نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار زبان و ادب فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Abstract
Religious artwork means drawing religious scenes including war, the iconography of Imams and their lives, the battles of Imam Ali, and the events of Karbala. One of the remarkable works in this style is Hamleye Heidari by Bazal Mashhadi written in the 12th century AH following the style of the Shahnameh. An exquisite copy of it, dated 1222, is preserved in the Bibliothèque National Library. It has 241 images in Indian style. In addition to the high quality of the drawings in this version, their artistic value is also significant. To introduce this version and its artistic arrays, the present study examines religious paintings. The two research questions are 1) how has the iconography of Prophet Mohammad, Imam Ali, and Ahl al-Bayt been drawn in this version?; and 2) What creative ways has the painter invented for icon painting? The method of image analysis based on form and visual characteristics was used. The results of the research showed that women's illustrations have special prominence in the drawings of this version distinguishing this version from other religious drawings. In this version, religiosity has a unique place compared to similar examples.
Introduction
Religious iconography appeared in the 9th century AH- illustrating Meraj-name - and flourished in the Safavid period with the iconography of Qesas Al-Anbya. Initially, religious iconography was mostly devoted to the stories of prophets, but over time it paid more attention to Shiite themes especially the stories of Karbala and Taziyeh recitations. Hamleye Heydari is one of the most important works in the field of religious painting. This work, composed in the 12th century AH, contains 20,000 or 30,000 verses. The date of composition is unknown but researchers suggest that it should be around 1119 AH so Bazel must have spent 50 years of his life on this poetry. Hamleye Heydari followed the style of the Shahnameh in narration as well as characterization. Some illustrated copies of Hamleye Heydari have survived. One of the most valuable, dated 1222, contains 241 images in the Indian style. War flourished as a way to visualize Imam Ali's paintings in the same way as they were depicted in this copy of the Hamleye Heydari.
Discussion
This article studies a manuscript dated 1222 from an artistic perspective. First, it examines the copy. Then, it investigates the artworks in the copy. Finally, it analyzes the religiosity in its paintings. The copy is arrayed with decorations such as gorgeous illuminations, golden tables, Eslimi, and floral motifs. Among the most important arrays in this copy are colorful geometric patterns decorated with golden Eslimi and contain some verses.
The paintings are in Indian style that can be recognized in the costumes, portraits, and styles of architecture (similar to the Taj-Mahal). Prophet Mohammad (PBUH) and Imam Ali (AS) are displayed as the flames of light. This kind of imagery is uncommon in the painting because, usually, it is only the faces of saints that are portrayed as a flame, not their full body. Pictures are mostly covered with figures of men and women who are very similar in custom and faces, and only limited space is left around the edge. The backgrounds are without vegetation, such as desert reflecting the geographic location of Saudi Arabia. Women are rarely depicted in religious paintings while in this copy women have a central position in the images, for example, dancing, performing a ceremony, and playing an instrument. They are depicted with large and black eyes as well as long and black hair in the same style as Indian women.
One of the most important figures in this copy is the image of Gabriel; a full page is dedicated to a miniature of Gabriel portraying him with a turban and a portrait-like Indian face with one side as the moon and the other side as the sun.
Conclusion
The analysis show creative methods for iconography in this manuscript. In religious paintings, the iconography of saints is mostly depicted with a halo or white veil on their faces, while in this copy the full body of the saints is covered in the golden flame of light. The second point is that in religious paintings, women are not usually a central figure but, in this copy, special attention has been paid to the important role of women. Furthermore, the iconography of Gabriel in the Indian style is a new way of portraying this angel. All these innovative pictures make the manuscript rich and fully valuable in the religiosity tradition.
کلیدواژهها [English]
حملهخوانی ازجمله سنن نقّالی ملّی و شیعی با درونمایۀ حماسی، تاریخی، مذهبی و تخیّلی است. بهدنبال حملهخوانی، حملهنگاری نیز شیوهای برای تجسّم و ترسیم نگارههای حضرت علی (ع) به شمار آمد. یکی از این نسخههای نفیس در سال ۱۲۲۲ هجری قمری مصوّر شده است و به شمارة Supplément Persan 1030 در کتابخانۀ ملّی فرانسه نگهداری میشود. این نسخه ۲41 نگاره به سبک هندی دارد. افزونبر کمیّت بالای نگارههای این نسخه، ارزش هنری آنها نیز توجهبرانگیز است. نسخه به آرایههایی مانند سرلوح مُذهّب، شمسه، تذهیبهای تمامصفحه، جدولکشی، اسلیمی و نقوش گیاهی، نقوش هندسی تزیینی مانند مثلثهای رنگین آراسته شده است. ویژگی نگارههای هندی ازجمله در چهرهنگاری زنان و مردان و گزینش رنگ (غلبة رنگ قرمز و طیفهای آن) در نگارهها دیده میشود. در بیشتر نگارهها پسزمینه بسیار ساده است؛ زمین خالی از پوشش گیاهی یا پوشش گیاهی اندکی دارد که متناسب با وضع جغرافیایی صحرای عربستان گزینش شده است. بیشتر فضای تصویر را پیکرههای زنان و مردان فراگرفته است که ازنظر چهره و پوشش بسیار به هم شبیهاند. گاه همة زمینة تصویر با پیکرهنگاری پوشیده شده و فقط پسزمینة محدودی در اطراف حاشیة تصویر باقی مانده است. این پژوهش ابتدا به معرفی نسخه و آرایههای هنری آن میپردازد و سپس نگارههای مذهبی نسخه را تحلیل میکند. روش تحلیل نگارهها در این پژوهش بر مبنای شکل و ویژگیهای برجستة تصویری است.
1ـ1 ضرورت پژوهش
نسخة نگهداریشده در کتابخانۀ ملّی فرانسه در قیاس با نمونههای مشابه، جایگاهی منحصربهفرد دارد؛ ازاینرو این مقاله به بررسی آن اختصاص یافته است. ازجمله امتیازات این نسخه نگارههایی است که به سبک هندی ترسیم شده است و همین امر آن را در جایگاهی شاخص نسبتبه نگارههای مذهبی دیگر قرار میدهد. در مکتب هند آثار ادبی چندی به تصویر درآمده است؛ اما نگارندة این پژوهش در زمینۀ مذهبینگاری، اثری به این سبک نیافت و ازاینرو میتوان مدّعی شد این اثر ازنظر نوعِ سبک نادر است. وجه شاخص دیگر نسخه، توجه ویژه به حضور و جایگاه زن است؛ حال آنکه در نگارههای مذهبی معمولاً زنان نقش و جایگاه شاخصی ندارند و در حاشیه قرار میگیرند. نفیسبودن نگارهها و ارزش هنری نسخه از دیگر وجوه امتیاز آن است.
