نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Khaje Majdedin Ibn Hamgar, known as Hamgar, is one of the famous Iranian poets in seventh century. In the Persian literature he is known for his judgment in comparing Emami Heravi and Sa’di. His poems are simple and easy to understand. His numerous lovely philosophical and social quatrains are among the best poetry in the Persian literature. The only edition which has remained from this poet is the edition of Ahmad Karami in 1357 by Ma Publication. The copies that were available to editor at the time of editing belonged to the publication of the Divan after the eleventh century. One of the oldest and most valuable copies of his quatrains is a copy written by his grandson (Ishagh Ibn Ghavam Ibn Majd Hamgar) in 697 AH. This copy includes most of his quatrains. By comparing this valuable copy with other manuscripts and printed copies, this study tries to focus on alterations of quatrains of this poet in various copies and explain the necessity of correcting and printing his quatrains on the basis of the oldest copies.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
خواجه مجدالدّین بن احمد همگر معروف به ابن همگر و مجد همگر، از شاعران معروف قرن هفتم هجری است. وی در اشعار به نام خود « مجد » و به نام پدرش « احمد » که به همگر « رفوگر » معروف بوده، اشاره کرده است. تاریخ تولد این شاعر را 607 هجری و وفات او را 686 هجری نوشتهاند. وی را در ادبیات فارسی غالباً از روی حکمی که در مقایسة امامی هروی و سعدی کرده است، میشناسند. نوشتهاند که بعضی از معاصران، عقیدة او را دربارة امامی هروی و سعدی و رجحان یکی بر دیگری پرسیدند و او گفته است:
در شیوة شاعری به اجماع امم |
|
هرگز من و سعدی به امامی نرسیم |
گویند سعدی این شعر را شنیده و رنجیده و به طنز چنین پاسخ داده است:
همگر که به عمر خود نکرده است نماز |
|
آری چه عجب گر به امامی نرسد
|
از مجموع آنچه دربارة این شاعر نوشتهاند، به نکات برجستة زیر میتوان اشاره کرد:
1- تذکره نویسان علاوه بر اینکه وی را از بهترین شعرای قرن هفتم هجری دانستهاند، به خوشنویس بودن وی اشاره کرده و نوشتهاند تمام خطوط را نیکو مینوشته است ( نفیسی، 1313: 36 ).
2- چنانکه از بعضی ابیات این شاعر برمیآید و تذکرهنویسان نیز تصریح کردهاند، وی از تند نویسان زمان خود بوده و سلجوقنامه را در ظرف چند ساعت به اتمام رسانده است:
به چند ساعت روزی کم از دو دانگ شبی |
|
کتاب قصة سلجوقنامه کرد تمام |
سعید نفیسی مینویسد: « از این ابیات برمیآید که آن کتاب را در شب دوشنبه سلخ ماه رمضان سال 669، در ظرف چند ساعت تمام کرده است. به اسم سلجوقنامه دو کتاب به زبان فارسی است. یکی کتابی است به نثر در تاریخ سلجوقیان روم، از امیر ناصرالدین یحیی بن مجد الدین محمد ترجمان، معروف به ابن بیبی، که مختصری از آن شامل نزدیک ده هزار بیت در 337 صحیفه در لیدن چاپ شده و متداول است و دیگر منظومهای است از ملکالشعرا بهاءالدین احمد بن محمود قانعی طوسی در تاریخ سلجوقیان روم، شامل سیصد هزار بیت و مجد همگر هر کدام از این کتاب را که در یک روز نوشته باشد، کار دشواری انجام داده و پیداست که به منتهی درجه تند قلم بوده است و چنانکه مینویسد برای این کار از بهاءالدین محمد سه هزار دینار جایزه گرفته است» ( پیشین، 37 ).
3- از سخنان وی بخوبی برمی آید که در شعر فارسی و در گفتة پیشینیان بزرگ خویش، ممارست کامل داشته و قصاید ایشان را استقبال و بسیاری از سخنان ایشان را تضمین کرده است.
4- چنانکه از گفتههای تذکرهنویسان مستفاد میشود، وی مردی خوش محاوره و لطیفهگوی و شیرین سخن بوده است. صفا مینویسد: «به خواجه مجدالدین بن همگر، علاوه بر خوشنویسی و خوشگویی و ندیمی مجلس سلاطین و حکام و داشتن حسب و نسب عالی و قبول تمام در نزد حکام و اهل جاه و دولت و اشراف و ملکالشعرای فارسی و عراق عجم و مرجعیت در داوریهای ادبی، لطایف و ظرایفی نیز نسبت دادهاند که بینالخواص و العوام مذکور است و مشهور» (صفا، 1373: 3/533 ).
