نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، ایران
2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
It has been a long time since the first edition of Farokhi Sistani’s Diwan. Though its first edition, considering the limitations in the facilities available at that time as well as the limited number of manuscripts found up to then, was of high importance, there are a large number of stiches in Dabir Siaaghi’s edition which do not yield to an optimal meaning due to his method of edification and also his not having at hand many of the manuscripts now at disposal. We have access to more than 70 manuscripts of which 10 more significant ones were selected and finally 6 manuscripts were singled out as more significant on the basis of which our edition was based. One manuscript was set as the relative basic one. In order to prepare the most optimal edition, we compared all the manuscripts available and finally made a more exact edition. In this article, we are to bring forth some of the mistakes, misreading, mis-selections and also wrong accounts in Farokhi’s Diwan. Accordingly, our proposed accounts are given in a way that pave the way for achieving a better edition.
کلیدواژهها [English]
1ـ مقدمه
ابوالحسن علی بن جولوغ، فرخی سیستانی شاعر بزرگ اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است. او از بزرگان شعر فارسی و سرآمدان سخن در زمانۀ خود بوده است. به سبب فاصلۀ زمانی بسیار از دیوان فرخی سیستانی و بهطورکلی از شاعران و نویسندگان دورۀ غزنوی، نسخههای کهن و نزدیک به عصر شاعر یا نویسنده وجود ندارد. کهنترین نسخه از دیوان فرخی سیستانی به قرن یازدهم هجری بازمیگردد (دبیرسیاقی، 1371: هفده). بیشتر نسخههای دیوان فرخی سیستانی در دورۀ بازگشت ادبی، یعنی قرن دوازدهم به بعد نگاشته شده است. چنانکه مرحوم عبدالرسولی در مقدمۀ چاپ خود نوشته است، دیوان فرخی سیستانی «سابقاً [قبل از سال 1311 خورشیدی] دو مرتبه در ایران و تقریباً مشتمل بر شش هزار بیت [به شیوهای] نادرست و ناقص و مشحون از اغلاط و مطروس از تصحیفات و تحریفات به طبع رسیده که حقیقتاً قابل استفاده نیست. آن هم در این اوان نادر و کمیاب است» (فرخی سیستانی، 1311: مقدمه ی). مرحوم عبدالرسولی در سال 1311 خورشیدی «چند نسخه از دیوان به دست آورد و نسخی تحریر و کراراً تطبیق و تصحیح کرد و آن نسخه که بهظاهر قدیمتر مینمود اصل قرار داد و اختلافات دیگر نسخهها را هرچند در بعضی موارد انسب از اصل بود در هامش ذکر کرد و اختیار آن را به حسن سلیقه و انتخاب صاحبان اذواق مستقیمه بازگذاشت» (همان: ی).
مرحوم عبدالرسولی نسخههای استفادهشدة خود را معرفی نکرده است و این مهمترین انتقادی است که به تصحیح او وارد است. یکی از مهمترین کارهای تصحیح متون، معرفی دقیق نسخههاست. افزونبر این، در دیوان تصحیحشدة مرحوم عبدالرسولی، مآخذ اختلاف نسخهها در آن مشخص نیست و حتی شاید ضبط برتر در حاشیه نوشته شده باشد. بنابراین انتقاد مهم بر تصحیح مرحوم عبدالرسولی، روشمندنبودن یا بیاننکردن روش تصحیح است؛ البته آگاهی و تسلط ایشان بر متن از ویژگیهای مهم این تصحیح است. این نقص موجب شد که چهارده سال بعد یعنی در سال 1335 خورشیدی محمد دبیرسیاقی متن چاپی مرحوم عبدالرسولی را با چند نسخۀ خطی مقابله کند و بار دیگر دیوان فرخی را به چاپ رساند. گفتنی است ایشان نیز نسخههای استفادهشده در تصحیح دیوان را بهطور کامل معرفی نکرده است؛ یعنی همان نقد مهمی که به چاپ مرحوم عبدالرسولی وارد است، در چاپ ایشان نیز مشاهده میشود؛ البته بهطور کوتاه از سه نسخه با نشانههای اختصاری «د» و «ند» و «م» نام برده است؛ اما مشخص نیست که این نسخهها از کجا تهیه شده است و نیز هیچ اطلاعاتی مانند محل نگهداری نسخهها، تاریخ نگارش نسخه، نام کاتب و... در اختیار مخاطب قرار نگرفته است.
