مصدرهایی از قبیل: گرفتن، شنیدن، خوردن، بریدن، آموختن، دانستن، حکایت‌کردن، آوردن، یافتن، فرمودن، گذاشتن، برداشتن و ... در بوستان است که همگی متعدی هستند و جمله‌هایی طبق الگوی یادشده می‌سازند. شایان یاد است که مفعول ِبیش‌ترِ این جمله‌ها، به شکل جمله‌واره‌ ‌پیرو می‌آید. مانند:

شنـــیدم کــــه شـاپور دم درکـــشید

 

چـو خسـرو بـه رسمش قلم بـر کشید
                                         ( 269 )

گاهی با وجود استفاده از فعل‌های متعدی، مفعول به علت وضوح به قرینه­ معنوی حذف شده است. مثلاً در بیت:

خــور و پـوش و بخـشای و راحت رسان

 

نـگه مـی چـه داری ز بهــر کــسان
                                         (1226 )

که از بین پنج فعل به کار رفته در این بیت، چهار فعل که از مصدرهای «خوردن»، «پوشیدن»، «بخشیدن» و «نگه داشتن» ساخته شده‌اند، همگی متعدی هستند و هیچ یک از مفعول‌های آن‌ها در بیت نیامده است.

پس از بررسی جمله­ها و تطبیق آن‌ها با الگوی یاد شده، معلوم شد که  889 جمله و جمله­واره مطابق با این الگو است که بیش از 4/34 درصد از کل جمله‌‌های جامعه‌ آماری بوستان است. کم‌ترین تعداد این گونه از جمله‌ها  در مقدمه­ به کار رفته است.

3-4- مسندٌالیه + مفعول رایی + مفعول دوم + فعل متعدی دو مفعولی

در بوستان تعداد جمله­هایی که مطابق با الگوی چهار ساخته شده‌اند، نسبتاً کم است. یکی از دلایل آن این است که در این الگو جمله‌ها طولانی هستند و سعدی در بوستان به استفاده از جمله‌های طولانی علاقه‌ای ندارد.

دوم این­که - چنان­ که پس از این نشان خواهیم داد- سعدی علاقه دارد که مصراع را واحد کلام قرار دهد، درحالی که جمله­ طولانی طبق الگوی بالا در مصراع یازده هجایی بحر متقارب به راحتی نمی­گنجد. هم­چون بیت زیر که از جمله­ای طبق الگوی بالا ساخته شده است و در یک مصراع نگنجیده است:

یکـی را ز مــردان روشـــن ضمـــــیر

 

امـیر خـتن داد طاقــی حـــریــر
                                          (2785)

اما با وجود این سعدی به ضرورت، توانسته است از این قالب نحوی استفاده کند. دلیل آن این است وی از توانمندی­های زبان فارسی کاملاً آگاه است و عبور از تنگناهای عروضی و محدودیت­های نحوی برای وی بس آسان است. برای دریافت شگردهای او، در این گونه جمله­ها دقت و بررسی بیش­تری شد و مشخص شد که در بوستان، فعل نزدیک به نیمی از این نوع جمله­ها، از مصدر «گفتن» است. استفاده‌ فراوان از این مصدر در حکایت­ها امری طبیعی است.

مصدر«گفتن» در بافت جمله می­تواند معانی متعددی از جمله: نقل کردن، حکایت کردن، نامیدن، پنداشتن، پاسخ دادن و ... داشته باشد اما در صورتی که در معنای اصلی خود به کار برود، از افعال متعدی دو مفعولی است و موجب ایجاد جمله‌های طولانی می­شود. شیخ اجل در کاربرد این مصدر از شگردها‌یی خاص استفاده کرده است. وی با ایجاد تغییراتی در ارکان اصلی جمله، بدون آن که خللی در معنا ایجاد شود، جمله‌ها را هنرمندانه کوتاه کرده است تا با وجود بهره بردن از این فعل، جمله‌ها طولانی نشود. برخی از این شگردها عبارتند از:

1 - حذف فعل " گفت"

یکی از بارزترین ویژگی‌های این­گونه جمله‌ها، حذف فعل "گفت" است. به علت شکل داستانی بوستان، این فعل و فعل‌های هم‌معنی آن، در بوستان به فراوانی به کار رفته است اما در بسیاری از موارد، به دلیل وضوح و جلوگیری از اطناب، شیخ اجل از ذکر خود ِ فعل‌ها صرف نظر کرده است. مانند بیت­:

زبـان­دانـــی آمـد به صـــاحبــدلـــی

 

که محـکم فـرو مـــانده­ام در گـلی
                                         (1183)

2- حذف متمم

از راه­کارهای دیگر شیخ اجل برای کوتاه­کردن این­گونه جمله­ها این است که هنگام استفاده از مصدر «گفتن»، متمم را به قرینه­ لفظی یا معنوی حذف می‌کند. مانند:

شنیــدم کـه مـــردی غـم خانه خورد
زنش گـفت از ایـنان چه خواهی؟ مکن

 

که زنــبور بر سقف او لانه کـرد
که مسکین پریشان شوند از وطن
                                  (1599-1598)

3- آوردن مفعول به شکل جمله‌واره‌ پیرو

یکی دیگر از شگردهایی سعدی در استفاده از مصدر «گفتن»، این است که در بیش‌تر موارد، مفعول را به شکل جمله‌واره‌ پیرو و در مصراع دیگر می‌آورد. مانند:

چنــین گـفت پیری پســندیده، دوش

 

خوش آید سخن­های پیران به گوش
                                         (2966 )

در بوستان در بیش‌تر موارد، مفعول‌های مصدر«گفتن» به شکل جمله‌واره‌ پیرو آمده است و به ندرت دیده شد که مفعول به شکل مفرد و پیش از فعل بیاید.

در میان بیت‌های بررسی شده، تعداد 219 بیت یافت شد که طبق این الگو ساخته شده‌ بودند. این تعداد 5/8 درصد از کل ِجمله‌‌هاست که پراکندگی­ آن­ها در مقدمه، باب چهارم و باب ششم بیش‌تر بود. شایان یاد است که در میان 219 جمله‌‌ای که طبق این الگو ساخته شده است، فعل 95 آن­ها از مصدر «گفتن» است.

3- 5- مسندٌالیه + مفعول رایی+ مکمل ( مسند ) + فعل ناقص متعدی

معنی فعل­های ناقص متعدی نیز مانند فعل­های ناقص لازم، ناقص است و به مکمل نیاز دارند، با این تفاوت که این فعل­ها مفعول رایی نیز دارند و مکمل آن­ها به جای این­که به مسندٌالیه برگردد به مفعول رایی برمی­گردد. این مکمل­ها را «مکمل مفعولی» یا «مسند مفعولی» می­نامیم. مانند: «پنداشتن»، «نامیدن»، «گمان بردن»، «گردانیدن» و ... (فرشیدورد، 1383: 134 ).

در بوستان بسامد چنین ساختاری به نسبت الگوهای دیگر کمتر است.  مانند بیت:

تــو خود را گــمان بــرده ای پـرخــرد

 

انائـی که پر شد ، دگر چون برد ؟
                                         (2324 )

فعل مصراع اول از مصدر«گمان بردن» و از فعل‌های ناقص متعدی است و «پرخرد» مسند مفعولی آن است.

در بخش­های بررسی شده فقط 34 جمله‌ طبق این قالب ساخته شده­اند. این تعداد کمتر از 2 درصد از کل جمله‌های جامعه آماری ماست. طولانی بودن این­گونه جمله­ها، دلیل کاربرد اندک آن­ها در بوستان است.

3-6- مسندٌالیه + فعل مجهول

در1100 بیت بررسی شده‌ بوستان که از 2565 جمله و جمله‌واره‌ای تشکیل شده­اند، فقط یک جمله­ وجود داشت  که در آن فعل مجهول به کار رفته بود:

یـکـی بچــه‌ گــرگ مـی‌پــروریـد

 

چو پرورده شد، خواجه بـر هـم درید
                                         ( 3768) 

این نشان می­دهد که شیخ اجل هیچ علاقه­ای به استفاده از فعل­های مجهول ندارد. اصلی‌ترین دلیل آن این است که فعل مجهول و به تبع آن نبود فاعل در حکـایت‌های کـوتاه، فـهم آن­ها را بـرای مخـاطب مشـکل می­کند و  حکایت را در فضایی ابهام­آمیز فرو می­برد.

نمودار زیر فراوانی جمله­ها و جمله­واره­هایی را که طبق الگوهای یاد شده ساخته شده­اند، نشان می­دهد.  