به هر حال، این شاعر پایان زندگی خویش را در اصفهان گذرانده و در 17 صفر سال 686 در اصفهان درگذشته است. «چنانکه بدرالدین جاجرمی، سرایندة نامور آن دوران، در مرگ او سروده است:
سال هشتاد بود ششصد و شش
|
|
هفده بگذشته بد ز ماه صفر
|
و هم در این سال، امامی هروی و بدرالدین جاجرمی، یکی از پس دیگری، به چند روز درگذشتهاند؛ چنانکه ملکالشعرا فخری اصفهانی گفته است:
شیخ اصحاب امامی هروی |
|
مجد همگر که بود صدر کفات
|
اهمیت دیوان این شاعر ( جدا از قصاید و غزلیات ) به خاطر رباعیات سهل، روان و لطیف است. تصاویر خیالانگیز به کار رفته در رباعیات وی، وقتی با تجربیات حسی شاعر درمیآمیزد، بینظیر است. این تصاویر بدیع و زیبا باعث گردیده، رباعیات این شاعر را به گونة ترانههای لطیف و عاشقانهای درآورد که او را در بین شاعران رباعیسرای همعصر ممتاز سازد. اندیشههای باریک و دقیق و مضامین به کار رفته در این رباعیات نیز قابل توجه است. این اندیشهها گاهی با مضامین حکمی و اجتماعی درآمیخته و رباعیات حکمی و اجتماعی زیبایی را میسازد. گفتنی است کثرت رباعیات این شاعر نیز از جهت سبکشناسی تاریخی، قابل بررسی است؛ چرا که این شاعر را به عنوان شاعری قصیدهسرا میشناسند. در حالی که از وی بیش از 1000 رباعی در جنگها و تذکرههای خطی و چاپی وجود دارد که فقط 609 رباعی از این مجموع در نسخة مکتوب به خط نوة او باقی مانده است. بر این اساس، مجد همگر را از لحاظ کمیت رباعیات، میتوان از رباعیسرایان مهم قرن هفتم هجری به شمار آورد که این نکته کمتر مورد توجه تاریخ ادبیات نگاران و تراجم احوال نویسان واقع شده است.
دیوان این شاعر پرمایه و لطیف طبع، برای نخستین و آخرین بار توسط احمد کرمی در سال 1375 از سوی انتشارات «ما» به چاپ رسید. این دیوان مشتمل بر مقدمهای است که برخی از سخنان نویسندگان دربارة این شاعر و نیز مجموعه دیوان وی را از قصاید و غزلیات و رباعیات در بر دارد.
مصحّح در تهیة این دیوان، چند نسخة متعلق به قرن یازدهم و پس از آن در دست داشته و تنظیم و تفکیک اشعار کتاب نیز بر مبنای نسخهای صورت پذیرفته که کتابت جدیدی داشته است. مصحّح در مقدمه مینویسد: « تنظیم و تفکیک اشعار این کتاب، بر مبنای نسخة سوم نگارنده با اندکی اختلاف میباشد؛ اگرچه در بخشهای آن اختلاط قصیده، قطعه، غزل و معمّا ملاحظه میشود، همچنین محسوس است که بعضی از سرودههای مجد همگر کامل نیست. بخصوص در بخش رباعیها کمبود آن واضح است و گاهی مصراعها تکرار شدهو ضعفهای دیگر نیز وجود دارد» (مقدمه دیوان ص 9 ).
چنانکه مصحّح نیز اشاره می کند رباعیات مندرج در دیوان چاپی، دارای کمبودها و ضعفهایی است. بسیاری از ابیات دارای اختلالات وزنی است. در برخی از ابیات قافیه تکرار گردیده و یا رعایت ردیف و قافیه نشده است. بسیاری از ابیات بکلّی تعویض و تبدیل گردیده و یا مصراعها و ابیات آن جا به جاست. بسیاری از کلمات نیز محرّف گردیده و مفهوم درستی از ابیات استنباط نمیشود. برخی از رباعیات اصیل این شاعر نیز در این دیوان مشهود نیست که همگی این موارد بر نامستند و مغلوط و محرّف بودن نسخههای در دسترس مصحّح اشاره دارد.
یکی از نسخههای نفیس و نادر از رباعیات این شاعر، نسخهای است که اصل آن متعلّق به موزة بریتانیاست و عکسی از آن در کتابخانة مجتبی مینوی نگهداری می شود. این نسخه توسط کاتبی به نام محمد شاه بن علی بن محمود شاد بخت اصفهانی در سال 692 هجری نوشته شده و مجموعهای از دواوین شش شاعر قرن پنجم و ششم است که این مجموعه 180 برگی در دو جلد به ترتیب شامل دیوانهای ابوالفرج رونی، ازرقی هروی، انوری ابیوردی، عثمان مختاری و مجد همگر است. هر برگی شامل عکسی در دو صفحة اصل و بر روی هر صفحه 31 سطر دو بیتی، مسطور است (یعنی 62 بیت ) غیر از ابیاتی که از قلم کاتب افتاده بوده و وی آن را با همان خط در حواشی افزوده است. نسخه بدلها را نیز کاتب با علامت « خ ل» گاهی بالای کلمات متن و گاهی در حواشی نوشته است. متن کتاب و عناوین که با قلمی درشتتر است، همه به خط ثلث تحریری خوش و استادانه، پخته و یکدست و با اعمال تمام جزئیات قواعد و دقایق املا و رسمالخط صحیح قدیم فارسی، کتابت گردیده است.این نسخه در سال 697 هجری در تصرف خواجه فخرالدین احمد بوده و وی به نوة مجدهمگر فرموده تا رباعیات جدش را در بین اوراق سفیدی که بین دواوین مندرج دراین مجموعه بوده، بیفزاید.
آغاز رباعیات مندرج درنسخه بریتانیا:
دیدمْش چو سرو سهی آن سبز قبا |
|
بر دست گرفته باشهای صید ربا |
پایان نسخه:
در صفحة پایانی این نسخه، ده بیت از اسحق بن قوام بن مجد همگر آمده که در آن اشاره شده که به امر خواجه احمد، به تصحیح و کتابت رباعیات جدش مجد همگر اقدام نموده است. بدین ترتیب:
منّت خدای را که به فرخنده روزگار |
|
از قطرههای ژاله این کلک مشکبار |
«کاتبه و قابله العبد الاصغر اسحق بن قوام مجد همگر و کتب بمقام تبریز حماها الله تعالی و الحمدلله شکراً».