دسترسینداشتن به نسخههای کافی و درست و رعایتنکردن قوانین و شیوههای تصحیح علمی و انتقادی باعث شده است تا دیوان این شاعر بزرگ بهطور شایسته و بایسته تصحیح نشود. دبیرسیاقی به سبب محدودیتهای امکانی آن دوران، نسخههای کافی و صحیح بسیاری در اختیار نداشت (فرخی سیستانی، 1371: مقدمه شانزده تا هجده). درواقع، هم به سبب نسخههای محدود و هم به سبب روشمند نبودن تصحیح دبیرسیاقی نقصهایی در دیوان فرخی وجود دارد که در برخی مقالات به آنها اشاراتی شده است؛ البته نویسندگان در مدت پنج سال که به تصحیح این دیوان پرداختند، نمونههای نادرست بیشتری یافتند. در این مقاله به نمونههایی از نقصها، بدخوانیها و گزارشها و گزینشهای نادرست دیوان فرخی سیستانی اشاره میشود؛ همچنین نکاتی برای دستیابی به متن صحیح دیوان فرخی پبیشنهاد میگردد. در این تصحیحِ دوباره از نسخههای خطی نویافتهای استفاده شد؛ دبیرسیاقی هنگام تصحیح دیوان فرخی سیستانی در سال 1335 خورشیدی به این نسخهها دسترسی نداشت. برای مثال برخی از این نسخهها در کتابخانههای شخصی بود که سالها بعد به کتابخانههای کشور اهدا گردید یا خریداری شد. برای نمونه نسخۀ کتابخانۀ مجلس شورای ملی به شمارۀ دستیابی 186 از نسخههای نویافتهای است که مجید فیروز به کتابخانۀ مجلس تقدیم کرد. یک نمونۀ دیگر، نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ دستیابی2472 به خط عبرت نایینی است که به سفارش مرحوم ملکالشعراء بهار به شیوهای پاکیزه و سفارشی و با دقت نظرنسخهنویسی شده است. این نسخه حواشی بسیار مفید و ارزشمندی از صاحب نسخه، ملکالشعراء بهار، دارد؛ افزونبر این مرحوم ملکالشعراء در صفحۀ نخست این نسخۀ خطی، به خط زیبای خود در معرفی و ارزش و اهمیت این نسخه چنین میگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم. این دیوان استاد فرخی سیستانی را آقای عبرت نوشتهاند و... تا امروز کاملتر ازین نسخه به دست نیامده است. تحریرا تیر ماه 1308 ملکالشعراء».
در ادامه، نسخهها به صورت کوتاه معرفی میشود:
1) نسخۀ کتابخانۀ مجلس شورای ملی به شمارۀ 1037 حدود8000 بیت، تاریخ نگارش قرن چهاردهم؛
2) نسخۀ کتابخانۀ مجلس شورای ملی به شمارۀ 1038حدود8700 بیت، تاریخ نگارش قرن چهاردهم؛
3) نسخۀ کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 75 اهدایی غلامحسین سرود حدود 7400 بیت، تاریخ نگارش قرن سیزدهم؛
4) نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ2470 حدود4500 بیت، تاریخ نگارش قرن سیزدهم؛
5) نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ 2471 حدود 7400 بیت، تاریخ نگارش قرن سیزدهم.
6) نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ 2472 به خط عبرت نایینی حدود8800 بیت، تاریخ نگارش قرن چهاردهم؛
7) نسخۀ کتابخانۀ مسجد اعظم قم به شمارۀ 3248 حدود 3500 بیت؛ این نسخه منتخبی از دیوان است که همة قصاید و اشعار را نیاورده است و حتی برخی از قصاید و... را نیز نیمه ثبت کرده است؛ برای نمونه قصیدة شماره 3 و...، تاریخ نگارش قرن دوازدهم؛
8) نسخۀ کتابخانۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران به شمارة دستیابی ب-125 که کامل نیست؛ حدود 7000 بیت، تاریخ نگارش قرن دوازدهم؛
9) نسخۀ کتابخانۀ مجاس شورای ملی به شمارۀ 186 اهدایی مجید فیروز؛ این نسخه فقط قصائد را در بر دارد. حدود 7500 بیت، تاریخ نگارش قرن دوازدهم؛
10) نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ دستیابی 4759؛ حدود 8000 بیت.
11) نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ 13479 منتخب محمد باقر لواسانی تنها حدود دویست بیت از اشعار تغزلی فرخی را در بر دارد.
از میان این نسخهها، یک نسخه که در مقایسه با بقیة نسخهها امتیازات ویژهای داشت، در جایگاه نسخة اساس نسبی قرار گرفت. باتوجهبه جنبههای مختلف کار و دشواریهای مربوط به نسخههای خطی و چاپی و... که در حوصلۀ این مقاله نمیگنجد، به شیوۀ علامه همایی، روش تصحیح «بینابین» گزینش شد. گفتنی است که دو نسخۀ چاپی مرحوم عبدالرسولی و دبیرسیاقی نیز، با همة نسخهبدلها و حواشی آنها، با نسخۀ اساس نسبی و سایر نسخههای نویافته مقابله گردید.
1ـ1 پیشینۀ تحقیق
تاکنون چند مقاله در توضیح یا تصحیح بیت یا ابیاتی از دیوان فرخی به رشتۀ تحریر درآمده است. سالیان پیش، علی رواقی نخستین مقاله را با عنوان «نگرشی در دیوان فرخی سیستانی» در مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (1355: 118 ـ 143) به چاپ رسانید. او در این مقاله به برخی از غلطها و نادرستیهای چاپ دبیرسیاقی اشاره کرد. دبیرسیاقی در چاپهای بعد دیوان، تعدادی از این اصلاحات پیشنهادی رواقی را به متن وارد کرد.
مقالۀ دیگر از استادان و دانشجویان دانشگاه اصفهان است. این مقاله مستخرج از رسالۀ دکتری است و با نام «تاجالمآثر و کشف ابیاتی فراموششده از چند دیوان» (طاهره خوشحال دستجردی و دیگران، 1388) به چاپ رسیده است. یکی از این چند دیوان نامبرده در عنوان مقاله، دیوان فرخی سیستانی است. در این مقاله قطعهای ده بیتی در تاجالمآثر از فرخی سیستانی دانسته شده است (ر. ک: همان: 1388: 75 ـ 94). دربارۀ این مقاله در مقدمۀ تاجالمآثر (رک: ندیمی هرندی و عطائی کچوئی، 1393: 153، پاورقی شمارۀ 2) آمده است که در نسبتدادن این ده بیت به فرخی سیستانی تردید وجود دارد (رک: همان: 153، پاورقی شمارۀ 3).