1ـ2 پرسشهای پژوهش
- شمایلنگاری حضرت محمّد (ص)، حضرت علی (ع) و اهلبیت در این نسخه چگونه صورت گرفته است؟
- نگارگر برای شمایلنگاری چه شیوههای خلاقانهای را ابداع کرده است؟
1ـ3 پیشینۀ پژوهش
در زمینۀ نسخ مصوّر حملۀ حیدری باذل مشهدی و نگارههای آن تاکنون تحقیقی صورت نگرفته است. دربارة معرفی حملۀ حیدری و ویژگیهای سبکی آن چند مقاله به شرح زیر تألیف شده است:
- کاشفی خوانساری، علی (۱۳۸۰): «حملۀ حیدری (تأملی دربارة داستانهای منظوم مولای متّقیان و معرفی یک شاعر)»، کتاب ماه هنر، شمارة ۳۱، فروردین و اردیبهشت، صص ۲۸‑۳۲.
- رویانی، وحید و فرضیشوب، منیره (۱۳۹۴): «بررسی تأثیرات شاهنامه بر حملۀ حیدری باذل مشهدی»، جستارهای ادبی، شمارة ۱۸۹، تابستان، صص ۱۱۳‑۱۳۹.
- بهزادی اندهجردی، حسین (۱۳۴۶): «حملۀ حیدری یا بزرگترین حماسة مذهبی فارسی»، نامۀ آستان قدس، شمارة ۴، سال هشتم، صص ۱۲۹‑۱۳۳.
- ذوالفقاری، حسن (۱۳۹۵): «حملهنامه: گونهای از حماسههای دینی پس از شاهنامه»، مجموعه مقالات شاهنامه پس از شاهنامه، مشهد: بهنشر.
دربارة نسخ مصوّر حملۀ حیدری باید گفت با جستوجوهایی که انجام شد، تنها دو نسخة مصوّر از این اثر به دست آمد: نخست نسخۀ کتابخانۀ ملّی فرانسه که موضوع این مقاله است و دیگری نسخۀ نگهداریشده در کتابخانۀ مجلس که فقط ۸ نگاره دارد و ارزش هنری آن پایین است؛ زیرا بهجز جدولکشی، آرایههای دیگری مانند تذهیب و غیره ندارد. نگارههای آن نیز ازنظر ویژگیهای بصری و زیباییشناختی چندان نفیس نیست؛ طیف رنگی نگارهها محدود و تصاویر ساده و کمکار است؛ طراحیها نیز ایرادات اندکی دارد که به نظر نمیرسد کار استاد ماهری باشد. به همین سبب نگارههای آن ارزش هنری لازم را برای پژوهش ندارد (رک. تصویر شمارة ۱).
تصویر شمارة 1: نسخه مصوّر حملۀ حیدرینگهداریشده در کتابخانۀ مجلس
حملۀ حیدری اثر باذل مشهدی در قرن دوازدهم به سبک و شیوة شاهنامه سروده شده است. این اثر در قالب مثنوی در بحر متقارب سروده شده و تعداد ابیات آن در نسخ مختلف بین بیست تا سی هزار است. باذل در سبب نظم کتاب میگوید شبی دربارۀ کارهای خود میاندیشید که الهام غیبی بر او نازل میشود:
به فکر غزل تا به کی خون خوری |
|
چنین خون بیحاصلی چون خوری |
... زدم رای با دل در این مدّعا |
|
به پاسخ دلم گفت: «باذل» چرا |
نبندی عروس سخن را حلی |
|
ز نعت نبی و ز مدح علی |
در مدح حضرت علی (ع) آمده است:
پس از مصطفی مدح شیر خدا |
|
بود نزد ارباب عرفان روا |
به مدح علی خامه سر میکنم |
|
زمین تا فلک پرگهر میکنم |
علی صورت قدرت کردگار |
|
علی در جهان حجّت کردگار |
علی درّهالتاج درّ وجود |
|
علی مالک الملک اقلیم جود |
علی صاحب اختیار جهان |
|
علی صاحب حکم بر آسمان |
تاریخ سرایش این منظومه بهدرستی معلوم نیست؛ اما برخی معتقدند که این منظومه در سال ۱۱۱۹ هجری قمری به پایان رسیده و باذل پنجاه سال از عمر خود را صرف سرودن آن کرده است (میرانصاری، ۱۳۶۸، ج ۱۱: ۴۳۲۱). باذل برای سرودن این اثر به شاهنامه نظر داشته و آن را الگوی شخصیّتپردازی، آرایش صحنههای جنگ، نوع روایت و... قرار داده است. برخی از ابیات شاهنامه چنان در نهانخانة ذهن باذل نشسته که ناخودآگاه بر شیوۀ سرایش حملۀ حیدری اثر گذاشته است. افزونبر این خود او نیز در بخش «سبب تألیف کتاب» شاهنامه را اثری فاخر میداند (رویانی و فرضی، ۱۳۹۴: ۱۱۵):
چو بر بحر شهنامه کردم گذر |
|
صدفها در او یافتم پر گهر |
ولی بود بر هر صدف پاسبان |
|
نهنگی در آن قلزم بیکران |
|
|
(نسخه، ۶ پ) |
باذل در این اثر پس از مناجات و نعت رسول (ص) و علی (ع)،داستان تاریخ اسلام را از بعثت پیامبر (ص) تا کشتهشدن عثمان به نظم کشیده و داستان در همینجا با مرگ باذل ناتمام مانده است. پس از او چندین نفر این اثر را تکمیل کردند؛ ازجمله آزاد کشمیری که حدود سال ۱۱۳۲ هجری قمری به خواهش فخرالدین محمدخان پسر عموی باذل کار او را ادامه داد. نمونۀ دیگر تکملۀ ابوطالب فندرسکی اصفهانی است. در سال ۱۱۳۵ شخصی به نام «نجف» کار سرایشِ ادامۀ اثر باذل را شروع کرد. او منظومۀ فندرسکی را پیدا و آن را با چند بیت به کتاب باذل متصل کرد. این منظومه از همة تکملههای حملۀ حیدری کاملتر است. نجف در ابیاتی چنین میگوید:
نجف آن که خاکش بود در نجف |
|
که دائم بود طالب این شرف |
شب و روز میخواست از کردگار |
|
که این نسخه گردد تمام آشکار |
که ناگاه آمد به دستش ز غیب |
|
یکی نسخه چون «حمله» بیشک و ریب |
از دیگر افرادی که برای حملۀ حیدری تکمله سرودند میتوان به پسندعلی بگرامی و عبدالعلی خان میان احسن بنگالی و شخص ناشناسی به نام کرم یا کریم اشاره کرد (کاشفی خوانساری، ۱۳۸۰: ۳۱).