 

نمودار شماره 1 : فراوانی الگوی جمله‌ها در بوستان

این نمودار به ما نشان می‌دهد که از 2565 جمله و جمله‌واره، 2311 آن، یعنی بیش از90 درصد، طبق الگوهای اول‌، دوم و سوم ساخته شده‌اند که فراوانی آن­ها ترتیب، جمله با فعل ربطی لازم (مسندٌالیه+ مکمل (مسند)+ فعل ربطی)، جمله با فعل لازم (مسندٌالیه + فعل تام لازم) و جمله با فعل تام یک مفعولی (مسندٌالیه + مفعول رایی + فعل تام متعدی) است. 254 جمله و جمله‌واره یعنی کم‌تر از 10 درصد از جمله­ها نیز مطابق با الگوی چهارم، پنجم و ششم ساخته شده‌اند.

4- جمله­ها و جمله­واره­های مستقیم و غیرمستقیم در بوستان

از آن­جا که شیوه­ و محل قرارگرفتن ارکان جمله در روانی و زیبایی سخن تاثیر فراوان دارد، در این قسمت چگونگی چینش اجزای جمله­های بوستان را بررسی می­کنیم تا مشخص شود که در این اثر ارزشمند، ارکان نحویِ چه تعداد از جمله­ها و جمله­واره­ها در جایگاه تعریف­شده­ خود قرار دارند، ارکان نحوی ِچه تعداد از جمله­ها بر منطق نثر یا به اصطلاح، مستقیم هستند و ارکان چه تعداد از آن­ها در جای اصلی خود قرار ندارند و به اصطلاح، غیرمستقیم هستند.       

هرچند سنجش زبان شعر با زبان نوشتاری معیار یا نثر معمولی کار آسانی نیست اما برای پی­بردن به شیوه­ چینش ارکان جمله در بوستان، راهی جز این نیست.

دکتر باطنی معتقد است که: «نظم و نثر از نظر ساخت دستوری، دو گونه‌ متفاوت زبان فارسی هستند که نمی‌توان از یکی برای دیگری شاهد آورد» (باطنی، 1387 :69).

چینش واژه­ها در یک اثر هنری به خصوص شعر، بیش‌تر تابع اصول بلاغت و ضرورت‌های وزن و قافیه است تا نظم ِنحوی ِزبان. گاهی ضرورت‌های بلاغی و عروضی، موجب جابه‌جایی‌های زیادی در ارکان نحوی جمله می­شود، تا جایی که زبان را به ورطه­ تعقید می­کشاند.

در این بخش، کلام سعدی را با ترازوی مستقیم بودن یا مستقیم نبودن جمله‌ها و جمله‌واره‌ها می­سنجیم و توانایی او را در نثرگونه­کردن ارکان جمله‌‌ها و قراردادن هر رکن درجایگاه اصلی خود، در بوستان بررسی می­کنیم؛ سپس میزان و نوع تقدیم و تأخیرها در ارکان نحوی را بررسی خواهیم نمود.

اصطلاح مستقیم و غیرمستقیم برگرفته از کتاب­های دستور زبان فارسی است. انوری و گیوی این دو اصطلاح را چنین تعریف کرده­اند: «جمله‌ها را از نظر ترتیب اجزا و این که ارکان آن­ها سر ِجای خود به کار رفته‌اند یا نه، به دو دسته تقسیم می‌شوند: مستقیم و غیرمستقیم.

جمله‌ مستقیم جمله‌ای است که در آن، اجزای کلام، نظم طبیعی و ترکیب مستقیم خود را داشته باشد؛ به عبارت دیگر مطابق دستور، یعنی دستورمند باشد و جمله­ غیرمستقیم جمله ای است که در آن، اساس نظم طبیعی و آیین ترکیب اجزا و ارکان به هم خورده باشد» (انوری و گیوی، 1378 : 308).

فرشیدورد معتقد است که: «جمله و جمله‌واره‌ بسیط، دو رکن اصلی دارد: ا- مسندٌالیه یا موضوع 2- مسند یا گزاره یا خبر. در زبان فارسی ترتیب معمول اجزای جمله‌ عادی ِبسیط، بدین­سان است که ابتدا مسندٌالیه می‌آورند، سپس وابسته‌ فعل، بعد فعل را. مانند: « ابن­سینا دانشمند بود » و اجزای جمله‌ گسترده‌ بسیط در حال عادی به ترتیب چنین می‌آید:1- مسندٌالیه یا قید یا متمم قیدی زمان. 2- قید یا متمم قیدی زمان با مسندٌالیه 3- مفعول رایی4- مفعول‌های دیگر 5- متمم‌های قیدی یا قیود دیگر 6- فعل» (فرشیدورد، 1378: 92).