مقالۀ دیگر از محمود امیدسالار با عنوان «پیشنهادی در تصحیح بیت آغازین قصیدۀ داغگاه فرخی» است. نویسندۀ محترم در این مقاله با استناد به کتاب ترجمانالبلاغة رادویانیو مراجعه به چند نسخۀ خطی از دیوان فرخی، بیت آغازین قصیدۀ مشهور داغگاه را تصحیح کرده است (ر. ک: امیدسالار: 1390).
مقالۀ دیگر با عنوان «تصحیح چند خطا در دیوان فرخی سیستانی» از محمود ندیمی هرندی و تهمینه عطائی کچوئی است. نویسندگان این مقاله صورت صحیح چند واژه و ترکیب را ارائه میکنند؛ آنان در این تصحیح به فرهنگهای کهنی توجه دارند که ابیاتی از فرخی سیستانی در آنها برای شاهد و مثال کلمات یا ترکیبات بیان شده است. این کلمات، واژههایی است که در دیوان چاپی فرخی تحریف و تبدیل دارد. نویسندگان در این تصحیح به چاپ عبدالرسولی و بهویژه چاپ دبیرسیاقی نظر داشتهاند (رک: ندیمی هرندی و عطایی: 1393: 151 ـ 164).
پژوهش دیگر در این باره، مقالۀ حمیدرضا عظیمی (1394: 315 ـ 321)، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، است. او در این مقاله چند بیت از دیوان فرخی را تصحیح کرده است.
همانگونهکه مشاهده میشود بیشتر کارهای پژوهشی صورتگرفته دربارة دیوان فرخی سیستانی، جز یکیدو پژوهش، در حاشیۀ تصحیح دیوان نوشته شده است و پژوهشگران به همة دیوان نپرداختهاند. به سبب بررسینکردن کامل ابیات دیوان، ضرورت تصحیح دوبارة این اثر احساس میشود.
2ـ برخی نقصها و نادرستیهای دیوان فرخی سیستانی در تصحیح دبیرسیاقی
کمتر صفحهای از چاپ دبیرسیاقی خالی از نادرستیهای چاپی یا رعایتنکردن فاصلۀ حروف است؛ بهگونهایکه غلطهای چاپی در بیشتر صفحات دیوان دیده میشود. در شمارهگذاری اشعار در فهرست مطالب اشتباهاتی رخ داده است؛ ازجمله تکرار شمارۀ 104 برای دو قصیده (رک: دبیرسیاقی، 1371: سه و پنج)؛ (همان: 105)؛ همچنین گاه برای تجدید مطلع یک قصیده شماره ثبت شده است؛ مانند قصیدۀ شمارۀ 48 که درحقیقت ادامۀ قصیدۀ 47 است و شاعر در آنجا تجدید مطلع کرده است.
در صفحة 95 بهجای قصیدۀ شمارۀ 43 بهاشتباه شمارۀ 42 آورده شده است. در صفحة 169 بهجای قصیدۀ شمارۀ 82 بهاشتباه شمارۀ 72 آورده شده است. در صفحة 373 بهجای قصیدۀ شمارۀ 196 بهاشتباه شمارۀ 169 آورده شده است. باتوجهبه اشتباهاتی که در شمارهگذاری قصاید رخ داده است، تعداد دقیق قصاید در چاپ دبیرسیاقی، نه 214 قصیده، بلکه 215 قصیده است.
در شمارهگذاری ابیات نیز در قسمتهای مختلف اشتباهاتی دیده میشود؛ برای نمونه بیت شمارۀ 460 که بهاشتباه 660 آمده است (ر.ک: دبیرسیاقی، 1371: 22). همچنین شمارۀ ابیات در جاهایی یک یا دو بیت پس و پیش شده است؛ برای نمونه در صفحة 342 بیت شمارۀ 6875 که در اصل 6874 است و یا در صفحة 421، بیت 8420 که صحیح آن 8419 است؛ همچنین در صفحة 445 بیت 8780 که درست آن 8779 است و... . از اینگونه نمونههای اشتباه، شواهد بسیاری وجود دارد و نگارندگان برای پرهیز از طولانیشدن کلام از بیان آنها خودداری میکنند. بنابراین به شمارۀ ابیات چاپ دبیرسیاقی نمیتوان اعتماد کرد و همانگونه که در پایان آخرین بیت از چاپ ایشان، شمارۀ 8885 آمده است، تعداد کل ابیات را نمیتوان همین عدد 8885 دانست؛ پس برای به دست آوردن شمارۀ دقیق ابیات دیوان فرخی چاپ دبیرسیاقی باید از ابتدا ابیات را دوباره شمارهگذاری کرد؛ البته آشکار است که اینها اشتباهات چاپی هستند.