برخی شاعران آثاری را به تقلید از حملۀ حیدری سرودهاند؛ ازجمله راجی کرمانی، گل احمد، مهدی علیخان عاشق هندی، محب علیخان حکمت، عیانی، افتخارالعلمای صهبا و غیره. معروفترین این آثار که به تقلید از اثر باذل سروده شده، حملۀ حیدری تألیف ملابمانعلی راجی کرمانی است که گاهی از آن با عنوان حملۀ راجی هم یاد میشود. حملۀ حیدری راجی در فاصلۀ سالهای 1824‑1804/ 1240‑1220 همزمان با سلطنت فتحعلیشاه قاجار در سی هزار بیت و با تأثیر از شاهنامة فردوسی در بحر متقارب سروده شد و با این بیت شروع میشود:
به نام خداوند دانای فرد |
|
که از خاک، آدم پدیدار کرد |
موضوع منظومۀ راجی تاریخ صدر اسلام با محوریّت حضرت علی (ع) تا اواسط جنگ صفیّن است که بهشیوۀ داستانی و قصّهگویی بیان شده است و به نظر میرسد ناتمام باشد؛ زیرا در اواسط داستان صفیّن، ناگهان بدون هیچ مؤخّره و دعا و نیایشی متن به اتمام میرسد. یکی از ویژگیهای سبکی این منظومۀ سی هزار بیتی،آن است که در ضمن سرودن داستانهای تاریخ اسلام، به حوادث کربلا گریز میزند که به کربلائیات معروف است (طالبیان و مدبّری، ۱۳۷۹: ۲۲).
میرزا محمد رفیع مشهدی شاهجهانآبادی در شاهجهانآباد دهلی متولد شد. او در شعر، باذل به معنای بخشنده تخلّص میکرد. پدر باذل میرزا محمود مشهدی از مشهد به هند آمد. عموی باذل در ایام شاهزادگیِ اورنگزیب عاملگیر، از نزدیکان او بود. بعدها عالمگیر او را به صوبهداری (حکمرانی) شهرهای برهانپور، اکبرآباد و مالوه منصوب کرد و به «وزیرخان» مشهور شد. او در سال ۱۰۸۳ هجری قمری درگذشت. عموی دیگر باذل ساکن مشهد بود و در این شهر مدرسة مهمی به نام خود داشت که پس از او هم برجا ماند؛ اما سه پسر او نورالدین محمدخان (متوفی ۱۱۲۶ ق.)، فخرالدین محمدخان (متوفی ۱۱۳۹ ق.) و کفایتخان همگی به هند آمدند و به خدمات دیوانی در حکومت گورکانیان مشغول شدند (رک. کاشفی خوانساری، ۱۳۸۰: ۲۸). باذل در دهلی گوشة عزلت گزید و همانجا به سال ۱۱۲۳ یا ۱۱۲۴ هجری درگذشت (میرانصاری، ۱۳۶۸، ج ۱۱: ۴۳۲۱). مادهتاریخ فوت او را چنین نوشتهاند: «جامهر علی بجنتشی داد» (کاشفی خوانساری، ۱۳۸۰: ۲۸).
در این پژوهش یکی از نسخ نفیس حملۀ حیدری مورّخ ۱۲۲۲ به شمارة 1030 نگهداریشده در کتابخانۀ ملّی فرانسه بررسی میشود. 1 این نسخه ۲41 نگاره به سبک هندی دارد؛ به خط نستعلیق است و همة صفحات آن با رنگ طلا و خطی از شنگرف جدولکشی شده است. اشعار در جدولهای چهار ستونی نوشته شده و داخل جدولها با نقوش گیاهی تزیین شده است. هر صفحه رکابه دارد و در دورههای بعد، احتمالاً مالکان نسخه آن را با اعداد لاتین شمارهگذاری کردهاند. شماره صفحاتی که در این پژوهش ذکر میشود بر مبنای اعداد لاتین است. یکی از تزیینات پرکاربرد این نسخه استفاده از نقوش هندسی به شکل مثلثهای رنگین (سبز، نارنجی، صورتی، قرمز و غیره) است که زمینۀ آن گاهی با اسلیمیهای طلایی تزیین شده و گاهی شیوۀ چینش آنها در کنار هم لوزیهایی را تشکیل داده که در لابهلای آن اشعار نوشته شده است (رک. تصاویر ۲ و ۳).