4-1- جمله‌‌های مستقیم

بر اساس یافته­های این پژوهش، این ادعا ثابت می­شود که سعدی علاقه‌ وافری دارد که ارکان جمله‌ها را در شعر، مانند نثر به شکل طبیعی و نثرگونه به­کار ببرد. تسلط شگفت‌انگیز او بر رموز پنهان زبان فارسی و وسعت گنجینه‌ لغات، به او کمک می‌کند تا نظم ارکان نحوی جمله‌ها را به شیوه­ نثر نزدیک کند و تنگناهای قافیه و وزن عروضی موجب جابه‌جایی‌های زیادی در ارکان جمله­های بوستان نشده است. بخشی از باب سوم را به عنوان نمونه می­آوریم، اگرچه نمونه­هایی از این دست در بوستان فراوان است:

چــه نــغز آمـد ایـن نکــته در سندباد
بـــه بـاد آتـشِ تـــیز بــرتر شـــــود
چـــو نیکت بــدیـدم بــدی مـــی‌کنی
زخـود بهــتری جـوی و فـرصـت شمار
پـیِ چـون خـودی خـودپـرستان رونـد
مـــن اوّل کــه ایـن کـار ســر داشـتم
ســر انــداز ار عاشــقی صـــادق است
اجـل نـاگهــی در کمیــــنم کُـــــشد
نـه روزی به بیـچارگـــی جـــان دهی؟

 

که عشـق آتش اسـت- ای پسر- پند، بـاد
پـلـنگ از زدن کیـــنه ورتــر شـــــود
که رویَــم فـرا چـــون خـودی می‌کـنی
که با چـون خــودی گــم کـنی روزگـار
بـه کوی خـــطرناک مستــــان رونـــد
دل از سر بـه یک بــار بــــرداشــــتم
که بَــد زَهره بـر خویـشتن عـاشـق است
هـمان بـه کــه آن نـــازنــینم کـــشد
پس آن به که در پای جانان دهی
                                  (1963-1954)

در 9 بیت بالا تنها جمله­های دو مصراع؛ مصراع اول ِبیت اول، به دلیل تقدیم فعل و مصراع دوم بیت چهارم، به دلیل جابه‌جایی مفعول، مستقیم نیستند. هم­چنین در بیت­های زیر که همه­ جمله­ها مستقیمند:

یکــی را کــرم بـود و قـوت نبـــود
کــه ســفله خـــداوند هســتی مـباد
کســی را کـه هــمت بلـند اوفــــتد

 

کفــافــش بـه قـــدر مــروت نبــود
جـوانــمرد را تــنگدستـی مــــــباد
مــــرادش کـــم انــدر کمـند اوفـتد
                                  (1257-1255)

پس از بررسی جمله­ها و جمله­واره­ها، فراوانی جمله­های مستقیم و غیرمستقیم را در جدول زیر ارائه نموده­ایم تا میزان کاربرد آن­ها را در هر باب را نشان دهیم.

 

نمودار شماره  2 : نسبت جمله‌‌های مستقیم با جمله‌های غیرمستقیم در هر باب­

از میان 2565 جمله‌ای که در بیت‌های بررسی شده‌، قریب به 60 درصد از آن‌ها کاملاً مستقیم هستند. به سخنی دیگر، از 2565 جمله،1510 جمله به شکل کاملاً طبیعی و نثرگونه و بدون کوچک‌ترین جابه‌جایی در ارکان نحوی، به کار رفته است. به نظر می­رسد این ویژگی زبان سعدی، در ساده و روان شدن شعر وی تاثیر فراوان داشته است و احتمالاً یکی از رمزهای موفقیت او در پیوند با مخاطب است. در بررسی بیت­های مستقیم و غیرمستقیم، نکته­های قابل توجهی در آن­ها به چشم می­آید. از جمله این­که پراکندگی جمله­های مستقیم در باب­های دهگانه تقریباً یکسان است و اختلاف بین کمینه و بیشینه­ کاربرد آن­ها 14 درصد است؛ یعنی این­که کم­ترین کاربرد 50 درصد و بیش­ترین کاربرد آن 64 درصد است. از این جهت می­توان گفت بوستان از نظر کاربرد زبان، اثری یک­دست است. 