نکته مهم دیگر اینکه وجود غلطهای چاپی در دیوان تصحیحشدة دبیرسیاقی، گاهی معنا و وزن شعر را نادرست میکند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت؛ برای مثال به چند نمونه اشاره میشود:
1) ور خاربنی ببیند در دشت بترسد |
|
گوید مگر آن خار ز خیل تو سواریست
|
واژۀ «ببیند» در مصراع اول اشتباه است؛ وزن مصراع را خراب کرده است؛ در بیشتر نسخههای خطی و نیز نسخۀ چاپی مرحوم عبدالرسولی نیز ضبطی متفاوت آمده است؛ در آنها «بیند» نوشته شده است. گویا بیت قبلی در این اشتباه بیتأثیر نبوده است:
بدخواه تو چون ناژ ببیند بهراسد |
|
پندارد کان از پی او ساختهداریست |
||
2) رنج و مکروه از تو دور و عدل و انصاف از تو شاه |
|
|||
|
دین و دنیا با تو جفت و بخت و دولت با تو یار
|
|||
آخرین کلمه از مصراع اول، یعنی «شاه» در اصل باید «شاد»باشد. ضبط مرحوم عبدالرسولی و نسخههای در اختیار نویسندگان این جستار، این نکته را تأیید میکند.
3) ای پیشگاه بارخدایان روزگار |
|
ای بهر بهشت جسته شرف پیشگاه تو
|
در مصراع دوم باز هم به نظر میرسد اشتباه چاپی رخ داده است و صورت صحیح آن «بر» است.
4) ای دل من تو را بشارت داد |
|
که تو را من به دوست خواهم داد
|
در مصراع اول کلمۀ قافیه، «داد» ضبط شده که اشتباه است و ضبط صحیح آن «باد» است. همة نسخی که در اختیار است، صورت صحیح را ارئه دادهاند و گویا در اینجا اشتباه چاپی رخ داده است؛ زیرا دور از نظر است که تصحیحکنندة محترم از این نکته غفلت کرده باشد.
5) خط نویسد که بشناسند (؟) از خط شهید |
|
شعر گوید که بنشاسند (؟!) از شعر جریر
|
به سبب شباهت بسیاری که خط ممدوح با خط «شهید» و شعر او با شعر «جریر» دارد، صورت صحیح هر دو واژة «بنشناسند» به صیغۀ جمع باید باشد.
6) ور بادهای به دست کسی دست باز داشت |
|
از عاجزی نبود، چه، عذریست در میان
|
ضبط کلمۀ «باده» در اینجا صحیح نیست و صورت صحیح آن «باره»است به معنی قلعه، دیوار قلعه، حصار. در بیشتر نسخههای موجود و نیز چاپ مرحوم عبدالرسولی ضبط صحیح، یعنی «باره» دیده میشود و به گمان بسیار در چاپ دبیرسیاقی اشتباه چاپی رخ داده است و اشتباه از نوع خواندن و ضبط نسخه نیست. برای چند نمونۀ دیگر ر. ک: (همان: یک، دو، سه، چهار، پنج، یازده، بیست و سه، سی و یک، سی و دو، سی و سه، سی و شش، 4، 6، 7، 22، 79، 80، 55، 139، 106، 155، 241، 293، 281، 301، 331، 337، 342، 518 و...).
3ـ برخی نمونههای نادرست در تصحیح دیوان فرخی چاپ دبیرسیاقی
در ادامه باتوجهبه تصحیح دیوان چاپ دبیرسیاقی، نمونههایی از بدخوانی نسخ، گزارش و گزینش نادرست، تصحیحات ذوقی اشتباه و... بیان میشود. البته باید گفت ابیاتی در چاپ دبیرسیاقی وجود دارد که ایشان، آنها را با گذاشتن علامت سؤال مشخص کردهاند، این علامتها نشان میدهد که موفق به تصحیح آنها نشدهاند؛ زیرا نسخههای استفادهشدة ایشان نیز کمکی به روشنشدن ضبط صحیح یا نزدیک به سخن شاعر نکرده است. اکنون نویسندگان این گفتار با در دست داشتن نسخههای دیگر توانستهاند تاحدّی به سخن شاعر نزدیک شوند.
1) بامدادان پگاه آمد بر بسته کمر |
|
غالیه بر سرو کرد (؟) و برون رفت بدر
|
مصراع دوم در این بیت اشتباه دارد؛ غالیه بر سرو کردن درست نیست. در یک نسخه از نسخههای نویافته (نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ دستیابی 75) ضبط معنادار غالیه بر سر کرد ثبت شده است:
بامدادان پگاه آمد بربسته کمر |
|
غالیه بر سر خود کرد و برون رفت ز در |
در چاپ مرحوم عبدالرسولی و یکی از نسخههای نویافته (نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ دستیابی 2472) ضبط «سر و بر» دیده میشود. باتوجهبه اینکه غالیه را معمولاً بر موی سر میزدهاند، ضبط «سر و رو» میتواند بهتر از «سر و بر» باشد.
2) بادا فرود همت تو برشده سپهر |
|
چونانکه دون رفعت نصر تواش بناست
|
چنانکه دبیرسیاقی نیز در حاشیۀ شمارۀ 9 بیان کردهاند، این بیت تنها در نسخهای وجود دارد که از آن با علامت اختصاری «ند» یاد شده است؛ همچنین یک نسخه نیز ـ البته این یک نسخه از اهمیت ویژهای برخوردار است ـ این بیت را دارد. این نسخه را مرحوم عبرت نایینی برای مرحوم ملکالشعرا بهار در سال 1346 هجری با دقتی بسیار نسخهنویسی کرد؛ همانطور که مرحوم ملکالشعرا بهار در حاشیۀ صفحات اول با خط خود نوشتهاند، این نسخه کاملترین نسخهای است که تا آن زمان، مرحوم بهار از دیوان فرخی سیستانی دیده بوده است (ر. ک: نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ 2472). در اینجا ضبط همین یک نسخه تاحدّی مشکل این بیت را میزداید. در مصراع دوم بهجای ضبط دبیرسیاقی یعنی «نصر»، ضبط درخور توجه و شاید صحیحتر «قصر» دیده میشود. با این ضبط به نظر میرسد مفهوم بیت روشن میشود و باتوجهبه واژههای «برشده سپهر» و «دونِ رفعتِ» و «بنا»، ضبط «قصر» متناسب و صحیحتر است؛ زیرا نصر با رفعت بنا تناسبی ندارد؛ اما قصر در معنی کاخ و مقایسهاش با سپهر که بنای بلندی است، روشنکنندة معناست.