تصاویر شمارة 2-۳: نوشتن اشعار در لابهلای نقوش مثلثی رنگین
4ـ1 تذهیب
4ـ1ـ1 تذهیب تمامصفحه
دو صفحۀ آغازین نسخه با تذهیب تمامصفحۀ ریزنقش و پرکاری به رنگهای طلا، لاجورد و شنگرف آراسته شده است. تذهیبهای تمامصفحه، به این دو برگ محدود نمیشود و نمونههای دیگری هم دارد:
1) تذهیب تمامصفحه در آغاز هر بخش و عنوانهای اصلی: تذهیبهای آغازبخش هر قسمت با دیگری تفاوت دارد تا بر تنوّع، زیبایی و ارزش هنری نسخه بیفزاید (رک. تصویر شمارة ۴). این بخشها معمولاً با ابیاتی به سبک ساقینامه شروع میشود:
بیا ساقی ای مجلسآرای دین |
|
بیاور ایاغی ز ماء معین |
|
|
(نسخه، ص ۶۹) |
بده ساقی آن ساغر لالهگون |
|
که آید ز رنگ مِیَش بوی خون |
|
|
(نسخه، ص ۱۰۷) |
بیا ساقی ای ماه کامل عیار |
|
بده ساغری زان می خوشگوار |
|
|
(نسخه، ص ۱۳۷) |
بیا ساقی امروز امداد کن |
|
دلم را ز دست غم آزاد کن |
بیار آن درخشنده جام بلور |
|
که پر کردهاند از شراب طهور |
|
|
(نسخه، ص ۱۵۸) |
بیا ساقی آن آتشین می بیار |
|
که پر کرده از بهر دفع خمار |
|
|
(نسخه، ص ۳۱۴) |
2) تذهیب تمامصفحه دربردارندة حمد و ثنای خدا و ستایش رسول (ص) است که با ابیاتی مانند این آغاز میشود:
ثنایی که سردفتر نامهاست |
|
خداوند لوح و قلم را سزاست |
|
|
(نسخه، ص ۴۹۹) |
رسول خدا اشرف ممکنات |
|
شه انبیا سید کائنات |
|
|
(نسخه، ص ۹۴) |
3) تذهیب تمامصفحة غزوات مهم (خیبر، احد، خندق و غیره) برای تأکید بر اهمیّت غزوه و برجستهکردن آن.
تصویر شمارة 4: تذهیب تمامصفحه
در این نسخه عنوانهای اصلی با سرلوحهای ظریف و نقوش اسلیمی به رنگهای لاجورد، طلا و شنگرف تزیین و عنوان به رنگ سفیداب بر زمینة طلا نوشته شده است (رک. تصویر شمارة ۵). عنوانهای فرعی با سفیداب در کادری با زمینۀ طلایی و حاشیه مُذّهب که دو طرف آن با دستههای گل تزیین شده، نوشته شده است (رک. تصویر شمارة ۶).
تصویر شمارة 5: شیوة نمایش عنوانهای اصلی تصویر شمارة ۶: شیوۀ نمایش عنوانهای فرعی
4ـ۲ بخشبندی نسخه
بخشبندی نسخه بهشیوهای انجام شده است که بعضی قسمتها، سرآغاز نسخهای جدید به نظر میرسد؛ برای نمونه در صفحة ۲۲۶ در فصل «فرستادن ملک اسکندریه»، ابیات بهشیوۀ نگارش ترقیمه صفحهآرایی شده و پایین صفحه به نشانۀ اختتام با نقوش گیاهی طلاییرنگ تزیین شده است (رک. تصویر شمارة ۷)؛ اما این پایان نسخه نیست و در برگ بعد، نسخه با دو صفحۀ آراسته به شمسۀ مُذّهب و اسلیمی ادامه مییابد. نخستین شمسه عنوان ندارد؛ اما در شمسۀ بعد عنوانِ «آغاز داستان غزوة خیبر» به رنگ سفیداب بر زمینة طلا نوشته شده است (رک. تصویر شمارة 8).
تصویر شمارة 7: تزیینات صفحۀ آخر بخش تصویر شمارة 8: شمسة آغاز غزوۀ خیبر
دو صفحۀ بعد با تذهیبهای تمامصفحة ظریف به رنگهای لاجورد، طلا و شنگرف جلوة خاصی یافته است؛ سرلوح دربردارندة عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» و بیت نخست این است (رک. تصویر شمارة ۹):
به نام برآرنده کامها |
|
از آغاز دانای انجامها |
|
|
(نسخه، ص ۲۲۷) |
تصویر شمارة 9: تذهیب تمامصفحه، داستان غزوۀ خیبر
صفحهآرایی بخش «آغاز خطبهنمودن سرور کائنات» که صفحات ۳۸۲ تا ۳۹۹ را شامل میشود، ازنظر صفحهآرایی و نوع خط کاملاً متفاوت است. این بخش با دو صفحۀ تماممُذّهب آغاز میشود و به «خطبۀ غدیر» اختصاص یافته است؛ البته در عنوان، «خطبۀ غدیر» ذکر نشده است. سرلوح دربردارندة عبارت «بسم الله الرّحمن الرّحیم» است. خطبه درون کادری طلایی نوشته شده است و با عبارت «الحمدالله الّذی علی توحده و دنا فی تفرده» آغاز میشود. در زیر هر سطر خطبه ترجمۀ منظوم فارسی آن نوشته شده است:
ستایش سزای خدایی است کو |
|
به یکتایی خود گرفته علو |
|
|
(نسخه، ص ۳۸۲) |
خطبه در کادر طلایی با عبارت «وجلّ فی سلطانه و عظم فی ارکانه» همراه با ترجمۀ منظوم فارسی ادامه مییابد. سرلوح صفحۀ بعد دربردارندة عبارت «و به نستعین» است و ذیل آن، خطبه و ترجمۀ منظوم به همان شیوۀ صفحۀ قبل ادامه مییابد. در پایین هر دو صفحه کادری طلایی با حاشیۀ لاجورد دیده میشود که داخل آن برای نوشتن عبارت یا عنوانی خالی گذاشته شده است (رک. تصویر شمارة ۱۰). صفحات مربوط به خطبۀ غدیر، صفحهآرایی و خطی کاملاً متفاوت دارد. خطبه بر زمینۀ طلایی به خط نَسخ و ترجمۀ منظوم فارسی، به خط نستعلیق بر زمینۀ سفید در زیر آن آمده است (رک. تصویر شمارة ۱۱).
تصویر شمارة 10: صفحات تماممذّهب آغاز خطبۀ غدیر
تصویر شمارة 11: متن خطبۀ غدیر همراه با ترجمۀ منظوم فارسی
متن باذل در صفحه ۴۹۷ با بیان فضایل امیرالمؤمنین و بیت زیر تمام میشود. انتهای صفحه با نقوش گیاهی و اسلیمی طلایی آراسته شده است:
بکن غور از انصاف در این سخن |
|
وز آن پس تو دانی بکن یا مکن |
|
|
(نسخه، ص ۴۹۷) |
دو صفحۀ بعد جدولکشی شده است؛ اما جای نوشتن اشعار خالی مانده است (این صفحات بدون شمارهگذاری است).