نمونه رباعیات تازه یافته مندرج در نسخه مذکور:
یک لحظه کسی با تو پری وش ننشست |
*** |
کز تو پس از آن، بر سر آتش ننشست |
کم گیر شکیب من و پوشیدن راز با عهد تو زنهار نخوردم هرگز میسوزم هر شب ز فراقت تا روز |
***
*** |
وین گریه و نالههای شبهای دراز مهر تو فراموش نکردم هرگز حالم زغم توست به صد زاری و سوز |
در مقدمة دیوان انوری به تصحیح مدرس رضوی، از قول مجتبی مینوی دربارة این مجموعه، توضیحاتی بدین گونه آمده است: « این نسخه در سال 697 در تبریز، در تصرف خواجه فخرالدین احمد فرزند خواجه نصیرالدین:
آن درّ بحر خواجة دنیا نصیر حق |
|
احمد خجسته سایة الطاف کردگار |
بوده است و او به اسحق بن قوام بن مجد همگر (یعنی نوة مجد همگر شاعر) فرموده است که رباعیاتش را بر این مجموعه بیفزاید و او بر اوراق سفیدی که بین دواوین و در آخر دیوان مختاری مانده بوده است، رباعیات مذکور را به ترتیب حروف تهجّی درج کرده است » ( مدرس رضوی، مقدمه، 128).
از آنجا که تاریخ وفات مجد همگر 686 هجری است و این نسخه چنانکه اشاره گردید، در 697 هجری ( یعنی یازده سال پس از مرگ شاعر، توسط نوة شاعر ) کتابت گردیده، قدیمترین و نفیسترین نسخه موجود از دیوان این شاعر است که در این مقاله با مقابله این رباعیات با دیوان چاپی و چند نسخة خطی دیگر از دیوان این شاعر، ضرورت تصحیح و چاپ رباعیات این شاعر بر اساس قدیمترین نسخه تبیین گردد.
گفتنی است یکی از پژوهشگران معاصر از این نسخة نفیس آگاهی داشته و برای نخستین بار مقالهای تحت عنوان « رباعیات مجد همگر به خط نوة او» در مجله نامة بهارستان به چاپ رساندهاند. این مقاله چند صفحهای که بیشتر به ارزش این نسخه از جهت نسخهشناسی میپردازد و به بررسی رباعیات مندرج در نسخه و نیز مطابقه و مقایسه آن رباعیات با دیگر نسخهها برای تبیین نفاست آن نسخه نمیپردازد و تنها به معرفی آغاز، انجام و ارزش نسخه از جهت انجامیه منظوم و موزون و نیز دو رباعی مجد همگر که منسوب به خیام گردیده ( رباعیات سرگردان ) و نیز به عناوین توضیحی مندرج در این نسخه برای رباعیات و به ارزش آن عناوین به جهت تاریخی توجه کرده است. (رک. میر افضلی، 1386، دفتر 13 و 14 ).
جدول تطبیقی نسخه چاپی و نسخة بریتانیا
حروف الفبا |
تعداد رباعیات در نسخة چاپ شده |
تعداد رباعیات مندرج در نسخة خطی |
تعداد رباعیات مشترک خطی و چاپی |
تعداد رباعیات که در نسخة خطی نیست |
تعداد رباعیات تازه یافته |
رباعیات حرف الف |
28 |
25 |
23 |
5 |
2 |
حرف ب |
14 |
17 |
14 |
- |
3 + یک رباعی مکرر |
ت |
214 |
74 |
57 |
157 |
17 |
د |
185 |
163 |
109 |
76 |
54 |
ر |
21 |
57 |
16 |
5 |
41 |
ز |
17 |
29 |
15 |
2 |
14 |
س |
5 |
10 |
4 |
1 |
6 |
ش |
14 |
23 |
9 |
5 |
14 |
م |
21 |
123 |
11 |
10 |
112 |
ی |
4 |
88 |
3 |
1 |
85 |
مجموع |
523 |
609 |
261 |
262 |
348 |
با مطابقه و مقایسه نسخة بریتانیا، مکتوب به سال 697، با دیگر نسخههای موجود از دیوان این شاعر و نیز نسخة چاپی، گونههای مختلف تحریف این دیوان تبیین میگردد که به مهمترین آنها اشاره میشود:
1- اشکال در قافیه و ردیف
2- تعویض و تبدیل مصراعها
3- تکرار و جابجایی مصراعها
گونههای تحریف 4- تبدیل و تحریف واژهها
5- اختلال وزنی
6- اغلاط چاپی
اشکال در قافیه و ردیف
یک دسته از اشکالات و تحریفات این دیوان، ابیات و رباعیاتی است که قافیه و ردیف آن تکرار گردیده و یا حروف قافیه بکلّی تغییر یافته است. برای نمونه به چند مورد آن اشاره میشود:
صفحة 686 رباعی دوم:
با حکم خدایی که قضایش این است |
|
می ساز دلا مگر قضایش این است |
بیت مزبور،نخستین بیت از یکی از رباعیهای دیوان چاپی است که با دقت در قافیه بیت، تکراری بودن قافیه در دو مصراع بخوبی آشکار است. در نسخة بریتانیا مصراع دوم چنین است «میساز دلا مگر رضایش این است » و صحیح هم، چنین است.