بادا فرود همت تو برشده سپهر |
|
چونانکه دون رفعت قصر تواش بناست |
شاعر همت بلند ممدوح را در بناکردن قصر در برابر سپهر (آسمان) ستوده است و آرزو میکند همانطور که بنای سپهر در برابر قصر تو کوتاه است، آسمان بلند، فرودِ همت تو باد. همچنین شاعر ایهام تضادی بین معنی دیگر قصر (کوتاهی) ایجاد کرده است و همین بیت را هنرمندانهتر میکند؛ این همان چیزی است که بعدها حافظ به شایستگی از آن بهره برده است.
3) همــه خـوبـیّ و نـکـویـی بـود او را ز خـدای |
|
ویـن رهی را کـه سـتـایشگر و مدحتگر اوست
|
برپایة چاپ عبدالرسولی و همة نسخهبدلهای استفادهشدة ایشان ضبط صحیح، «خنیاگر» است. دبیرسیاقی تنها به ضبط نسخهای با علامت اختصاری «ند» ـ گویا نسخۀ اساس اوست ـ بسنده و اعتماد میکند که در آنجا «مدحتگر» ضبط شده است؛ اما نکتة درخور توجه آن است که همة نسخههای استفادهشدة وی و ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی و نیز همة نسخههای نویافتة پژوهششده در این گفتار، «خنیاگر» ضبط کردهاند. البته باتوجهبه موسیقیدانی و خنیاگری فرخی سیستانی، به نظر میرسد ضبط چاپ عبدالرسولی (خنیاگر) بر ضبط چاپ دبیرسیاقی برتری داشته باشد؛ بنابراین به سبب گواهی نسخهها ضبط خنیاگر مناسبتر است.
4) چنـان بـاشـد جـهان همـواره تـا شاه اندران باشد |
|
|
|
ازیـرا کـو فـرشـتـهسـت و فـرشته در جنان باشد
|
|
ضبط صحیح نخستین کلمه، «جنان» به معنای بهشت است. این ضبط صحیح در چاپ مرحوم عبدالرسولی نیز آمده است. دبیرسیاقی همیشه در حاشیۀ چاپ اختلافات نسخۀ خود را با چاپ مرحوم عبدالرسولی بیان میکند؛ اما در این باره، مانند نمونههای بسیار دیگر، گزارش این اختلاف نسخهها از قلم افتاده است.
5) بربط خامش بوده گشت سخنگوی |
|
محتسب سرد، سیر گشت ز گفتار
|
ضبط نسخۀ مرحوم عبدالرسولی «بود» است؛ یعنی بدون حرف «ه» در آخر کلمه. ضبط مرحوم عبدالرسولی برتر است؛ زیرا افزونبر ضبط عبدالرسولی، چند نسخۀ خطی استفادهشدة این پژوهش نیز این ضبط را تأیید میکنند (نسخۀ کتابخانة مجلس به شمارۀ 2471)؛ (نسخۀ کتابخانة مجلس به شمارۀ 186 و...). همچنین باتوجهبه معنای بیت، بهویژه مصراع دوم، میتوان دریافت که صورت درست همین است:
بربط خاموش بود، گشت سخنگوی |
|
محتسب سرد، سیر گشت ز گفتار |
اگر به درنگی که پس از کلمۀ بود در مصراع نخست و در مصراع دوم، پس از کلمۀ سرد، صفت محتسب، توجه شود، معلوم میگردد که نوعی از تغییر و دگرگونی و درنگ و سستی در نظر شاعر بوده است؛ یعنی بربط خاموش بود آنگاه سخنگوی شد. باتوجهبه این نکات، به ضبط چاپ دبیرسیاقی در این بیت میتوان تردید داشت.
6) باده ز پنهان نهاد روی به مجلس |
|
خیز و بکار آی و کار مجلس بگذار
|
ضبط مصراع دوم هم در چاپ مرحوم عبدالرسولی و هم در چاپ دبیرسیاقی به این صورت است. دبیرسیاقی در حاشیه آورده است: 15ـ «م» و «د»: «نگارا»؛ یعنی به جای دو واژۀ «بکار آی» در متن قصیده، ضبط دو نسخه از نسخههای استفادهشدة ایشان «نگارا» است. به نظر میرسد ضبط نسخهبدلها بهتر از متن است و معنای مصراع به این ترتیب است که شاعر خطاب به معشوق خود میگوید: ای نگار! برخیز و بساط مجلس عیش را فراهم کن. در تأیید این ضبط افزونبر دو نسخۀ استفادشدة دبیرسیاقی نسخههایی مانند نسخۀ مجلس به شمارۀ 1038 و نسخۀ دانشکدۀ ادبیات با حواشی و نسخهبدلهای علامه قزوینی نیز در حاشیه اشاره کردهاند که این قصیده باید تصحیح شود؛ هرچند ضبط متن ایشان نیز مانند متن دبیرسیاقی است، در حاشیه ضبط «نگارا» را نوشتهاند.