بخش جدید در صفحة ۴۹۸ با عنوان «ابتدای ملحق میرزا صادق» در دو صفحة تماممُذّهب و با ابیاتی در ستایش خداوند آغاز میشود. این تکمله پس از ستایش خداوند و نعت سیّدالمرسلین (ص) بهسبب تألیف کتاب و نشستن حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بر تخت خلافت و تعیینکردن احکام میپردازد. بخش مربوط به خلافت امیرالمؤمنین علی (ع) تنها ۲۰۰ صفحة پایانی از این نسخة ۹۸۱ صفحهای را شامل میشود و بیشترِ نگارههای آن صحنههای نبرد را نشان میدهد. اتمام نسخه باز هم دو صفحة تماممُذّهب است که در کتیبۀ پایانی آن تاریخ ۱۲۲۲ (تاریخ کتابت نسخه) درج شده است (رک. تصویر شمارة ۱۲).
تصویر شمارة 12: در صفحۀ آخر نسخه تاریخ ۱۲۲۲ درج شده است.
مذهبینگاری شامل ترسیم صحنههای دینی و مذهبی اعم از صحنههای جنگ، شمایلنگاری ائمه و روایات مربوط به زندگی آنان و بهویژه جنگهای حضرت علی (ع) و حوادث کربلاست که در نیمۀ دوم قرن ۹ هجری قمری با تصویرگری معراجنامهها آغاز شد و در دورۀ صوفیه با تصویرگری قصصالانبیا و شمایلنگاری ائمه رواج یافت. در ابتدا قصّههای پیامبران (داستان آدم و حوا، ابراهیم در آتش، یوسف در چاه و معراج حضرت رسول) موضوع اصلی مذهبینگاری بود؛ ولی بهمرور رنگ شیعی به خود گرفت و حول محور داستانهای کربلا و تعزیهخوانی رشد کرد. معمولاً شخصیّتهای مذهبی با لباس بلند و گشاد و ائمه با عبا و عمامه ترسیم میشوند. چهرۀ آنان با هالۀ نور یا روبند سفید پوشیده شده است و فضاسازی با عناصر ساده و بدون تجمّل انجام میشود.
مذهبینگاری شامل دو نوع است: ۱) مذهبینگاری نسخ خطی که از نمونههای آن میتوان به معراجنامه سدۀ ۹، خاوراننامه سدۀ ۹ و قصصالانبیاء سدۀ ۱۰ اشاره کرد؛ ۲) مذهبینگاری بر روی پارچه و دیوار که بعدها به «مکتب قهوهخانه» نام گرفت. نقاشی قهوهخانهای سبب شد نقّالی، شاهنامهخوانی و پردهخوانی رواج یابد (شریفزاده، ۱۳۷۵: ۱۹۱). محمد مدبّر، قولّر آغاسی و فتحالله از هنرمندان مذهبینگار معروف هستند.
تصاویر نسخه ویژگی نگارههای هندی را دارد؛ ازجمله: ساری بر سر زنان؛ چهرهنگاری مطابق با نگارههای هندی؛ غلبة رنگ قرمز و طیفهای آن؛ ترسیم بناها به سبک معماری هند و تاجمحل. در بیشتر نگارهها پسزمینه بسیار ساده است؛ زمینی خالی از پوشش گیاهی یا پوشش گیاهی تنک که متناسب با وضع جغرافیایی صحرای عربستان گزینش شده است؛ برای نمونه پسزمینه در نگارۀ رحلت ابیطالب ساده و تنها با یک درخت و زمینی به رنگ ریگهای بیابان، به نشانۀ صحرای عربستان ترسیم شده است. زنان و مردان در دو سوی تصویر در مقابل هم نشستهاند و در دست بعضی از آنان دستمالی برای پاککردن اشک است (رک. تصویر شمارة ۱۳). در نگارۀ «مناظرۀ جعفر طیّار با فرستادهها» صحنه پوشیده از دهها مردِ کتاب در دست است که همه دو زانو بر روی زمین نشستهاند؛ اما در پسزمینه بهجز یک درخت، تپّه و افق کمارتفاع آسمان چیز دیگری دیده نمیشود (رک. تصویر شمارة ۱۴).
تصاویر شمارة 13 و 14: پسزمینۀ ساده با پوشش گیاهی اندک، یادآور صحرای عربستان است.
بیشتر فضای نگارههای این نسخه به ترسیم پیکرههای زنان و مردان اختصاص یافته است. پیکرههایی که ازنظر چهره و پوشش بسیار به هم شبیه است و فقط نوع عمامة آنها با هم تفاوت دارد. رنگ قرمز و طیفهای آن در پوشاک زنان و مردان غلبه دارد.
شمایلنگاری پیامبران و معصومین در این نسخه بهشیوهای متفاوت است: تمام پیکرة معصومین در شعلۀ درخشان آتش پوشیده شده است؛ بیآنکه هیچ بخشی از پیکر آنان پیدا باشد. شیوة رایج در نگارگری این است که تنها چهرة قدّیسین با هالۀ نور یا روبند سفید پوشیده شود و نه تمام پیکر. تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد این شیوة شمایلنگاری در نگارگری بیسابقه و خلاقانه است.
6ـ1ـ1 شمایلنگاری پیامبر (ص)
شمایلنگاری حضرت رسول (ص) با شیوهای خلاقانه و متفاوت، بهشکل شعلۀ طلایی آتش است که با شنگرف قلمگیری شده است؛ نمونههای آن در این نگارهها دیده میشود. در نگارة رسیدن پیامبر (ص) به مدینه، پیامبر (ص) بهشکل شعلهای در زیر سایة درختان نخل تکیه زده است و اصحاب در مقابل ایشان نشستهاند (رک. تصویر شمارة ۱۵). در نگارهای دیگر پیامبر (ص) در شمایل شعله پیشاپیش صف نمازگزاران ایستاده است و اصحاب به ایشان اقتدا کردهاند (رک. تصویر شمارة ۱۶).