ص 698 رباعی دوم:
دلبر ز دل ممتحنم آگه نیست |
|
زین حال بدینسان که منم آگه نیست |
اشکال قافیه در بیت دوم به خوبی مشهود است. صورت صحیح بیت دوم مطابق نسخة یاد شده، چنین است:
در آتش عشقش همه تن شب تا روز |
|
میسوزم و مویی ز تنم آگه نیست |
ص 748 رباعی چهارم:3
گل آب شد از شرم چو روی تو بدید |
|
در سرو خم افتاد چو قدّ تو بدید |
این رباعی به همین صورت مغلوط در دیوان چاپی مجد همگر ثبت شده و مطابق نسخة بریتانیا، صحیح آن چنین است:
گل آب شد از شرم چو روی تو بدید |
|
در سرو خم افتاد چو قدّ تو چمید |
ص 749 رباعی اول:
گه گریه زمهرت آشنایی بدهد |
|
گه ناله نشان بینشانی بدهد |
صورت صحیح رباعی مزبور چنین است:
گه گریه زمهرت آشنایی بدهد |
|
گه ناله نشان بینوایی بدهد |
ب: تعویض و تبدیل مصراعها
دستهای دیگر از تحریفات رباعیات چاپ شده مجد همگر، مواردی است که مصراع یا بیتی از رباعیات این شاعر توسط کاتبان و نسّاخ به کلی تغییر و تبدیل یافته و در دیوان چاپی راه یافته است. برای نمونه به چند مورد از آن اشاره میشود:
ص 671 رباعی اول:
گر طعنه همی زنی من شیدا را |
|
در آینه بنگر آن رخ زیبا را |
بیت دوم رباعی مزبور در نسخة بریتانیا، چنین است:
تات از لب خوش آرزو آید شکری |
|
وانگه نکنی بیش ملامت ما را |
ص 729 رباعی آخر:
بینام تو نقش سکه، وارون گردد |
|
بی یاد تو کام خطبه خوان، خون گردد |
این رباعی نیز از جمله رباعیاتی است که توسط کاتبان بکلّی محرّف گردیده و صورت صحیح آن چنین است:
بی نام تو نقش سکه، وارون گردد |
|
بی یاد تو حال خطبه خوان، خون گردد |
ص 732 رباعی دوم:
تا کی عمرت به خودپرستی گذرد |
|
یا در غم نیستی و هستی گذرد |
رباعی مزبور مطابق نسخة بریتانیا چنین است:
گه وقت خوشت به بتپرستی گذرد |
|
گه در غم نیستی و هستی گذرد |
ص 736 رباعی سوم:
دی گفت نهفته رخ، چو در راهم دید |
|
بس جور که این دلشده در راهم دید |
با تأمل در رباعی مزبور، موارد تحریف و تبدیل به خوبی آشکار و عیب قافیه مشهود است. صورت صحیح بیت اول مطابق نسخة موصوف، چنین است:
دی گفت نهفته رخ چو در راهم دید |
|
بس شب که بخواهی رخ چون ماهم دید |
ص 772 رباعی آخر:
درّ از لب گوهر شکنش میخواهم |
|
یک نکته ز شیرین دهنش میخواهم |
این رباعی نیز به کلی مورد تحریف واقع شده و صحیح آن چنین است:
درّ از لب گوهر شکنش میخواهم |
|
یک نکته ز شیرین سخنش میخواهم |
تکرار و جابجایی مصراعها
ص 674 رباعی چهارم:
گر باد وزد بر این دل ریش خراب |
|
ور خواب گذر کند بر این چشم پر آب |
گفتنی است رباعی پنجم همان صفحه ( 674 )، بدین صورت ثبت شده است:
گفتار مبر ز گوشم ای درّخوشاب |
|
دیدار مبر زچشمم ای عالمتاب |
بدین ترتیب مصراعهای پایانی هر دو رباعی، تکرار گردیده است. در نسخة بریتانیا صورت صحیح ابیات دوم این دو رباعی، بدین گونه ضبط گردیده است:
در رباعی اول:
باشد که به هر عمر مرا با تو دمی |
|
گفتار بود به نامه دیدار به خواب |
و رباعی دوم:
کایام چنان کند که شبها گذرد |
|
کز دور خیال هم ببینیم به خواب |
ص 738 رباعی چهارم:
در توس شدم ز خاک فردوسی شاد |
|
صد رحمت بر روان فردوسی باد |
مطابق نسخة بریتانیا، صورت صحیح رباعی یاد شده، چنین است:
در طوس شدم ز خاک فردوسی شاد |
|
کردیم بسی حدیث فردوسی یاد |
اختلال وزنی
برخی از رباعیات مندرج در دیوان چاپی این شاعر نیز دارای وزنی نادرست است که به دو نمونه آن، بسنده میشود:
ص 667 بیت دوم:
از غبن و دریغ برکنم دیدة خویش |
|
اکنون که بدید دیدة بدخواه تو را |
اختلال وزن در مصراع دوم این بیت به خوبی آشکار است. مطابق نسخة موصوف، صحیح بیت چنین است:
از غبن و دریغ چشم خود را بکنم |
|
اکنون که بدید چشم بدخواه تو را |
ص 762 رباعی دوم:
زان سوز که از تو دارم ای شمع طراز |
|
زان درد که خوردم از تو شبهای دراز |
صورت صحیح مصراع سوم این رباعی چنین است: « تا دل ماند بر دل من، ماند داغ».