نکته‌ دوم این­که معمولاً اگر در مصراعِ اول ِبیتی، جمله‌ مستقیم به کار رفته باشد، در مصراع دوم نیز جمله‌

مستقیم به کار می­رود. به این بیت‌ها بنگریم:

چــو بیـــچارگـــان مــی پرستی کنند

جهــان ای پســر ملــک جــاوید نیست

درشتـــی و نـــرمی بـه هـم دربه است

 

بــر آواز دولاب مســــتی کنــــند
                                        ( 1909 )

ز دنیا وفــــاداری امـــید نیـــــست
                                           (791 )

چـو رگ‌زن کـه جـراح و مرهـم نه است
                                           (293 )

و اگر مصراع اول مستقیم نباشد، غالباً مصراع دوم نیز مستقیم نیست و معمولاً همان رکنی که در مصراع اول مقدم یا مؤخر شده، در مصراع دوم نیز دچار تقدیم یا تاخیر می­شود؛ مانند بیت:

چـو پیش آمــدش بنــده‌ی رفــته بــاز

 

ز لقــــمانش آمـــد نهــیبی فـــــراز
                                        ( 2404 )

که در هر دو مصراع، جزءِ غیر صرفی فعل مرکب جابه‌جا شده است. همچنین در بیت:

نـه گـردن‌کـشان را بـــگیـرد بـــــفور

 

نه عــــذر‌آوران را بـــرانــد بــــجور
                                              ( 5 )

که در هر دو مصراع قید، مؤخر شده است. در بوستان کمتر دیده شد که جمله یکی از مصراع‌ها مستقیم و جمله‌ مصراع دیگر، غیر مستقیم باشد.

واپسین نکته این­که معمولاً بیت‌هایِ دارای جمله مستقیم، در کنار هم و متوالی می‌آیند. یعنی این­که­ مستقیم بودن جمله­ها و کاربرد نثر گونه و نزدیکی به زبان گفتار، ملکه­ ذهن شیخ اجل بوده است و وی آن‌گاه که جمله­های مستقیم را به­کار می­برد، معمولاً تا چندین بیت، این گونه جمله‌‌ها را ادامه می‌دهد؛ مانند: بیت­های­: 1238 تا 123، 2178 تا 2172، 3462  تا 3475 و 3797  تا 3802 نیز این­گونه­اند.

4- 2- جمله‌های غیرمستقیم

پس از بررسی جمله­های مستقیم در بوستان، در این قسمت به چندوچون کاربرد جمله­های غیرمستقیم در این اثر ارزشمند می­پردازیم. برای درک بهتر هنر سخن­وری شیخ اجل، بیت­هایی را که از جمله­های غیر مستقیم تشکیل شده­اند در سه دسته جای دادیم:

4- 2- 1- جمله­هایی که فقط یک رکن جمله در آن­ جابه­جا شده است.

 4- 2- 2- جمله­هایی که دو رکن در آن­ جابه­جا شده است.

4- 2- 3- جمله­هایی که بیش از دو رکن از ارکان آن جابه­جا شده است.

4- 2- 1- جمله­های با یک رکن جابه‌جا شده

از آن­جایی که سعدی به مستقیم بودن جمله‌ها و به کار بردن ارکان جمله‌واره‌ها در جایگاه اصلی خود پای­بند است، در جایی که وزن عروضی و قافیه و ضرورت‌های بلاغی موجب جابه‌جایی اجزای جمله می‌شود، سعی وی دارد که جمله‌ها و جمله‌واره‌ها را با کم‌ترین جابه‌جایی ارکان و عدول از نظم معیار و رسمی کلام به‌کار ببرد.

از مجموع 2565 جمله‌‌ به کار رفته در جامعه‌ آماری این پژوهش، 970 جمله وجود دارد که فقط یک رکن از ارکان نحوی آن در جایگاه اصلی خود قرار ندارد. این تعداد 8/37 درصد از کل جمله‌‌های به کار رفته در جامعه‌ آماری است؛ به عبارتی دیگر در هر باب تقریباً بین 30 تا 50 درصد از جمله‌های به کار رفته تنها یک رکن از ارکان نحوی آن‌ها در جایگاه تعریف­شده­ خود قرار ندارد. مانند این بیت :

رئیــس دهــــی بـا پســر در رهـــی

 

گــذشتنــد بــر قــلب شاهنشـهی
                                        (1861 )

و یا:

نــهادست بـــاری شفــــا در عســل

 

نــه چنــدان کــه زور آورد با اجل
                                        ( 3446 )

4- 2- 2- جمله‌های با دو رکن جا به جا شده

تعداد جمله‌‌هایی که دو رکن از ارکان آن در جای اصلی خود قرار ندارند، از دو گونه‌ پیشین بسیار کم‌تر است.