تصاویر شمارة 15 و 16: ترسیم پیامبر (ص) بهشکل شعلة درخشان آتش
نگارههای رزمی سراسر با جنگجویان سواره و پیاده پوشیده شده است و فقط اندکی از پسزمینه دیده میشود (رک. تصویر شمارة ۱۷). در یکی از این نگارهها دو فرشته پیامبر (ص) را که بهصورت شعلة فروزان نور بر شتر سوار است، همراهی میکنند (رک. تصویر شمارة ۱۸).
تصویر شمارة ۱۷: تصویر پیامبر (ص) بهصورت شعلۀ نور سوار بر شتر در نگارههای رزمی
تصویر شمارة ۱۸: تصویر پیامبر (ص) بهصورت شعلۀ نور سوار بر شتر
6ـ1ـ2 شمایلنگاری حضرت علی (ع)
شمایلنگاری حضرت علی (ع) نیز بهصورت شعلۀ آتش است؛ ازجمله نگارة بتشکستن پیامبر (ص) و علی (ع) که تصویری از بتخانه را در یک نگارة دو صفحهای، با شیوهای متفاوت از تصویرگری بتکده به نمایش میگذارد.
چنین کرد راوی خبر آشکار |
|
که بد سیصد و شصت بت در شمار |
که دور حرم چیده بودندشان |
|
ولی بر زمین پایهای بتان |
|
|
(نسخه، ص ۳۰۵) |
پیامبر (ص) با نزدیکشدن به هر بت عبارت «حق آمد و باطل تباه شد» را بیان میفرمود؛ سپس با نیزه به بت اشاره میکند و آن را از تخت به زمین میافکند:
به نزدیک هر بت که سالار دین |
|
رسیدی بفرمودی آنگه چنین |
که آمد حق و گشت باطل تباه |
|
پس از این سخن داور دینپناه |
به آن نیزه کردی اشارت به او |
|
بیفتادی آن بت همان دم به رو |
|
|
(همان) |
سه بت بزرگ عزی، لات و منات بر فراز دیگر بتها و در بالای تصویر ترسیم شده است:
چنین تا رسید افسر کائنات |
|
به جایی که عزی و لات و منات |
... ز تعظیمشان بر مکان بلند |
|
برافراخته کافران نژند |
که کس را نباشد بدان دسترس |
|
پرستش نمایند از دور و بس |
... چو آنجا رسید افضل انبیا |
|
چنین گفت با او سر اولیا |
که بگذار ای سرور انجمن |
|
کف پای خود بر سر دوش من |
|
|
(همان) |
اما پیامبر (ص) امتناع میورزد، چراکه علی (ع) را دلاور یگانه میدان و یاور همیشگی خود میداند و میفرماید:
تو بگذار بر دوش من پای خویش |
|
بچین بر ز نخل تمنّای خویش |
|
|
(همان) |
اما حضرت علی (ع) از پایگذاشتن بر دوش پیامبر (ص) امتناع میورزد و آن را هتک حرمت میشمرد. این گفتوگو در ابیات بعد همچنان ادامه مییابد تا سرانجام:
بر آن عرش اعظم بعز و جلا |
|
برآمد حبیب حبیب خدا |
|
|
(همان) |
و چنین میفرماید:
رسیده است بر عرش اعظم سرم |
|
به دستم بود هرچه را بنگرم |
اگر خواهم ای اشرف مرسلین |
|
فرود آورم آسمان بر زمین |
|
|
(همان) |
تحلیل نگاره: یک نوار تصویری حاشیة بالا و سمت چپ صفحه را برای جایگاه بتها فراگرفته است؛ این نوار تصویری شامل اتاقکهای مقوّس است که در هریک بتی به رنگ طلا با شلوارک رنگی بر تخت نشسته است. در نگارة نخست پیامبر (ص) سوار بر شتر و حضرت علی (ع) سوار بر اسب سفید بتها را در هم میشکنند. در نگارۀ دوم پیامبر (ص) به شکل شعلۀ نوری خم شده است تا حضرت علی (ع) از شانة ایشان بالا رود و عزی، لات و منات را بر زمین افکند (رک. تصویر شمارة ۱۹).
تصویر شمارة 19: بتشکستن پیامبر (ص) و علی (ع)
نگارۀ جنگ با عایشه: در این نگاره حضرت علی (ع) بهصورت شعلۀ نور سوار بر اسب سفید و عایشه در کجاوه سوار بر شتر ترسیم شده است و در زمینۀ تصویر، جنگاوران درحال جنگ هستند (رک. تصویر شمارة ۲۰). در نگارههای رزمی، پیکر حضرت علی (ع) پوشیده در شعلۀ نور است و سوار بر شتر یا اسب سفید با کفّار میجنگد (رک. تصویر شمارة ۲۱).
تصویر شمارة 20 و 21: تصویر حضرت علی (ع) بهصورت شعلۀ نور سوار بر اسب سفید
6ـ1ـ3 شمایلنگاری اهلبیت (ع)
شمایلنگاری آلعبا نیز بهصورت شعلههای درخشان است؛ ازجمله نگارة «تشرّففرمودن سیّد انبیا به بیتالشرف آلعبا» که حسنین در بالین خوابیده و پیامبر (ص)، علی (ع) و فاطمه (س) بر بالین آنها نشستهاند (رک. تصویر شمارة ۲۲). شاعر این مجلس را چنین وصف میکند:
رسول خدا با کمال سرور |
|
روان شد به فرمان حیّ غفور |
درآمد پیمبر ز در در سرا |
|
بدید آنکه زهرا و شیر خدا |
نشسته به بالین شهزادگان |
|
ز بس ضعف شهزادگان ناتوان |
بهحدی که واکردن چشم هم |
|
بر ایشان گران بود از بس الم |
|
|
(نسخه، ص ۳۶۰) |
تصاویر شمارة 22 و 23: ترسیم پیامبر (ص) و آل عبا بهشکل شعلة درخشان آتش
نگارة «حدیث کساء» پنج شعلة نور (نماد پنجتن) را نشان میدهد که عبای قهوهایرنگ بر سر کشیدهاند (رک. تصویر شمارة ۲۳):
علی و بتول و حسین و حسن |
|
به ذات مقدّس دگر خویشتن |
گرفت آن دو نوباوه را در کنار |
|
[...] از یمین و یسار |
به بانو بفرمود تا در زمان |
|
بیارد عبای وسیعی چنان |
گرفتش حبیب خدای مجید |
|
خود و اهل خود را به سر درکشید |
در آن وقت بانو نمود ارتجا |
|
که خود هم درآید به زیر عبا |
|
|
(نسخه، ۳۵۵ پ) |
6ـ1ـ4 شمایلنگاری پیامبران
در نگارۀ «ظاهرنمودن فاتح اوصیا معجزات حضرت موسی، داوود و ایمان آوردن از منشأ آن»، حضرت علی (ع) معجزات پیامبران پیشین را آشکار میکند. قسمت بالای این نگاره گلستانشدن آتش بر ابراهیم (ع) را نشان میدهد: جمعی از مردم گرداگرد خرمن عظیم آتش ایستادهاند؛ آتشی به گلستان بدل شده و حضرت ابراهیم (ع) بهشکل شعلۀ نور در میان گلستان جای گرفته است.