تبدیل و تحریف واژهها
بیشترین نوع تحریف در رباعیات چاپ شده دیوان این شاعر، مواردی است که کلمه یا کلماتی به علت بیدقتی کاتبان و نسخه نویسان، تحریف گردیده و بکلّی تغییر یافته است و یا کلمات در مصراع و یا بیتی آنچنان جا به جا شده که باعث ابهام در معنی و مفهوم بیت گردیده است.
ص 670 رباعی چهارم:
ای ذات پسندیدة تو حق عزیز |
|
مپسند مرا بدین چنین خواریها |
این بیت به همین صورت مغلوط در متن دیوان چاپی، ثبت گردیده است و مفهوم چندان روشنی ندارد. در نسخة بریتانیا، بیت چنین است:
ای ذات عزیز تو پسندیدة حق |
|
مپسند مرا بدین چنین خواریها |
ص 685 بیت اول:
ای دل سر همتم که چون چرخ فروست |
|
ناید به جهان فرود با هر چه در اوست |
با دقت در مفهوم بیت مزبور، نشانههای تحریف به خوبی آشکار است. صحیح بیت چنین است:
ای دل سر همتم کزو چرخ فروست |
|
ناید به جهان فرود با هر چه در اوست |
ص 702 رباعی دوم:
دریای سرشک، دیدة پر نم ماست |
|
وان بدر که بر کوه نتابد دل ماست |
چنانکه واضح است علاوه بر مفهوم، قافیة بیت اول نیز اشکال دارد. صورت صحیح این رباعی مطابق با نسخة بریتانیا چنین است:
دریای سرشک دیدة پر نم ماست |
|
وان نار که کوه برنتابد غم ماست |
ص 703 بیت چهارم:
شکر ز لبش، پیل به بالا میریخت |
|
وز مستی و بیخودی چو فرزین میرفت |
با تأمل در مفهوم بیت، ترکیب « پیل به بالا » مفهوم روشنی ندارد و مطابق نسخة بریتانیا، ترکیب «به پیل بالا» صحیح است و شاعر علاوه بر مفهوم کثرت و زیادی، به ایهام تناسب واژة پیل و فرزین نظر داشته است.
ص 712 رباعی دوم:
گفتی که به شیر مردی آرم زیرت |
|
و اندازم در معرض صد شمشیرت |
با تأمل در بیت، علاوه بر تکرار قافیه در دو بیت، نشانههای تحریف به وضوح آشکار است. بیت دوم رباعی مزبور در نسخة بریتانیا چنین است:
من شیر به دم گیرم و شمشیر به دست |
|
نز شمشیرت بترسم و نز شیرت |
ص 720 رباعی اول:
آن روز که جان جفت کشاکش گردد |
|
یا دولتم از حسرتت آتش گردد |
ترکیب « یا دولتم » در رباعی مزبور بیارتباط است و با مفهوم بیت سازگاری ندارد. مصحّح در پاورقی به نسخه بدل « ذلتم و زلتم » اشاره کرده که آن هم ناسازگار است. در نسخة بریتانیا به جای آن، « باد لبم » ضبط گردیده و شاعر تناسب چهار عنصر باد، آتش، آب و خاک را در بیت، در نظر داشته است.
ص 721 رباعی دوم:
از آتش و آب دل و جانم فریاد |
|
در آتش و آب چون توان بودن شاد |
رباعی مزبور نیز به همین محرّف در متن دیوان چاپی مجد همگر ثبت گردیده است. صورت صحیح آن، چنین است:
از آتش و آب دل و چشمم فریاد |
|
در آتش و آب چون توان بودن شاد |
ص 722 رباعی پنجم:
از لطف تو، قد سرو را حال آید |
|
وز رشک رخ تو، ماه بدحال آید |
و صحیح بیت چنین است:
از لـطف قــد تـو، سرو را حـال آیـد |
|
وز رشـک رخ تــو، مــاه بدحــال آید |
ص 724 بیت اول:
اول سخنم چو از زبان برخیزد |
|
و اول حرفم چو از بیان برخیزد |
به جای واژه « بیان » در نسخة خطی « بنان » ثبت گردیده که صحیح هم، چنین است.
ص 743 بیت نهم:
گر بر دلم از جور تو صد تیر آید |
|
ممکن نه که در مهر تو تفسیر آید |
واژة « تفسیر » از تحریفات کاتبان است و صورت صحیح «تغییر» است.
ص 746 بیت چهارم:
این کور کبود پوش کز قامت پیر |
|
با هیچ جوانمرد دمی راست نشد |
در نسخة بریتانیا به جای مصراع اول چنین آمده است: « این کور کبود از قامت کژ» و با توجه به مصراع دوم و تضاد کژ و راست، این ضبط صحیحتر است.
ص 753 رباعی چهارم:
هر سر که تو را بر خط فرمان گردد |
|
از دولت تو سرور اقران گردد |
در نسخة بریتانیا به جای بیت دوم، چنین آمده است:
این عید هر آنکه با تو کژ بد چو کمان |
|
آن عید به شمشیر تو قربان گردد |
ص 758 بیت هفتم:
چشمی دارم چو ابر دی گوهر بار |
|
دستی که چو ریگ سیم و زر بازد یار |
مصراع دوم صحیح نیست و مطابق نسخة بریتانیا صحیح، چنین است: « دستی که چو ریگ سیم و زر بارد خوار ».