به محــمود گفــت ایـن حــکایت کسی

 

بپــیچید از انــدیشه بــر خود بسی
                                         (1823 )

از میان کل جمله‌‌های جامعه‌ این پژوهش ما در بوستان، 83 جمله یافت شد که در آن‌ها دو رکن از ارکان نحوی آن‌ها در جایگاه معین خود به کار نرفته‌اند که از نظر آماری 2/ 3 درصد از کل جمله‌ها می‌شود. از این تعداد، کم‌ترین آن­ها در باب دهم و بیش‌ترین آنها در باب سوم وجود دارد.

4- 2- 3- جمله‌های با بیش از دو رکن جابه‌جا شده

در بیت­های بررسی­شده سه بیت وجود دارد که بیش از دو رکن از جمله­ آن در جای خود به کار نرفته­اند. مانند:

دو بیـــتم جگـر کـــرد روزی کبـــاب

 

کـــه می­گفــت گـوینــده­ای بـا رباب
                                         ( 3683)

شیخ اجل دریافته است که به­هم­ریختگی ارکان نحوی و جابه­جایی­های زیاد اجزای جمله، درک معنای آن را مشکل می­کند. مانند بیت زیر که به علت جابه‌جایی ارکان جمله، در نگاه نخست معنای آن مبهم می­نماید:

چــنان تنــگش آگـــنده خاک استخوان

 

کـه از عـــاج پـــرتـوتیـــا سرمـه دان
                                        ( 3717 )

یعنی این­که : « خاک گور چنان استخوان هایش را پرکرده بود که سرمه‌دان عاج را از توتیا پر کرده باشند.» (یوسفی، 1372: 408 ) هر چند در نگاه اول دریافت مفهوم جمله برای مخاطبان مشکل است.

 فراوانی جمله­های مستقیم و غیرمستقیم  را در نمودار زیر در بوستان نشان داده­ایم.

 

نمودار شماره  3 : بسامد جمله‌ مستقیم و غیرمستقیم و تعداد رکن جابه‌جا شده

این جدول نشان می­دهد که تقریباً 60 درصد از جمله­های بوستان، مستقیم هستند و ارکان نحوی آن­ها نظمی طبیعی و نثرگونه دارند و این جای بسی شگفتی­است که با وجود محدودیت­های بلاغی و عروضی و قافیه­ای، شاعری بتواند ارکان این تعداد از جمله­ها را در جای تعریف شده­ ُخود به­کار ببرد.

 ­ 36 درصد از جمله­ها تنها یک رکن از ارکان آن­ها در جایگاه تعریف شده­ و اصلی خود به کار نرفته­اند و این بدین معناست که اجزای 36 درصد از جمله­ها، با تغییر جای یک رکن، به جمله­ا­ی مستقیم تبدیل می­شوند.

طبق نمودار شماره­ 3 در بیت‌های بررسی شده، 2480 جمله‌ وجود دارد که یا مستقیم است، یا با یک جابجایی به صورت مستقیم در می­آید. این تعداد بیش از 96 درصد از کل جمله‌های بررسی شده در جامعه‌ آماری این پژوهش است و کمتر از 4 درصد از جمله­ها دو یا بیش از دو رکن از ارکان آن­ها تقدیم یا تاخیر دارند.

5-2- بررسی ارکان جابه‌جا شده‌جم له‌ها

برای این­که مشخص شود در بوستان، بیش­تر کدام رکن از ارکان نحوی جمله، در جایگاه اصلی خود به­کار نرفته است، جمله­ها و جمله­واره­ها را بررسی نموده و نتایج آن را در جدول زیر ارائه نموده­ایم. بر اساس این نتایج، توزیع ارکان ِجابه­جا شده در بوستان به شرح زیر است:

 

نمودار شماره 4: رکن‌های جابه‌جا شده و بسامد آن‌ها در بوستان

نگاهی گذرا به این جدول، نهفته­هایی از نوع تقدیم و تأخیرها را به ما نشان می­دهد هرچند دلیل این تقدیم و تأخیرها بیش­تر به علوم بلاغی و عروضی مربوط می­شود و در موضوع این پژوهش نمی­گنجد.