قسمت پایین نگاره، داستان تبدیل عصای حضرت موسی (ع) به اژدها را نشان میدهد: اژدهای سیاه با چشمانی سرخ که بهسوی مردم دهان گشوده است تا در دلها وحشت و هراس بیفکند. در کنار اژدها حضرت موسی (ع) بهشکل شعلۀ نور نمایش داده شده است (رک. تصویر شمارة ۲۴).
تصویر شمارة 24: معجزات حضرت ابراهیم (ع) و موسی (ع)
تصویر جبرئیل در نگارهها جایگاه خاصی دارد؛ ازجمله یکی از نگارههای آغازین نسخه به تصویر تمامصفحة جبرئیل اختصاص یافته است:
بگفتش چنین سیّد المرسلین |
|
که باد آفرینت ز جانآفرین! |
بگو کیستی وز که داری نژاد؟ |
|
که مانند تو هیچ مادر نزاد |
چنین گفت آن پیکر بیقرین |
|
که نامم بود جبرئیل امین |
|
|
(نسخه، ص ۱۱) |
در این نگاره که ذیل فصل «کیفیّت نزول روحالامین با فرمان ربّالعالمین» ترسیم شده، جبرئیل با عمامه، چشمان و ابروانی شبیه چهرههای هندی، تمامقد ایستاده است و در یکسوی او ماه در آسمان شب و سوی دیگر خورشید در آسمان روشن، ترسیم شده است که چهبسا به این حدیث اشاره دارد: «و الله لو وضعت الشمس فی یمینی و القمر فی شمالی ما ترکت هذا القول حتی انفذه او اقتل دونه»؛ اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپم قرار دهند دست از مأموریت خود برنمیدارم تا به انجام رسانم یا کشته شوم (مجلسی، ۱۴۰۴، ج ۹: ۱۴۳؛ رک. تصویر شمارة ۲۵). بالهای جبرئیل با نقوش ظریف و بههمپیوستة سر فیل، طوطی و حیوانات دیگر بهشیوة خلاقانهای تزیین شده است (رک. تصویر شمارة ۲۶).
تصاویرشمارة25و26: تصویرجبرئیلدرنگارههایآغازیننسخهوتزییناتبالاوبا نقوشسرفیل،طوطی،نهنگوغیره
شمایل جبرئیل در نگارة «آمدن حضرت جبرئیل به فرمان ربالعالمین و امرنمودن به حضرت سیّد المرسلین به تزویج حضرت زهرا با امیرالمؤمنین» در شکل مردی با بالهای سفید بر تخت نشسته و خیل مردان و زنان رنگینجامه با طبقهای نور در دست، در مقابل او صف کشیدهاند؛ بهگونهای که تقریباً همة پسزمینه را این زنان و مردان پوشاندهاند (رک. تصویر شمارة ۲۷).
ساختار نگارة معراج پیامبر (ص) به چند ردیف تصویری تقسیم شده است: در قسمت پایین تصویر زمین با پلکانی به عرش اتّصال مییابد. طبقات هفتگانة عرش بهصورت هفت قوس، آسمان شب را نمایش میدهد. در هر طبقۀ آسمان جبرئیل با بالهای سفید، عبای طلایی و ردای شنگرف و پیامبر (ص) بهصورت شعلۀ زرّین نور ترسیم شده است؛ درحالیکه جمعی از جن و انس در برابر آنها صف کشیدهاند. جبرئیل از آسمان چهارم به بعد، اجازة فراتر پریدن ندارد؛ بنابراین تصویری از او ترسیم نشده است. براق بهصورت اسبی بالدار با صورت انسان و تاجی بر سر در آسمان اول، پیامبر (ص) و جبرئیل را همراهی میکند (رک. تصویر شمارة ۲۸).
تصویر شمارة ۲۷ و 28: جبرئیل در نگارة ازدواج حضرت فاطمه (س) و علی (ع) و تصویر جبرئیل در شب معراج
در شرح داستان قوم لوط آمده است که حضرت رسول (ص) جبرئیل را با بال آسیبدیده و فروهشته میبیند؛ علت را میپرسد. جبرئیل پاسخ میدهد که در ایّام پیشین لوط نبی بر قوم خود غضب کرد و فرمود تا جبرئیل پانزده قریة این قوم را بالا برد و سپس به زمین افکند:
وزان پس رسول جهانآفرین |
|
بپرسید از جبرئیل امین |
که من بینم امروز بال تو را |
|
فروهشتهتر از دگر روزها |
سبب چیست این را چرا شد چنین |
|
تبسّمکنان گفت روحالامین |
که ای اشرف خلق ارض و سما |
|
در این جنگ از دست شیر خدا |
به من هم رسیده است ضربی چنین
|
|
که شهبال خود را کشم بر زمین |
نبی بازگفتش تعجّبکنان |
|
که آن را بهتفصیل فرما بیان |
چنین گفت او با حبیب خدا |
|
که ای خاتم سیّد انبیا |
در ایّام پیشین که حی قوی |
|
غضب کرد بر قوم لوط نبی |
بدان پانزده قریه در یک زمین |
|
مرا امر فرمود دیّان دین |
که آن قریهها را ز جا برکنم |
|
به بالا برم پس نگون افکنم |
چو رفتند آن تیرهبختان به خواب |
|
زمین را بکندم من از روی آب |
|
|
(نسخه، ص ۲۵۷) |
تحلیل نگاره: جبرئیل با جامة سرخ، عبای سبز، عمامة طلایی و بالهای سبز و سفید افراشته اصلیترین عنصر تصویر است. پسزمینه آسمان تیرة شب را با ستارههایی طلایی نشان میدهد. در یکچهارم پایین تصویر، زمین بهشکل مقوّس و قریهها و خانهها بر سطح آن ترسیم شده است. عنصر مرکزی تصویر جبرئیل است که قریهها را بر دوش گرفته است. در متن از پانزده قریه نام برده شده است؛ اما تصویر فقط هفت قریه را نشان میدهد (رک. تصویر شمارة ۲۹). نگارۀ صفحه بعد ویژگیهای تصویری مشابهی با نگارة پیشین دارد و جبرئیل را درحالی نشان میدهد که قریهها را به دریا میافکند (رک. تصویر شمارة ۳۰).