فرّ شاهی چون تو داری لاجرم شاهی تو راست |
|
|
|
من چه دانم کردن ار پیداستی خار از رطب
|
|
ایشان در حاشیۀ صفحۀ 5 دیوان، ضبط نسخۀ چاپی مرحوم عبدالرسولی را ذکر کردهاند. البته نه به صورت صحیح و بدون غلط چاپی: «12ـ ار بیدانشی خارد [اصل: خاید]»؛ یعنی در حاشیۀ دیوان خود، ضبط نسخۀ چاپی مرحوم عبدالرسولی را نادرست ثبت کردهاند؛ به عبارتی گزارش نادرست دادهاند. نکتۀ دیگر، گزینش نادرست است؛ زیرا ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی چنین است:
فرّ شاهی چون تو داری لاجرم شاهی تراست |
|
|
|
من چه دانم کردن ار بی دانشی خاید رطب |
|
ایشان دو نسخۀ بدل موجود در کتابخانۀ مجلس به شمارۀ ثبت 1037 و 1038 را در اختیار داشتهاند و ضبط هر دوی آنها با ضبط نسخۀ مرحوم عبدالرسولی یکسان است. درنتیجه در این بیت، ضبط صحیح باتوجهبه معنای بیت، همان ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی است که افزونبر مفهوم منظور شاعر، بیشتر نسخههای استفادهشده در این مقاله نیز ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی را تأیید میکنند. هیچ نسخهای از نسخههای خطی که مرحوم عبدالرسولی در اختیار داشته است و همچنین هیچ نسخهای از نسخههای نویافته ـ حدود ده نسخه از میان آنها گزینش شد که در پایان مقاله در بخش منابع بهطور کوتاه معرفی شد ـ ضبط چاپ دبیرسیاقی را ندارند؛ بلکه همه ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی را دارند و همانگونهکه دبیرسیاقی در حاشیۀ چاپ خود اشاره کرده است، ضبط «متن، تصحیح استاد دهخداست» (همان: 5، حاشیۀ شمارۀ 12).
دربارة ترکیب کنایی «رطب خاییدن» به نظر میرسد معنایی شبیه به «شکرخوردن» داشته باشد که امروزه در زبان محاوره معمول است. شاعر در این بیت خطاب به امیر محمد غزنوی ـ این قصیده در مدح اوست ـ میگوید: فقط ممدوح وی [امیرمحمد] سزاوار پادشاهی است و نه دیگری؛ منظور او از دیگری امیرمسعود، فرزند دیگر سلطان محمود غزنوی است که به زور پادشاهی را از امیرمحمد گرفت. در مصراع دوم میگوید: با وجود این اگر شخص نادانی رطب بخورد، یعنی سخن سست و بیفایده بگوید و ادعای بیجا کند و شخص دیگری جز ممدوح مرا شایستۀ پادشاهی بداند، من چه میتوانم بگویم؟ و چه میتوان کرد.
7) تا ز خواب خوش بگشاد گل سوری چشم |
|
لالۀ سرخ ببندد همی ز خنده دهان
|
در بیت بالا در نسخههای «کد» و «مج 5» نبندد آمده است و مرحوم بهار نیز در حاشیۀ نسخۀ عبرت نایینی نبندد را درست دانسته است؛ بنابراین باتوجهبه نسخهها و معنی بیت، ضبط درست چنین است:
تا ز خواب خوش بگشاد گل سوری چشم |
|
لالة سرخ نبندد همی ز خنده دهان |
معلوم است که از خنده دهان گل باز میشود نه بسته.
8) گاه برسان یکی یاقوتگون گوهر شود |
|
گه بهکردار یکی بیجادهگون مجمر
|
در همة نسخهها و چاپ عبدالرسولی بهجای شود «بود» است. باتوجهبه گواهی نسخهها و اینکه بیت در مطلع قصیده نیست و لازمۀ شدن و دگرگونی در مصرع دوم، به نظر میرسد بود برتری دارد.
گاه برسان یکی یاقوتگون گوهر بود |
|
گه بهکردار یکی بیجادهگون مجمر |
9) دست او ابریست اندر بزمگه وقت عطا |
|
اسب او بادیست اندر صد سخن گاه شکار
|
مصراع دوم معنای درستی ندارد. مصحح محترم دربارۀ این ضبط در پاورقی ـ قسمت بیان اختلافنسخهها ـ به ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی و دستکم یک نسخه از نسخهبدلهایی که در اختیار داشته است (مج1، مج2، مج3) هیچ اشارهای نکرده است. حال آنکه بنابر سخن خود ایشان در مقدمه، در حواشی، ضمن بیان نسخهبدلها، به چاپ مرحوم عبدالرسولی نیز توجه داشتهاند و نکات اختلاف را در حاشیه بیان کردهاند؛ اما در این بیت، ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی را ـ که ازقضا ضبط صحیح نیز هست ـ یادآور نشدهاند؛ در این نمونه نیز اختلاف نسخهها به صورت نادرست گزارش شده است. با مراجعه به چند نسخۀ نویافته، هم ضبط مرحوم عبدالرسولی تأیید و هم تاحدی مشکل این مصرع از میان میرود.