-  فعل: در 344 جمله فعل در جایگاه خود قرار ندارد.

- در 196 مورد دیگر بخش صرفی فعل مرکب از بخش غیر صرفی جدا شده است که به فعل و گروه فعلی مربوط می‌شود. از 970 جمله­ غیرمستقیم، 540 جابه‌جایی ِصورت گرفته، به گروه فعلی مربوط می‌شود که این تعداد، بیش از 55 درصد از کل جابه­جایی­های ارکان نحوی در بوستان است.

- متمم: پس از فعل و گروه فعلی، بیش‌ترین رکنی که جابه­جا شده است، مربوط به متمم یا مفعول با واسطه است. 143 مورد جابه­جایی ارکان به این مقوله مربوط است. 

- قید: 68 مورد از جابه‌جایی‌ها به این رکن مربوط می‌شود. هرچند به نسبت کاربرد فراوان قید در بوستان، انتظار می‌رفت که جابه‌جایی صورت گرفته در این رکن، بیش از این باشد.

- مفعول: در 63 جمله‌، مفعول جمله­ها در جایگاه اصلی خود قرار نداشت.

-  فاعل: مفعول و فاعل این دو رکن اصلی جمله، از نظر جابه‌جایی در جمله تقربیاً به هم نزدیک هستند. در 60 جمله فاعل در مکان اصلی خود قرار ندارد.

- معطوف: این رکن نیز در 42 مورد در کنار معطوف ٌعنه قرار نداشت.

- مسند: در 34 جمله‌ مسند در مکان اصلی خود قرار نداشت.

-  مسندالیه: در جامعه‌ آماری ما 16 جمله وجود داشت که مسندالیه آن در جای خود به کار نرفته بود.

فک اضافه: در 4 جمله‌ مشاهده گردید که مضاف از مضاف ٌالیه با « را »ی فک اضافه جدا شده بود و در جای اصلی خود قرار نداشت.

همان‌گونه که مشاهده شد فعل‌ و گروه فعلی بیش‌ترین رکنی هستند که در جایگاه خود به کار نرفته‌ بود. این رکن که از فعال‌ترین و پرکاربرد‌ترین اجزای نحوی کلام در بوستان است بیش‌تر در ابتدای جمله­ها‌ آمده بود. به هر روی هر کدام از رکن‌های جابه‌جا شده بدون شک رازی در بر دارند یا از سر نیازی است که به حوزه بلاغت مربوط می شود و پرداختن به سبب آن ها از حوصله­ این مقاله بیرون است.

 

نتیجه­

بر اساس بررسی جزئی­نگرانه 1100 بیت از بوستان سعدی از نظر ساختمان جمله­ها، نتایج زیر قابل توجه است:

- سعدی در بوستان تا حد زیادی به بافت صحیح و مستقیم بودن جمله‌ها و جمله‌واره‌ها پایبند است و تلاش می‌کند تا موزونی آثارش از نظم دستوری کلام او نکاهد و ساختمان دستوری جمله‌ها در صحیح‌ترین شکل ممکن باشد. عنصر وزن و موسیقی در شعر او منجر به پس­ و پیش شدن‌های حاد ارکان جمله نمی‌شوند و با وجود تنگنای وزن و قافیه شیخ اجل سعی می‌کند تا اندیشه‌های خود را در بافت جمله‌هایی جای دهد که به زبان رایج جامعه نزدیک و به شکل طبیعی خود باشد.

- نزدیک به 60 درصد از جمله‌هایی که در بوستان به کار رفته­اند، کاملاً مستقیم هستند و ارکان نحوی جمله‌ها در جای اصلی خود قرار دارند. باتوجه به تنگناهای وزن و قافیه جای بسی شگفتی است. شاید یکی از اصلی‌ترین دلایل روانی سخن سعدی و یکی از اسرار و مصادیق سهل ممتنع بودن کلام، او همین نکته باشد.

- در تعداد زیادی از جمله‌ها و جمله‌واره‌هایی که ارکان آن‌ها جابه‌جا شده‌اند و به اصطلاح مستقیم نیستند، تنها یک رکن از ارکان دستوری آن‌ها در جای اصلی خود به کار نرفته‌اند. تقریباً 38 درصد از جمله‌های غیر مستقیم، یک رکن از ارکان نحوی آن‌ها دچار تقدیم یا تأخیر شده است.