ص 772 بیت اول:
بر من چو گذر کند بت کشمیرم |
|
در دیده قیاس چشم مستش گیرم |
به جای ترکیب « در دیده » در نسخة موصوف « دزدیده » ضبط گردیده که صحیح هم، چنین است.
اغلاط چاپی:
علاوه بر اشکالات و اغلاط مختلف متن دیوان چاپی، دستهای دیگر از اغلاط، غلطهای چاپی است که در متن دیوان فراوان است. برای نمونه به دو مورد آن اشاره میشود:
ص 746 بیت اول:
گردون که لَطَف در تن پاک تو نهاد |
|
دل را ز چه روی در ملاک تو نهاد |
واژه ملاک نادرست و صحیح آن « هلاک » است.
واژة 733 بیت نهم:
خون ریختی ار چشم تو گریان دیدی |
|
خون از تن آن ریخته خون چون بیند |
به جای مصراع دوم در نسخة خطی چنین میخوانیم: «خون از تن تو، ریخته خود چون بیند».
صفحة نخستین نسخة خطی از رباعیات مجد همگر صفحة پایانی نسخة مذکور
کتابت 697 هجری
از دیگر نسخههای باقی مانده از دیوان مجد همگر میتوان به نسخههای زیر اشاره کرد
1 - نسخة خطی کتابخانة ملی ملک به شماره 5307 که مجموعهای است از سی دیوان شعر فارسی که در قرن یازدهم کتابت گردیده و شامل اشعاری از مجد همگر است. این نسخه فاقد رباعیات مجد همگر است و تنها شامل قصاید این شاعر است.
2 - نسخة کتابخانة بادلیان انگلستان با تاریخ کتابت ذیالقعده 1005 هجری قمری که فیلمی از آن در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران به شماره 801 موجود است. این نسخه که از صفحه 89 تا 137 شامل اشعار مجد همگر است، مانند نسخة پیشین تنها شامل قصاید این شاعر است و ظاهراً هر دو از یک نسخه استنساخ گردیدهاند.
3 - نسخة کتابخانه ادبیات، ( حکمت 1/134 ) که مجموعهای است از اشعار مجد همگر، جمالالدین عبدالرزاق، کمال اسماعیل و اهلی شیرازی که در سدة یازدهم هجری کتابت گردیده و علاوه بر قصاید و قطعات، تنها 17 رباعی از رباعیات مجد همگر را شامل است.
4 - نسخة دیگری از دیوان مجد همگر در کتابخانة بادلیان آکسفرد نگهداری میشود که نسخهای نسبةً کامل از دیوان این شاعر است. این نسخه که بدون تاریخ کتابت است، در 191 برگ 15 سطری توسط کاتبی به نام قوام بن محمد شیرازی به خط نستعلیق کتابت گردیده و علاوه بر قصاید، غزلیات این شاعر را نیز در بردارد. فیلمی از این نسخه به شماره 894 در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران موجود و عکسی از آن در اختیار نگارنده این سطور است که در این مقاله به مقایسه رباعیات مندرج در این نسخه با نسخة 697 هجری پرداخته است.
5 - نسخة خطی دیگری از دیوان مجد همگر در کتابخانة مجلس شورای اسلامی به شماره 240 موجود است. این نسخه شامل قصاید و رباعیات دیوان مجد همگر است و با وجود متأخر بودن از نسخههای کامل دیوان این شاعر میباشد.
مقایسة نسخة بریتانیا با دیگر نسخههای خطی
در این قسمت از نوشتار به مقایسه و مطابقة رباعیات مندرج در نسخة خطی موصوف، معروف به نسخة بریتانیا، با دیگر نسخههای خطی که مشتمل بر رباعیات این شاعر است، میپردازیم.
چنانکه اشاره شد، دو نسخه کتابخانة بادلیان نوشتة قوام بن محمد شیرازی ( فیلم 894 ) و نیز نسخه کتابخانة مجلس، نسخة نسبةً کامل و مشتمل بر میزان قابل توجهی از رباعیات دیوان این شاعر میباشد؛ ولیکن با مقایسه نسخة بریتانیا با این دو نسخه، میزان تصرّفات کاتبان و تحریفات در نسخههای بعدی ( از جمله دو نسخه مذکور ) از دیوان این شاعر بوضوح آشکار میگردد. برای نمونه به چند مورد از این تحریفات و تصرفات اشاره میکنیم.
در نسخة بادلیان این رباعی از مجد همگر بدین صورت ضبط گردیده است:
چون عود بنالیدم و بنواخت مرا |
|
از دوری اوست مستمندی ما را |
میگفت چو در دل خرابم بنشست |
|
کاخر به خراب درافکندی ما را |
در نسخة کتابخانه مجلس نیز رباعی مذکور، با کمی اختلاف در مصراع سوم ( بگذشت به جای بنشست ) مضبوط است. در نسخة بریتانیا این رباعی چنین ضبط گردیده است:
چون عود بنالیدم و بنواخت مرا |
|
با آنکه بدم سوختنی ساخت مرا |
یک رگ ز دلم بـه گوشمالش بگسست |
|
حالی ز کنـار خود بینــــداخت مرا |
بدین صورت میزان تصرّفات و تحریفات کاتبان در رباعی مذکور به وضوح آشکار میگردد.