دست او ابریست اندر بزمگه وقت عطا |
|
|
|
اسب او باد است (بادیست) اندر تاختن هنگام کار |
|
و ضبط عبدالرسولی:
دست او ابریست اندر بزمگه وقت عطا |
|
|
|
اسب او باد است (عبدالرسولی: بادیست) اندر تاختن گاه شکار
|
|
گفتنی است که کار در معنای جنگ از شکار مناسبتر است؛ زیرا در مصرع اول موضوع بزم آمده که شکار نیز از لوازم آن است و بنابراین، چون مصرع دوم بر هنر رزم ممدوح اشاره میکند، کار مناسبتر است.
10) حاکم شـرعیکه می (شراب) نـگـیـرم هرگز؟ |
|
زاهد عـصرم کــه روزهدارم همــوار؟
|
معلوم است که «حاکم شرعی» باتوجهبه شیوة سخن، یعنی بیان متکلم، نادرست است و درست آن «حاکم شرعم» است. در چاپ مرحوم عبدالرسولی نیز صورت درست وجود داشته است؛ اما دبیرسیاقی در اینجا نیز ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی را در پاورقی از قلم انداخته است و «حاکم شرعی» رابهجای «شرعم» در متن نهاده است.
11) زان می که در شب ز عکس خامش |
|
هردم برآید ستارۀ بام
|
در مصرع اول باتوجهبه کلمۀ «خامش» معنای درستی از بیت به دست نمیآید؛ مصحح محترم در حاشیه، ضبط یکی از نسخهبدلها را بیان کرده که چنین است: «5 ـ «ند»: زان می که شب از سرشت جانش». با این نسخهبدل باز نیز مشکل بیت از بین نمیرود..
در نسخههایی که در اختیار داریم بهجای «خامش»، «جامش» آمده است. شاید در نسخههای استفادهشدة دبیرسیاقی هم چنین بوده است؛ اما چون پیشینیان در کاربرد نقطه بسیار صرفهجو بودند و گاهی نیز از خوانندگان مهارت و فراست را انتظار داشتند، نگذاشتن نقطه را موضوعی عادی و مرسوم میدانستند. افزونبر این باید توجه داشت که شاعر از شراب سخن میگوید و در شعر فارسی و عرب مضمون شراب در پیالۀ شراب (جام) بسیار مشهور است و توصیفهای گوناگونی از درخشندگی رنگ شراب در جام ارائه شده است؛ بنابراین مشخص است که کلمۀ کلیدی در نسخههای موجود همان کلمۀ «جام» بوده است. درنتیجه بیت به شکل زیر معنا و مفهوم روشنی مییابد:
زان می که هر [کق: در] شب ز عکس جامش |
|
هزمان برآید ستارۀ بام |
البته دبیرسیاقی باتوجهبه ضبط «سرشت جانش» در یکی از نسخهبدلها، صورت زیر را نیز ممکن دانسته است:
زان می که شب ز سرشت خامش |
|
هر دم برآید ستارۀ بام |
این نیز ضبطی درخور توجه است؛ زیرا سرشت در این بیت میتواند مصدر مرخم به معنای «سرشتن خامش» باشد. معنای سرشتن، «آمیختن» است (دهخدا، 1388: ذیل سرشتن) و مصرع اول میتواند به آمیختن شراب ناب و خالص (شراب خام) با آب اشاره داشته باشد که برای رقیق و تحملپذیرشدن مخلوط میشده است؛ چنانکه در خمریة ابنفارض آمده است:
لـها البدرُ کأسٌ وهیَ شمسٌ یُدِیرُهَا |
|
هـلالٌ و کـم یـبدو إذا مُزِجَتْ نَجم |
در مصرع دوم این بیت حبابهایی که از آمیختن شراب با آب بر سطح شراب ظاهر میشود، به ستاره تشبیه شده است. بنابراین ممکن است فرخی سیستانی نیز در این بیت حبابهای حاصل از آمیختن شراب با آب را به ستارۀ بام یعنی ستارۀ صبح تشبیه کرده باشد.
12) چـو سرو بود و چو ماه و نه ماه بود و نه سرو |
|
|
|
قـبــا نــپـوشـد سرو و کـلـه نـدارد مـاه
|
|
دربارة این بیت در حاشیۀ شمارۀ 8 آورده است: «8 ـ «نچ» (منظور حاشیۀ چاپ مرحوم عبدالرسولی): کمر بندد»؛ اما صحیح آن «کمر نبندد» است (رک: عبدالرسولی، 1311: 344).
بـدخـواه او نـژنـد و سـرافـکنده و خجل |
|
|
|
چـون کـل [کچل] که از سرش برباید عمامه، باد
|
|
دبیرسیاقی در این بیت و دو بیت بعد، تصحیحات پیشنهادی مرحوم دهخدا را در متن وارد کرده است که برخی از آنها نادرست است. دبیرسیاقی در حاشیه یادآور میشود که اصل، «گل» بوده و متن از استاد دهخداست. ضبط درست «کل» در همة نسخههای استفادهشدة این پژوهش موجود است. گمان نگارندگان بر این است که ضبط متن مرحوم عبدالرسولی، ایشان را به این تصحیح قیاسی علامه دهخدا وادار کرده است. شاید ضبط مرحوم عبدالرسولی به سبب اشتباه چاپی بوده باشد؛ بسیار دور از نظر است که ایشان با چنان علم و دانشی، چنین لغزشی داشتهاند.