- بیش‌ترین رکنی که در جای اصلی خود به کار نرفته است، فعل و متعلقات آن است. در 344 جمله‌واره، فعل و در 196 جمله‌واره متعلقات فعل از قبیل بخش غیرِصرفی فعل مرکب و فعل شبه معین در جای خود قرار ندارند. پس از گروه فعلی، بیش‌ترین ارکانی که درجای خود به کار نرفته‌اند به ترتیب عبارتند از: قید، متمم، مفعول، فاعل.

- تنها 3 درصد از جمله‌واره‌های بوستان بیش از یک رکن از ارکان نحوی آن‌ها جابه‌جا شده‌اند که با توجه به تنگناهای وزن و قافیه و اصول بلاغی این بسامد اندک، جای تعجب دارد.

- از نظر الگوی جمله‌های به کار رفته، باید گفت که سعدی از سه الگو بیش‌تر استفاده کرده است و اکثر جمله‌های بوستان بر اساس این سه الگو ساخته شده‌اند. بیش‌ترین جمله‌های بوستان بر اساس الگوی (مسندٌالیه + مفعول رایی + فعل تام متعدی ) است. بیش از 38 درصد از جمله‌ها در بوستان طبق این الگو ساخته شده‌اند.  الگوی (مسندٌالیه + فعل تام لازم) نیز کاربرد زیادتری نسبت به الگوهای دیگر دارد. پس از آن، الگوی (مسندٌالیه+ مکمل (مسند)+ فعل ربطی) بیش‌ترین کاربرد را در بوستان دارد. این الگوها معمولاً جمله‌های کوتاه می‌سازند به همین دلیل سعدی علاقه‌ی بیش‌تری دارد که از آن‌ها استفاده کند.در مجموع بیش از 90 درصد از جمله­های بوستان طبق سه الگوی یادشده است.

- الگوی (مسندٌالیه + مفعول رایی + مفعول دوم + فعل متعدی دو مفعولی) و هم‌چنین الگوی (مسندٌالیه + مفعول رایی+ مکمل ( مسند ) + فعل ناقص متعدی) بسامد بسیار کم‌تری نسبت به الگوهای پیشین دارند. در جامعه‌ آماری ما تنها یک جمله بر اساس الگوی (مسندٌالیه + فعل مجهول) وجود داشت. این جای بسی تأمل است که در 1100 بیت و بیش از 2560 جمله‌ و جمله­واره، تنها یک جمله‌ مجهول وجود دارد.

- به نظر می­رسد بر اساس نتایج این پژوهش می­توان گفت که جنبه­های مستقیم­داشتن جمله­ها در بوستان، از ویژگی­های اصلی و قابل تأمل بوستان و از شگردهای سعدی است و پیوند زیادی با روانی و سادگی آثار وی و بویژه با مهم­ترین ویژگی سبکی متناقض­نمای " سهل ممتنع " بودن آثار وی دارد.

 

پی‌نوشت

1- همه‌ بیت‌هایی که در این پژوهش از بوستان شاهد آورده می‌شود، برگرفته از کتاب بوستان سعدی به تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، سال1372، چاپ چهارم از انتشارات خوارزمی است و عدد داخل پرانتز، نشانگر شماره‌ آن بیت است.

فهرست منابع
1- انوری، حسن و احمدی گیوی، حسن.(1373). دستور زبان فارسی(2). تهران: فاطمی.
2- باطنی، محمد رضا.(1387). نگاهی تازه به دستور زبان فارسی. تهران: آگاه.
3------------- . (1379). توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی. تهران: امیرکبیر.
4- حسن لی ، کاووس. (1393). راهنمای موضوعی سعدی شناسی فهرست ریز موضوعی کتاب های منتشر شده در پیوند با سعدی تا سال 1380 خورشیدی. شیراز : دانشگاه شیراز .
5- خیامپور، عبدالرسول.(1388). دستور زبان فارسی. تبریز: ستوده.
6- سعدی، مصلح الدین عبدالله.(1372). بوستان سعدی. تصحیح غلامحسین یوسفی. تهران: خوارزمی.
7- شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1383).صور خیال در شعر فارسی. تهران: آگاه.
8- صفوی،کورش. (1367). نگاهی به پیشینه زبان فارسی. تهران:  نشر مرکز.
9- صیادکوه، اکبر. (1386). مقدمه‌ای بر نقد زیبایی شناسی سعدی. تهران: نشر روزگار.
10- فرشیدورد، خسرو. (1378). جمله و تحول آن در زبان فارسی. تهران: امیرکبیر.