تصویر شمارة 29: داستان قوم لوط، جبرئیل قریهها را از زمین برمیکند. |
|
تصویر شمارة 30: داستان قوم لوط، جبرئیل قریهها را به زمین میافکند. |
زنان در نگارههای مذهبی کمتر به تصویر درمیآیند و اگر هم مصوّر شوند جلوه و خودنمایی چندانی ندارند؛ اما نگارههای این نسخه از خلافآمد عادت تبعیت کرده و به زنان حضور پررنگی بخشیده است. البته خاستگاه هندی نگارهها هم در این امر نقش داشته است. چهره و لباس زنان به سبک هندی ترسیم شده است؛ زنان جامههای رنگی و ساری پوشیدهاند و چهرهنگاری آنان با چشمان درشت مشکی، ابروان پرپشت و بینی کشیده و گیسوان مشکی و مجعّد ترسیم شده است. تصاویر متعدّدی از زنان درحال دفنوازی، جشن و پایکوبی در نگارههای این نسخه ترسیم شده است؛ ازجمله نگارة «فرارسیدن سیّد عالم به فتح و فیروزی به مدینه مشرفه» که انبوه زنان رنگینجامه را نشان میدهد که دف مینوازند و کف میزنند (رک. تصویر شمارة ۳۱). در نگارهای دیگر تصویر حضرت فاطمه (س) مانند سایر معصومین، بهصورت شعلة نور ترسیم شده که در بالای تصویر جای گرفته است و زنان گرد او تجمع کردهاند (رک. تصویر شمارة ۳۲). در این نگارهها زنان عموماً جامه یا شال قرمز دارند و شال یا ساری خود را به سبک زنان هندی بر سر بستهاند.
تصویر شمارة 31: اهمیّت جایگاه زنان در نگارة رسیدن پیامبر به مدینه |
|
تصویر شمارة ۳۲: اهمیّتجایگاهحضرتفاطمه (س) وزنان |
ساختار تصویری نگارة «عقد سیّد النسا با سیّد الاولیا (ع)» به دو پلان تقسیم شده است: پلان بالا مجلس مردان را با مرکزیّت حضرت علی (ع) (بهصورت شعلۀ نور) نشان میدهد؛ درحالیکه پیامبر (ص) در بالای مجلس نشسته است و مردان سرگرم شرب هستند. پلان پایینْ مجلس زنانه را درحال نواختن دف و پایکوبی زنان نشان میدهد. از حضرت فاطمه (س) تصویری ترسیم نشده است؛ اما در گوشة پایین تصویر، حجلة عروس بهصورت اتاقی گنبدمانند با پردههای سفید و طلایی ترسیم شده است که چهار زن با پرهایی در دست مقابل در آن ایستادهاند.
تصویر شمارة 33: جشن و پایکوبی زنان در مجلس عقد حضرت فاطمه (س)
7ـ نتیجهگیری
در این پژوهش ویژگیهای منحصربهفرد نسخۀ مصوّر حملۀ حیدری ازجمله شمایلنگاری و جایگاه زنان در نگارهها بررسی شد. در پاسخ به این پرسش که نگارگر برای شمایلنگاری چه شیوههای خلاقانهای را ابداع کرده است، میتوان گفت شمایلنگاری مذهبی در نگارههای حملۀ حیدری بهگونهای متفاوت جلوه یافته است؛ زیرا شیوة رایج در مذهبینگاری این است که فقط چهره با هالۀ نور یا روبند سفید پوشانده شود؛ اما در نگارههای این نسخه همة پیکره بهصورت شعلة کامل نور نشان داده شده است. همچنین در پاسخ به این پرسش که شمایلنگاری حضرت محمّد (ص)، حضرت علی (ع) و اهلبیت (ع) در این نسخه چگونه صورت گرفته است، مشخص شد که شمایلنگاری بهصورت شعلۀ نور برای همه شخصیّتهای دینی اعم از پیامبر (ص)، حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه (س)، اهلبیت (ع) و پیامبران اولوالعزم (ع) بهطور یکسان به کار رفته است. این شیوۀ شمایلنگاری بهصورت آتشی به رنگ طلایی است که با شنگرف قلمگیری شده است.
یکی از ویژگیهای این نسخه اهمیّتدادن به جایگاه ویژة زنان در نگارههاست. زنان در بسیاری از نگارهها حضور دارند و گاه یگانهموضوع نگاره هستند. توجه ویژه به حضرت فاطمه (س) از نمونههای دیگر توجه به جایگاه زن در نگارههای این نسخه است. این نکته نیز گفتنی است که در نگارههای مذهبی معمولاً زن جایگاه پررنگی ندارد؛ اما این نسخه تعریفی جدید از جایگاه زن ارائه داده است.
جبرئیل جایگاه ویژهای در نگارههای این نسخه دارد و یکی از نگارههای آغازین به تصویر تمامصفحة جبرئیل اختصاص یافته است. تصویر جبرئیل در نگارههای دیگر نیز با بالهای افراشتة سفید، جامة سرخ، عبای سبز یا طلایی و عمامة طلایی شمایلنگاری شده است.
مذهبینگاری در نگارههای حملۀ حیدری شیوهای جدید در تصویرگری خلق کرده است که با سیاق نگارههای پیشین متفاوت است؛ ازاینرو این نسخه در قیاس با نمونههای مشابه آن جایگاهی منحصربهفرد یافته است.
پینوشت