نسخة بادلیان:
خرم به تو داشتم دل پر غم مرا |
|
هجر تو حزین کرد دل خرم را |
من تلخی عالم بـــه تو خوش میکـردم |
|
با تلخی هجرت چه کنم عالم را |
در نسخة کتابخانة مجلس شورای اسلامی رباعی مذکور به همین صورت ضبط گردیده است. در نسخة بادلیان به جای مصراع نخست چنین میخوانیم: «خرم به تو داشتم دل بی غم را» و صحیح، چنین است.
نسخة بادلیان:
گر طعنه همی زنی من شیدا را |
|
در آینه بنگر آن رخ زیبا را |
تا شیفتـــــه و زارتر از مـن گردی |
|
وانگه نکنی بیش ملامت ما را |
به جای بیت دوم در قدیمترین نسخه ( بریتانیا ) چنین میخوانیم:
تات از لـب خوش آرزو آید شکـری |
|
در آینه بنگر آن رخ زیبا را |
چنانکه مشاهده میشود بیت به خاطر عدم خوانش صحیح توسط کاتبان، به کلی محرّف گردیده و در نسخههای بعدی از جمله نسخة چاپی دیوان این شاعر راه یافته است.
نمونه دیگر:
در نسخة بادلیان چنین میخوانیم:
ای چرخ عنانم از سفر هیچ متاب |
|
نانم ز سر اندیب ده آبم ز سراب |
هر شام ز بادهــم قرصـــی نـــان |
|
هر بــام ز شــــام ده مـرا شربـتی آب |
چنانکه مشاهده میشود، اختلال وزنی در مصراع سوم به خوبی آشکار است. در نسخة بریتانیا، بیت دوم چنین است:
هر شام ز بامیان دهم قرصی نان |
|
هر بام ز شام ده مرا شربتی آب |
و شاعر تناسب چهار شهر « سر اندیب و سراب و بامیان و شام»را مورد نظر داشته است.
نسخة بادلیان:
ای چرخ بیار هر چه داری ز عذاب |
|
زنهار مده مرا و در بد بشتاب |
چنانکه مشاهده میشود، بیت دوم نامفهوم و ناسازگار است. در نسخة بریتانیا چنین میخوانیم:
طـوفــان بــلا بیــار و مندیـش ز مــن |
|
زیـرا که تو بـارانی و من خشـت تــراب |
گفتنی است این رباعی در نسخة مجلس وجود ندارد.
نسخة بادلیان:
نادیده شهی گزید و مأیوس نشست |
|
بلبل نفسی خوش زد و محبوس نشست |
خلقی به بهار و روز تو دل شادند |
|
شادی من از شمع دلافروز نشست |
با تأمّل در رباعی مزبور، علاوه بر ناسازگاری مفهوم مصراعها، اشکال در قافیه رباعی نیز مشهود است. در نسخة مجلس نیز به جای کلمه « نادیده »، « بردیده » ضبط شده و بقیه رباعی یکسان است. صورت صحیح رباعی مزبور مطابق نسخة بریتانیا ( کتابت 697 ) چنین است:
سیمرغ شهی گزید و مأیوس نشست |
|
بلبل نفسی خوش زد و محبوس نشست |
شد بوم سپاهان وطن کرکس و جغد |
|
زین زاغ که باز جای طاووس نشست |
نسخة بادلیان:
بی نام تو نقش سکه وارون گردد |
|
بی اسم تو کام خطبه خوان خون گردد |
زیبد که زبان خاطر الکن گردد |
|
شاید که دهان سکه چون خون گردد |
در نسخة بریتانیا، رباعی محرّف و مغلوط مزبور، چنین ضبط گردیده است:
بی نام تو نقش سکه وارون گردد |
|
بی یاد تو حال خطبه خوان چون گردد |
زیبد که زبان منبر الکن مانند |
|
شاید که دهان سکه پر خون گردد |
گفتنی است در دیگر نسخههای خطی از جمله نسخة خطی کتابخانه مجلس، رباعی مذکور نیامده است.