14) آن دهد مر تو را ملک در ملک |
|
که نداد ایچ پادشه به منام
|
مصحح محترم در پاورقی آوردهاند: «9 ـ «م» «چ»: ندید (متن از استاد دهخداست)». بدیهی است که «هیچ پادشاه در خواب نداد» معنی دقیقی ندارد؛ زیرا دادن یا بخشش در خواب امر نیکویی نیست که شایستۀ مدح باشد؛ بنابراین «هیچ پادشاه در خواب ندید» درست است. در همة نسخهها نیز «ندید» ضبط شده است. دلیل دبیرسیاقی دربارة این بیت پذیرفتنی نیست. او ضبط صحیح نسخههای خطی را نادیده میگیرد و ضبطی را برمیگیزند که هیچ نسخهای آن را تأیید نمیکند.
ملک برفت و علامت بدان سپاه نمود |
|
بدان زمان که بسیج نهار کرد نهار
|
این واژه در همة نسخههای در اختیار، «بهار» است؛ بنابراین ضبط «نهار» ازنظر نسخهشناسی اعتبار لازم را ندارد. این بیت در کتاب لغت فرهنگ وفایی نیز صحیح آمده است؛ بنابراین آخرین واژه در مصراع دوم «بهار» است. دلیل دیگر بر اشتباهبودن ضبط چاپ دبیرسیاقی این است که معمولاً در زمانهای گذشته وقتی لشکری قصد نبرد با دشمن داشت، این کار را در فصل بهار انجام میداد تا علوفه برای اسبها و چهارپایان دیگر موجود باشد؛ زیرا در فصلی غیر از بهار، تهیۀ علوفه گاه بسیار دشوار میشد. برای این موضوع میتوان به تاریخ بیهقی رجوع کرد که در آن به توصیف دقیق جنگهای سلطان محمود و بهویژه سلطان مسعود غزنوی پرداخته است. او به فصل مناسب برای جنگ و چگونگی تهیۀ علوفه برای اسبها و استرها و سایر حیوانات اهلی بارکش اشاره کرده است (بیهقی، 1370: 441، 444، 606، 607 و...).
فرهنگ فارسی وفایی، نوشتهشده در اوایل قرن دهم هجری، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ در این فرهنگ برای شاهد واژة «نهار» به معنای کاهشیافتن، این بیت فرخی سیستانی آورده شده است؛ البته با اختلافاتی که بسیار مهم است: «نهار: کاهش باشد. فرخی گفته، بیت:
مَلِک برفت و ولایت بدان سپاه سپرد |
|
بدان گهی که بسیج نهار کرد بهار»
|
این بیت در چاپ دبیرسیاقی با اختلاف مهمی ضبط شده است. واژۀ «نهار» در مصراع دوم، هر دو بار به صورت «نهار» آمده است؛ ولی در ضبط فرهنگ وفایی واژۀ «نهار» دوم، به صورت «بهار» آمده است. بنابراین صورت صحیح این واژه «بهار» است.
16) ای دلبر من باش یک زمانک |
|
تا مدحت خواجه برم به پایان
|
در مصراع اول بهجای «ای دلبر من...» در ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی «ای دل، بر من...» است. باتوجهبه معنی بیت و ابیات قبل به نظر میرسد که ضبط چاپ مرحوم عبدالرسولی صحیح است. شاعر در این بیت نه «دلبر: معشوق» را بلکه «دل» خود را مخاطب قرار داده است. از نسخههای در اختیار نیز چند نسخه ضبط مرحوم عبدالرسولی را تأیید میکنند. البته ضبط دبیرسیاقی هم در برخی از نسخهها آمده است؛ اما باتوجهبه معنای بیت و ابیات قبل، به نظر میرسد که ضبط مرحوم عبدالرسولی درستتر است.
4ـ نتیجهگیری
در دیوان فرخی چاپ محمد دبیرسیاقی ابیات بسیاری وجود دارد که معنای درستی ندارد و دارای نقصهایی است. گویا وجود بخشی از این نادرستیها به سبب روشمندنبودن کار تصحیح دیوان فرخی است و بخشی نیز از برتریدادن تصحیح ذوقی بر نسخههای استفادهشده در متن ایجاد شده است. البته علت دیگر این غلطها دسترسینداشتن به همة نسخهها بوده است؛ زمانیکه دبیرسیاقی این دیوان را تصحیح کرد، کمتر از ده نسخه در اختیار داشت؛ اما امروزه بیش از هفتاد نسخه از دیوان فرخی سیستانی یافت شده است. از میان این نسخههای فراوان، چند نسخه، ارزش و اعتبار بیشتری دارد که در این پژوهش مبنای کار تصحیح دوبارة دیوان فرخی سیستانی قرار گرفت. کمتر صفحهای از چاپ دبیرسیاقی وجود دارد که خالی از غلطهای چاپی یا رعایتنکردن فاصلۀ حروف باشد. رعایتنکردن فاصلۀ حروف بهویژه در متون منظوم موجب سردرگمی خواننده و خوانش نادرست ابیات میشود؛ درنتیجه خواندن اشعار و فهمیدن معنای ابیات برای خوانندگان دیوان شاعر دشوار میگردد. به همین سبب تصحیح دوبارة دیوان فرخی سیستانی کاری لازم و ضروری است.