نسخة بادلیان:
چون یاد ز یاد دلکشم میآید |
|
سوزی به دل بلاکشم میآید |
میخندم و خندهام نمیآید خوش |
|
میگریم و از خنده خوشم میآید |
ناسازگاری دو مصراع اخیر از جهت معنا و مفهوم به وضوح آشکار است. در نسخه بریتانیا چنین میخوانیم:
چون یاد ز یار دلکشم میآید |
|
سوزی به دل پرآتشم میآید |
میخندم و خندهام نمیآید خوش |
|
میگریم و گریه خوش خوشم میآید |
نسخة بادلیان:
کو جان که ز بیداد فلک خسته نشد |
|
کو تن کان خود به خاک پیوسته نشد |
نبود عجب از غایت کج رفتن تو |
|
کو چون سایه خود از پیات تشنه نشد |
رباعی مذکور که در برخی از نسخههای خطی ( از جمله نسخه مجلس ) محذوف گردیده، در نسخة بریتانیا ( قدیمترین نسخه ) چنین است:
کو جان که ز بیداد فلک خسته نشد |
|
کو تن که از او به خاک پیوسته نشد |
کو مرغ دلی کز پی کامی نپرید |
|
کافتاده به دامی ز بلا بسته نشد |
در نسخة بادلیان یک رباعی ضبط گردیده بدین مضمون:
از خوی بدت که هیچ بهتر نشود |
|
از سفلگی تو کس توانگر نشود |
یک گرسنه از تو خشک نانی نخورد |
|
وز تو لب هیچ تشنهای تر نشود |
گفتنی است رباعی مزبور در نسخة بریتانیا به صورت دو رباعی جداگانه بوده که در نسخههای بعدی از جمله نسخة بادلیان به صورت یک رباعی درآمده و آن دو رباعی چنین است:
از خوی بدت که هیچ بهتر نشود |
|
آن بیند دل که دیده باور نشود |
وان از تو نویسم که به صد عمر یکی |
|
بر تختة تقدیر مصوّر نشود |
و رباعی دیگر چنین است:
کامی فلکا از تو میسر نشود |
|
وز سفلگی تو کس توانگر نشود |
یک گرسنه از تو خشک نانی نخورد |
|
وز تو لب هیچ تشنهای تر نشود |
نمونه دیگر:
در نسخة بادلیان چنین میخوانیم:
چشمی دارم چو ابر دی گوهربار |
|
دستی که چو ریگ سیم و زر بارد خوار |
عیش شب و روز نیک خود را دریاب |
|
روز بد و تیره شب به من بازگذار |
این رباعی نیز از جمله رباعیاتی است که در اصل دو رباعی جداگانه بود. ولیکن به دلیل خلط و به هم آمیزی مصراعها در نسخههای مختلف، به صورت یک رباعی درآمده است. در نسخة بریتانیا، صحیح رباعی مزبور بدین صورت است:
ای دوست تو غم با من غمساز گذار |
|
خود عمر به عیش و طرب و ناز گذار |
عیش شب و روز نیک خود را دریاب |
|
روز بد و تیره شب به من باز گذار |
و آن دیگری:
چشمی دارم چو ابر دی گوهربار |
|
دستی که چو ریگ سیم و زر بارد خوار |
با این همه نعمت و سخاوت که مراست |
|
دنیا به جان میطلبم مفلسوار |
در نسخة بادلیان میخوانیم:
از آتش و آب دل و چشمم فریاد |
|
در آتش و آب چون توان بودن شاد |
زین سان که چو خاک داد بر بادم هجر |
|
ایثار و نثار عید و نوروزت باد |
با تأمّل در مفهوم رباعی مزبور، ناسازگاری دو مصراع اخیر بخوبی آشکار است. در نسخة بریتانیا به جای مصراع آخر چنین می خوانیم « زین پس نرساند به تو بر خاکم باد »
***
در نسخة بادلیان دو رباعی ضبط گردیده بدین صورت:
هر شب چو وزد بر دل من باد سحر |
|
بیدار شو و عشوة هر حور مخور |
گفتم نکنم توبه ز عشق آخر عمر |
|
خواب گه صبح از همه خوبی خوشتر |
***
هر شب چو شوم به خلوت آباد سحر |
|
من باشم و آتش دل و باد سحر |
میترس ز فریاد سحر و آه شبم |
|
ای غافل از آه شب و فریاد سحر |
با تأمّل در دو رباعی مزبور ناسازگاری مصراعها، بوضوح آشکار است. گفتنی است این دو رباعی در اصل سه رباعی جداگانه بوده که با خلط و به هم آمیزی مصراعها، به صورت دو رباعی نامفهوم درآمده است و آن سه رباعی چنین است:
گویند چو آمد شب عمرت به سحر |
|
بیدار شو و عشوة هر حور مخور |
گفتم نکنم توبه ز عشق آخر عمر |
|
خواب گه صبح از همه خوابی خوشتر |
***
|
||
هر شب چو وزد بر دل من باد سحر |
|
بر یاد تو از گریه دهم داد سحر |
میترس ز فریاد سحر و آه شبم |
|
ای غافل از آه شب و فریاد سحر |
***
|
||
هر صبح شوم به خلوت آباد سحر |
|
وز یاد تو و مهر دهم داد سحر |
از مهر تو بر باد دهم جان عزیز |
|
گر بوی تو آورد به من باد سحر |
در نسخة بادلیان چنین می خوانیم:
هان تا تو بر آتش هوس ننشینی |
|
وز عشوه بر آب همچو خس ننشینی |
در بند تو، گر شوی قفس بنشینم |
|
بر دیده اگر نشانمت ننشینی |
بیت دوم در قدیمترین نسخة مجد همگر ( نسخة بریتانیا ) چنین است:
در بند تو، گر شوی قفس بنشینم |
|
بر قند من ار شو مگس ننشینی |
نتیجه
1 - از آنجا که دیوان مجد همگر بر اساس چند نسخة خطّی متأخّر، تصحیح و تدوین گردیده، دارای تحریفات فراوانی است.
2- یکی از ارزندهترین نسخههای موجود از رباعیات این شاعر که در سال 697 توسط نوة شاعر کتابت و تصحیح و تدوین شده، نسخهای است که در موزة بریتانیا محفوظ اوست. این نسخه نسبت به دیگر نسخههای باقی مانده از دیوان این شاعر شامل بخش عظیمی از رباعیات این شاعر به صورت صحیح و قابل استناد است.
3- با مطابقه و مقابله متن دیوان چاپی با نسخة بریتانیا، بسیاری از تحریفات رباعیات دیوان چاپی برطرف میگردد.
4- یکی از پر رباعیترین شاعران قرن هفتم هجری که رباعیات وی مورد غفلت واقع شده، مجد همگر است.
5 - رباعیات این شاعر با یافتن نسخههای متعدد و متقدم به تصحیح علمی و منقّح نیاز دارد.